مفهوم شهروندی از وابستگی و تعلق انسان به مکان و فضا حکایت دارد. به عبارتی دیگر تا زمانی که انسان رابطه ای معنی دار با مکان و فضای جغرافیایی با هدف زیستن و حق زندگی برقرار نکند و مفهومی به نام تابعیت شکل نگیرد، مفهوم شهروندی و تبعات بعدی آن پدیدار نمی شود. از جمله حق زندگی کردن، حق انتخاب ساختارسیاسی، حق گزینش بازیگران سیاسی فضای زندگی اعم از سطح محلی و ملی و حتی جهانی و غیر آن، حق تابعیت که به دنبال آن حقوق بعدی پدیدار می شود، در اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد تأکید قرار نگرفته است. (حافظ نیا،۱۳۹۰: ۱۴۲)
مفهوم شهروندی دارای بعد جغرافیایی است زیرا بازیگران سیاسی را با ساختارهای سرزمین خاصی پیوند می دهد. از این رو بحث شهروندی اساساً جغرافیایی است؛ زیرا شهروند را به واحد سرزمین خاص متعلق می داند. در نتیجه اعتبار حقوق و مسئولیت های شهروندی دارای محدودیت های فضایی است. (جونز و دیگران، ۱۳۸۶: ۲۵۱)
شهروندی در واقع شرایط عضویت در واحدهای سیاسی (معمولأ دولت محلی) است که از حقوق و امتیازات ویژه کسانی محافظت می کند که وظایف معین را انجام دهند. شهروندی پیش از آنکه نظریه باشد مفهومی است که به شرایط مشارکت کامل در یک جامعه رسمیت می دهد. پیتر و فلوبین اشکال سیاسی شهروندی و اشکال فرهنگی اجتماعی آن فرق می گذارند؛ اشکال سیاسی شهروندی به مسائل مربوط به جایگاه فرد در برابر هیئت سیاسی فراگیر استوار است اما اشکال فرهنگی و اجتماعی شهروندی شامل مسائل مربوط به کسی است که به عنوان عضو شایسته ارزشمند و مسئول جامعه ای زنده و پویا پذیرفته می شود. به این ترتیب مفهوم شهروندی معرف نقطه اتصالی میان جغرافیای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. (برک پور، ۱۳۸۲: ۱۱۱)
صاحب نظران شهروند و شهروندی را بنیان دولت-ملتهای مدرن دانسته اند. گرچه خود مفهوم شهروندی از دل تحولات پیچیده ای در جامعه های جدید بیرون آمده اما امروزه با گسترش شاهراه های ابر اطلاعاتی و به برکت انقلاب ارتباطات و نیز ظهور هویت های چندگانه دو رگه که به چند فرهنگ گرایی و دامن زده، این مفهوم دستخوش تغییرات و تحولات عمده ای شده است. سطح برقراری ارتباط با نهادهای جامعه و توانایی تحلیل مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی همراه با مراقبت از محیط زندگی می باشد. (کلانتری، ۱۳۹۸: ۴۴۱)
نکات مشترک مورد تأیید در گفتمان های شهروندی به شرح ذیل است:
-
- حقوق، وظایف و تکالیف شهروندی
-
- مسئولیت
-
- مشارکت شهروندی
-
- برابر سازی شهروندی
-
- نهادی شدن شهروندی (نجاتی حسینی، ۱۳۸۰: ۵)
۲-۳-۱) ویژگی های شهروند:
-
- شهروندان دارای خوی همگانی و خود گردانی می باشند و ضمن حفظ هویت های خاص خود، عضویتشان در دیگر هویت های جمعی را نیز حفظ می کنند و برای تحقق این هدف با تشکیل انجمن های مختلف، منافع شخصی و عمومی را پیوند می دهند.
-
- شهروندان دارای نقش های تفکیک شده می باشند و از حقوق، امتیازات و مسئولیت های این نقش ها آگاهند و آن را مطالبه می کنند.
-
- شهروند در امور عمومی جامعه مشارکت می کند. در واقع شهروندان در امور مختلف از نگهداری امکانات عمومی و حفظ منابع طبیعی تا تعمیر مدرسه محل و آسفالت خیابان خود احساس مسئولیت می کنند.
-
- شهروندان با تشکیل نهادهای مستقل از دولت به نظارت و مشارکت در تصمیم گیری های دولتی و اجرای آنها می پردازند.
-
- شهروند در امور جامعه منتقد است و عقاید سنجیده ای دارد اما فضیلت اصلی یک شهروند اعتدال و انصاف در قضاوت و انتقاد است. یعنی یک شهروند در عین حال که نهادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به باد انتقاد می گیرد اما اگر این نهادها در معرض تهدید واقع شوند از آنها دفاع می کند.
-
- شهروند، دیگران را به مشابه یک شهروند برابر با خود تلقی می کند و می پذیرد که ارزش و اعتبار و هویت آن شهروند برابر با هویت خود اوست.
