روایت[۸۳۴] «وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَه قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی أُخَالِطُ الْمَجُوسَ- فَآکُلُ مِنْ طَعَامِهِمْ قَالَ لا»[۸۳۵] هارون فرزند خارجه مىگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: منبا مجوسیان رفت و آمد دارم، آیا از غذاى آنان بخورم؟ فرمود: خیر.
«وَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعِیصِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ۷عَنْ مُؤَاکَلَه الْیَهُودِیِّ- وَ النَّصْرَانِیِّ وَ الْمَجُوسِیِّ- أَ فَآکُلُ مِنْ طَعَامِهِمْ قَالَ لا»[۸۳۶] این دو حدیث فقط بر نهى از خوردن غذاى اهل کتاب دلالت ظاهرى دارد. اما معلوم نیست این نهى، تحریمى است یا دال بر نجاست ذاتى اهل کتاب یا بر نجاست عرضى غذاها و ظروف آنان به سبب آلودگى بهگوشت خوک، مردار و شراب،. . . است و یا نهى تنزیهى است به علت قذارت و پلیدى معنوىآنان. با وجود این احتمالات، نمىتوان ادعا کرد که بر یکى از آن ها دلالت دارد.
صحیحه ی اسماعیل بن جابر: «وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ۷مَا تَقُولُ فِی طَعَامِ أَهْلِ الْکِتَابِ- فَقَالَ لَا تَأْکُلْهُ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَه ثُمَّ قَالَ لَا تَأْکُلْهُ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَه ثُمَّ قَالَ لَا تَأْکُلْهُ وَ لَا تَتْرُکْهُ تَقُولُ إِنَّهُ حَرَامٌ وَ لَکِنْ تَتْرُکُهُ تَتَنَزَّهُ عَنْهُ إِنَّ فِی آنِیَتِهِمُ الْخَمْرَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیر »[۸۳۷] اسماعیل بن جابر مىگوید: امام صادق۷به من فرمود: از ذبیحههاى اهل کتاب مخور و در ظرفهاى آنان نیز مخور.
صحیحه ی على بن جعفر: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ۷عَنِ النَّصْرَانِیِّ- یَغْتَسِلُ مَعَ الْمُسْلِمِ فِی الْحَمَّامِ قَالَ إِذَا عَلِمَ أَنَّهُ نَصْرَانِیٌّ اغْتَسَلَ بِغَیْرِ مَاءِ الْحَمَّامِ إِلَّا أَنْ یَغْتَسِلَ وَحْدَهُ عَلَى الْحَوْضِ فَیَغْسِلُهُ ثُمَّ یَغْتَسِلُ وَ سَأَلَهُ عَنِ الْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ یُدْخِلُ یَدَهُ فِی الْمَاءِ أَ یَتَوَضَّأُ مِنْهُ لِلصَّلَاه قَالَ لَا إِلَّا أَنْ یُضْطَرَّ إِلَیْه »[۸۳۸]، على بن جعفر از برادرش امام موسى۷درباره ی مسلمانى که با شخصى نصرانى در حمام غسل مىکند سؤالکرد، حضرت۷فرمود: اگر بداند که او نصرانى است باید با آب غیرحمام غسل کند، مگر آنکه آن نصرانى به تنهایى خود را در حوض بشوید، سپس مسلمان حوضرا شست و شو دهد و پس از آن غسل کند.
نحوه ی دلالت این حدیث از ظاهرترین احادیث در دلالت بر نجاست ذاتى اهل کتاب شمرده شده است، چنان که آیت الله خویى در «التنقیح»، با وجود آنکه به دلالت همه ی احادیث گذشته اشکال کرده و آن ها را مخدوش مىداند، فقط دلالت همین حدیث حدیث حسنه ی سعید اعرج را مىپذیرد و مىنویسد: «اگر فقط همین دو حدیث را داشتیم و دلیل موافق یا مخالف دیگرى وجود نداشت، حتماً نجاست اهل کتاب را مىپذیرفتیم»[۸۳۹].
صحیحه ی محمّد بن مسلم عن ابى جعفر «وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ۷فِی رَجُلٍ صَافَحَ رَجُلًا مَجُوسِیّاً- قَالَ یَغْسِلُ یَدَهُ وَ لَا یَتَوَضَّأ »[۸۴۰]محمّد بن مسلم درباره ی مردى که با مردى مجوسىمصافحه کرده است از امام باقر۷نقل مىکند که فرمود: دستش را بشوید، ولىوضو لازم نیست. امام خمینى(ره) که خود از معتقدان به نجاست اهل کتاب است، دلالت اینحدیث را انکار کرده، مىفرماید: اگر بقیه ی روایات این باب را ملاحظه کنیم درمىیابیم که مصافحه با ذمى فى نفسه مرجوح است و شستن پس از مصافحه بهعلت اظهار تنفر و انزجار و ترک محبت ورزى مستحب است، چه دست مرطوبباشد یا خشک. شاهد براین کراهت نفسى، صحیحه ی على بن جعفر است کهحضرت از مصافحه و همخوابى در یک فراش و هم غذایى با مجوس نهى فرموده، و همچنین روایتحسین بن زید از امام صادق۷از پدرانش از پیامبراکرم۶:«وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ۷قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ فِرَاشِ الْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ یُنَامُ عَلَیْهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ لَا یُصَلَّى فِی ثِیَابِهِمَا وَ قَالَ لَا یَأْکُلِ الْمُسْلِمُ مَعَ الْمَجُوسِیِّ فِی قَصْعَه وَاحِدَه وَ لَا یُقْعِدْهُ عَلَى فِرَاشِهِ وَ لَا مَسْجِدِهِ وَ لَا یُصَافِحْه»[۸۴۱]و ظاهر نهى نفسى است نه براى پرهیز از نجاستفقهى.[۸۴۲]
۱۰-۴- ۱۶-۳- نکات آیات جهت ایجاد الگو
با توجه به آنچه گذشت موارد ذیل حاصل می گردد:
۱- جزیه از ابداعات اسلام نبوده و بر جاری بودن آن در امم گذشته سوابقی دیده می شود.و با نگاهی اجمالی به تاریخ علّت وضع آن مشخص می گردد.[۸۴۳]
۲- سخنان فقهاء در بیان مصرف جزیه ما را به سوی این وجه سوق می دهد که جزیه در برابر عدم خدمت رفتن اهل کتاب و شرکت آنان در جهاد است.
