در شرایطی که اهرم بیشتری مورد استفاده شرکتی قرار گیرد بدلیل ریسک پذیری بیشتر توسط بستانکاران( وام دهندگان) هزینه بدهی نیز افزایش خواهد یافت. در مواردی که شرکت اقدام به دریافت وام بیشتر می کند و نسبت بدهی از حد متوسط صنعت بیشتر می شود معمولا بانک ها از دادن تسهیلات مالی بیشتر خودداری خواهند کرد، که نتیجتا شرکت ها در صورت نیاز مالی بیشتر بایداز منابع مالی دیگر با هزینه بالاتر استفاده کنند. بنابراین پی می بریم که بکارگیری اهرم بیشتر (مازاد بر متوسط صنعت) باعث افزایش دهی خواهد شد.
همانطور که شرکت هایی با نسبت بدهی باید هزینه بدهی بیشتری را متحمل شوند بالعکس شرکت هایی که نسبت بدهی آنها پایین تر از متوسط صنعت (۲۰% تا ۳۰%) باشد و از نظر موقعیت تجاری در شرایط مطلوبی قرارداشته باشند، مورد توجه بانک های وام د هنده هستند و حداقل میزان نرخ بهره در هنگام دادن وام به آنها پیشنهاد می شود(هامپتون، ۱۳۷۹، ۴۴۰).
۲-۱۴-۱ هزینه بدهی ( اوراق قرضه)
هزینه بدهی، هزینه ای استکه شرکت بابت وجوه تامین شده از طریق اخذ وام یا انتشار اوراق قرضه بلند مدت متحمل می شود. هزینه بدهی قبل از مالیات را میتوان از طریق تعیین نرخ بازده داخلی یا بازده تا سررسید جریان های نقدی اوراق قرضه بدست آورد.
هزینه بهره، هزینه قابل قبول مالیاتی است ومالیات را کاهش می دهد. بنابراین هزینه موثر بدهی با توجه به نرخ مالیات کاهش می یابد. هزینه بدهی بعد از مالیات برابراست با:
Kd= Ki(1-t)
که در آن t نرخ مالیات می باشد ( مدرس و عبدالله زاده ، ۹۳، ۱۳۸۷).
تامین مالی از طریق بدهی که موجبات افزایش اهرم مالی را فراهم می سازد هزینه هایی به دنبال دارد که بارزترین آن بهره پرداختنی به تامین کنندگان است. برخلاف هزینه حقوق صاحبان سهام، هزینه بدهی را می توان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مشاهده کرد، چون هزینه بدهی نرخ بهره ای است که شرکت باید برای وام های جدید خود بپردازد. طبیعتا می توان به راحتی نرخ های بهره را در بازارهای مالی مشاهده کرد(مدرس و دیگران، ۱۳۸۸، ۲۱۴).
پس از محاسبه نرخ بازده، نرخ هزینه های بدهی بعد از کسر مالیات ( نرخ استقراض ) به شرح محاسبه می شود.
رابطه (۴-۲)
Kd هزینه بدهی
y- نرخ بازده تا سررسید
Tنرخ مالیات
۲-۱۴-۲ هزینه سهام ممتاز
هزینه سرمایه تامین شده از محل سهام ممتاز تابعی از سود است که طبق قرارداد برای آنها تعیین شده است.نرخ بازده مورد انتظار سهامداران ممتاز اصولا پیش از نرخ مورد انتظار تامین کنندگان بدهی های بلند مدت است چون ریسک پذیرفته شده توسط آنها بیشتر است بدیهی است که سهام ممتاز سپر مالیاتی ایجاد نمی کند و از این نظر نسبت به بدهی با بهره با جذابیت کمتری برخوردار است ( نوروش، ۱۳۸۴، ۸).
هزینه سهام ممتاز به کمک فرمول زیر محاسبه می شود:
رابطه (۵-۲) -kp=dp/(Pp0f)kp هزینه سهام ممتاز ( نرخ سهام ممتاز)
سود سالانه متعلق به سهام ممتاز – Dp
قیمت سهام ممتاز ( ارزش سهام ممتاز – Pp
هزینه فروش سهام ممتاز F
۲-۱۴-۳ هزینه سهام عادی
صاحبان سهام عادی نسبت به سایر تامین کنندگان منابع مالی واحد اقتصادی بیشترین ریسک را متحمل می شوند، لذا طبیعی است که نرخ بازده مورد انتظار آن به بیشترین نرخ بازده مورد انتظار باشد ( نوروش و عابدی ، ۱۳۸۶، ۸).
هزینه خاص سهام عادی براساس فرمول زیر محاسبه می شود:
رابطه (۶-۲) ke= eps/po
Ke- هزینه سهام عادی
Eps- درآمد هر سهم
Po – ارزش بازاری سهام عادی
۲-۱۴-۴ هزینه های خاص سود انباشته
زمانی که شرکت سود را انباشته می کند با این منظور است که این سود را برای صاحبان سهام در شرکت سرمایه گذاری کند. بازده مورد انتظار سهامداران نسبت به وجوه انباشته شده برابر با تعداد سهامی از شرکت است که اگر سود انباشته به صورت سود تقسیمی به آنها پرداخت شده بود می توانستند با این وجوه آن تعداد سهام را خریداری کنند که به آن هزینه خاص سود انباشته می گویند. به نحو معمول روش های تامین مالی از محل سود انباشته مشابه روش های محاسبه هزینه سهام عادی می باشد با این تفاوت که در محاسبه آن هزینه انتشار سهام در نظر گرفته نمی شود( نوروش و عابدی، ۱۳۸۴ ، ۹).