-
- حس مشارکت و سهیم بودن در باطن یک شهروند به عنوان یک ضرورت وجود دارد نه به عنوان یک حس دلپذیر. (محمدی، ۱۳۷۸: ۳۷)
۲-۳-۲) حقوق شهروندی
یکی از نظریه پردازان نام آور در زمینه نظریه های شهروندی، تی اچ مارشال (۱۳۵۰) است. او معتقد است که حقوق شهروندی در سه قرن اخیر در سه بخش پدیدار شده است.
-
- حقی که امکان تملک دارایی ها و التزام به قرارداها، آزادی های فردی، آزادی های فکر ، اندیشه و بیان را فراهم می کند. ایجاد توقعات برابر و قضاوت بی طرفانه در نظام حقوقی نسبت به همه شهروندن، از جمله حقوق شهروندی مدنی است.
-
- حقوق سیاسی: حقوقی که امکان مشارکت مردم را در تصمیمات عمومی کشور با تشکیل احزاب سیاسی و برگزاری انتخابات فراهم می کند. همچنین این امکان برای هر یک از شهروندان فراهم می شود که امکان دسترسی مستقیم به موقعیت های سیاسی در مقام رهبری احزاب، دولت و یا سایر حلقه های قدرت را به دست آورند.
حقوق اجتماعی: حقوقی که امکانات رفاهی ، حمایتی از فرد و خانواده های آسیب پذیر را به منظور ایجاد تعادل در زندگی رفاهی آنها فراهم می کند. همچنین شامل فراهم آوردن شرایط مساوی بهره مندی از امکانات آموزشی، مسکن و سلامتی برای همه اعضای جامعه می باشد. (عاملی، ۱۳۸۰: ۶)
۲-۳-۳) ویژگی های حقوق شهروندی:
-
- جهانی است؛ زیرا حق مسلم هر عضو خانواده بشری است و هر فرد در هر کجا که باشد و از هر نژاد، جنس یا دین که باشد مستحق آن است و هر کسی مجبور به کسب این حقوق مسلم است.
-
- غیر قابل انتقال است و از بشر قابل انفکاک نیست چرا که بدون آن نمی توان فرد را بشر نامید.
-
- تقسیم ناپذیر است. نمی توان به خاطر تشخیص در «کم اهمیت بودن» یا «عدم ضرورت» آن را از کسی سلب کرد.
-
- عناصر آن لازم و ملزوم یکدیگر است و متمم و مکمل سایر حقوق است.
-
- هدیه الهی است و هیچ مقام بشری از جمله حکومت یا مقامات مذهبی یا سکولار این حقوق را اعطا نمی کنند.
-
- حقوق ذاتی و فطری انسان هاست و از آنها به صفات شخصیتی تعبیر می شود و به هیچ قراردادی وابسته نیست.
-
- حقوق شهروندی تنها به امتیازات افراد در زندگی اجتماعی توجه ندارد بلکه علاوه بر آن به تکالیف شهروندان در نظام اجتماعی عنایت خاصی دارد. (پورجادی، ۱۳۹۱: ۳۶۷)
۲-۳-۴) نظام های مهم حقوق شهروندی:
-
- نظام های حقوق شهروندی سکولار و بشری
-
- نظام های حقوق شهروندی دینی و الهی
برای طبقه بندی نظام های حقوقی گاه ساخت مفاهیم حقوقی معیار قرار می گیرد و گاه مکاتب حقوقی و … نظام های مختلف حقوقی بر اساس نوع رابطه شان با دین و مذهب طبقه بندی شده، در دو دسته جای می گیرند: یک دسته نظام های حقوقی غیر مرتبط و غیر مبتنی بر مذهب است که می توان از آن تحت عنوان نظام های حقوقی بشری یا نظام های حقوقی سکولار یاد کرد. در برابر با دسته دیگر نظام های حقوقی مرتبط با مذهب و حتی مبتنی بر مذهب است که می توان با عبارت نظام های حقوقی دینی یا مذهبی از آنها نام برد. مهمترین نظام های موجود در دسته حقوقی سکولار، نظام های موجود در دسته حقوقی (رومی- ژرمنی) است و مهمترین نظام های موجود در دسته حقوق مذهبی نظام های حقوقی (یهود) «مسیحی و کلیسا» است. (بسته نگار، ۱۳۸۰: ۵۱)
۲-۳-۴-۱) نظام های حقوق شهروندی سکولار بشری
نظام های حقوقی ساخته و پرداخته فکر و اندیشه بشر هر کدام دارای ویژگی های خاص خود است. وجود همین ویژگی ها در کنار وجوه مشترک موجب پدید آمدن نظام های مختلف حقوقی شده است. ملاک تقسیم بندی انواع مختلف حقوق به نظام های مختلف توجه به محتوای قواعد حقوقی، منابع حقوق به ویژه درجه اهمیت آنها و شیوه تفسیر قواعد حقوقی است. در عین حال ممکن است حقوق هایی که در یک نظام قرار گرفته اند، دارای تفاوت های قابل توجهی باشند که ناشی از تأثیر عرض های محلی و ویژگی های فرهنگی و جغرافیایی هر یک از این حقوق های هم خانواده می باشد. (همان، ۵۲)
۲-۳-۴-۲) حقوق شهروندی الهی و اسلام