۲-۱۴-۵ مقایسه نرخ هزینه سرمایه سهام عادی، سهام ممتاز، سود انباشته وبدهی
۱- نرخ هزینه سرمایه سهام عادی بیشتر از نرخ هزینه سهام ممتاز، سود انباشته و بدهی است زیرا بازده مورد انتظار سهام عادی از بازده مورد انتظار سهام ممتاز و بدهی بیشتر است ( چون ریسک سهام عادی بیشتر است).
۲- نرخ هزینه سرمایه بدهی ( وام) کمتر از نرخ هزینه سرمایه سهام عادی، سود انباشته و سود سهام ممتاز است. زیرا اولا بازده مورد انتظار وام دهنده کمتر ازبازده مورد انتظار سرمایه گذاران است ( چون وام ریسک کمتری دارد)، ثانیا هزینه بهره ، هزینه قبول مالیاتی است یعنی نرخ مالیات موجب کاهش در هزینه بهره خواهد شد.
۳- در صورتی که انتشار سهام جدید همراه با هزینه انتشار باشد، نرخ هزینه سرمایه سهام عادی بیشتر از نرخ هزینه سرمایه سود انباشته است( تهرانی، ۱۳۸۵، ۴۰۸).
۲-۱۵ هزینه نهایی سرمایه[۱۸]
هزینه نهایی سرمایه، هزینه آخرین مبالغی است که شرکت گردآوری می کند و در صورتیکه اگر سرمایه بیشتر و بیشتر جمع آوری شود هزینه نهایی سرمایه افزایش خواهد یافت. هزینه نهایی سرمایه تحت تاثیر متغیرهای مختلفی قرار می گیرد که عبارتند از:
۱- در صورتیکه تامین مالی جدید ساخ تار تامین مالی جدید را تغییر دهد( نسبت بدهی افزایش یابد) متوسط هزینه سرمایه افزایش خواهد یافت.
۲- سرمایه گذاران چنین می پندارند که با سرمایه گذاری های جدید ریسک تجاری افزایش می یابد و لذا هزینه نهایی سرمایه افزایش خواهد یافت.
۳- متغیرهای خارجی مانند تورموچرخه های تجاری موجب افزایش هزینه نهایی سرمایه خواهد شد.
معمولا هزینه نهایی سرمایه در دامنه ای معین ثابت است و پس از آن افزایش می یابد و دوباره تا حد دیگری ثابت می ماند یعنی منحنی این هزینه معمولا ثابت است(تهرانی،۴۱۳-۴۱۲).
۲-۱۵-۱ تجزیه تحلیل هزینه ی نهایی سرمایه و فرصتهای سرمایه گذاری
سرمایه گذاریهای جدید مستلزم تامین مالی است. اگر شرکت وجه کافی برای انجام سرمایه گذاریهای خود نداشته باشد، نیازمند تامین مالی جدید است و همان طور که اشاره شد، به دلیل تغییرات شرایط بازار سرمایه و همچنین وجود هزینه های انتشار، هزینه سرمایه تامین مالی جدید بیشتر می شود و نتیجتا متوسط هزینه سرمایه برای هر ریال تامین مالی جدید افزایش می یابد. بنابراین شرکت ها در انجام سرمایه گذاری های جدید باید به نرخ های جدید هزینه سرمایه و بازده حاصل از سرمایه گذاری مورد نظر توجه کنند تا سرمایه گذاری جدید مقرون به صرفه باشد. طبیعی است تا زمانی یک سرمایه گذاری اقتصادی است که بازده حاصل بیشتر یا حداقل مساوی هزینه تامین مالی یا هزینه سرمایه آن باشد.
۲-۱۵-۲ محاسبه هزینه سرمایه شرکت ( متوسط هزینه سرمایه)
هزینه سرمایه شرکت از طریق محاسبه میانگین موزون هزینه های جزء سرمایه شرکت بدست می اید. هزینه سرمایه شاخصی جهت ارزیابی منابع تامین مالی ونیز شاخصی جهت ارزیابی امکانات سرمایه گذاری است. در تامین مالی می بایست با توجه به هزینه سرمایه، ابتدا منابع سرمایه ای ارزانتر مورد استفاده قرار گیرد(بختیاری، ۱۳۷۹، ۱۴۸-۱۴۹).
۲-۱۶ بدهی در مقایسه با سرمایه
بدهی ها بیانگر تعهدات شرکت مبنی بر پرداخت وجه نقد در موعد مقرر می باشند. در اغلب بدهی ها، قراردادی تعهد آور، جهت بازپرداخت اصل وبهره مربوطه در طی یک دوره زمانی مشخص ، تنظیم می شود. بنابراین، بدهی ها دیونی هستند که همواره تعهدات پرداخت مبالغ ثابت وجه نقد را به دنبال دارند. کوتاهی در پرداخت این مبالغ شرکت را در انجام قراردادش با شکست روبرو می سازد.
حقوق صاحبان سهام بیانگر ادعا بر باقی ماند دارایی های شرکت است که مبلغ ثابتی نیست. به طور کلی وقتی یک شرکت قرض می گیرد، موظف است که ابتدا حق دارندگان اوراق قرضه اش را از جریانهای نقدی شرکت بدهد در صورت کوتاهی شرکت در انجام تعهداتی که در قرارداد اوراق قرضه اش بیان کرده است، دارندگان این اوراق قرضه می توانند علیه آن شرکت اقامه دعوی کنند. این امر می تواند منجر به اعلام ورشکستگی از
۱- اوراق با نام یا بی نام است.
پژوهش های کارشناسی ارشد درباره : بررسی تاثیر شیوه های مالی بر میزان سودآوری شرکت های پذیرفته ...