۳- ما در اوائل تاریخ اسلام سیره ی امیران حکومت اسلامی را زیر نظر بگیریم می بینیم که بعضی قضایا مرتبط با جزیه است؛ این سیره و این مطالب تنها نزد امامیه نبوده، بلکه مدارک احکام فقهی که به صورت کلی مطرح است تأئید و تأکید می کند به این که جزیه از ذمیین گرفته نمی شود مگر برای سرپرستی و حمایت از ایشان و دفاع از آنان. و اینکه ذمیین اگر به سپاه اسلام بپیوندند یا مکلّف به دین اسلام گردند بلافاصله جزیه از ایشان ساقط می گردد.[۸۴۴]
۴- در اسلام بنی آدم صرف نظر از نژاد، رنگ، جنس، حسب، دین و عقیده دارای کرامت ذاتی است. مستند این اصل اصیل آیه «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنىِ ءَادَمَ »[۸۴۵] «ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم»می باشد. بی شک این تکریم منشأ حقوق واجب الرعایه است، حداقل حقوقی که رعایت آن برای تک تک آحاد آدمیان لازم است. بنابراین غیر مسلمانان همانند مسلمانان مشمول این اصل می گردند.
۵- تکثر ادیان و اختلاف مردم در دین واقعیتی است که به مشیت خداوند رخ داده است. از دیدگاه اسلامی انسان ها در انتخاب دین آزاد و مختارند، و احدی را نمی توانی به زور و اجبار مسلمان گردانید. اگر قرار بود همه مردم مسلمان باشند خداوند خود چنین می کرد، حال آنکه نکرده است و مصلحت و خیر را در تکثر ادیان و اختلاف مردم در امر دین یافته است. مستند این اصل مهم آیات متعدد قرآن کریم است،از آن جمله:«وَ قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکمُْ فَمَن شَاءَ فَلْیُؤْمِن وَ مَن شَاءَ فَلْیَکْفُرْ»[۸۴۶]«بگو: این حقّ است از سوى پروردگارتان! هر کس مىخواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود)، و هر کس می خواهد کافر گردد!»و نیز: «وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لجََعَلَ النَّاسَ أُمَّه وَاحِدَه وَ لَا یَزَالُونَ مخُْتَلِفِین»[۸۴۷]«و اگر پروردگارت مىخواست، همه مردم را یک امّت (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار مىداد ولى آن ها همواره مختلفند. . .»و بالاخره: «وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لاََمَنَ مَن فىِ الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَ فَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتىَ یَکُونُواْ مُؤْمِنِین»[۸۴۸] «و اگر پروردگار تو مىخواست، تمام کسانى که روى زمین هستند، همگى به (اجبار) ایمان مىآوردند آیا تو مىخواهى مردم را مجبور سازى که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجبارى چه سودى دارد؟!)»لازمه ی این اصل پذیرش حقوق پیروان دیگر ادیان است.
۶- مسلمان مکلف به محاسبه و بازخواست از دین دیگران نیست. حساب و بازخواست و جزا از یک سو در آخرت رخ خواهند داد، از سوی دیگر داور آن خداوند است، نه انسان جایز الخطا. اینکه پنداشته شود ما مجازیم غیر مسلمانان را به واسطه ی دین مورد خطاب و عتاب قرار دهیم، جا پای خداوند نهادن و آخرت را به دنیا آوردن است. مسلمان معتقد است که در زمینه ی امر دین داوری عادلانه از سوی خداوند در آخرت محقق خواهد شد. این اصل مسلّم قرآنی در آیات متعدد مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله: «وَ إِن جَدَلُوکَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ اللَّهُ یحَْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَه فِیمَا کُنتُمْ فِیهِ تخَْتَلِفُون»[۸۴۹]«و اگر آنان با تو به جدال برخیزند، بگو: «خدا از کارهایى که شما انجام مىدهیدآگاهتر است! و خداونددر روز قیامت،میان شما در آنچه اختلاف مىکردید، داورى مىکند!» در موضع دیگری از قرآن خداوند به پیامبرش یادآوری میکند که بر ایمانت استقامت کن و بگو: «فَلِذَلِکَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَ لَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَ قُلْ ءَامَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَ رَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَکُمْ أَعْمَالُکُمْ لَا حُجَّه بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ یجَْمَعُ بَیْنَنَا وَ إِلَیْهِ الْمَصِیر»[۸۵۰]«پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوى این آئین واحد الهى دعوت کن و آن چنان که مأمور شدهاى استقامت نما، و از هوى و هوسهاى آنان پیروى مکن، و بگو: «به هر کتابى که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت کنم خداوند پروردگار ما و شماست نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصى در میان ما نیست و خداوند ما و شما را در یک جا جمع مىکند، و بازگشت (همه) به سوى اوست!»
۷- مسلمانان موظفند با دیگران در صلح و آرامش باشند و مجاز نیستند با کسانی که علیه مسلمانان اقدامی نکرده اند وارد مخاصمه و کارزار شوند، بلکه موظفند با این گونه افراد و ملل دوستی کنند و نیکی ورزند و با انصاف عمل نمایند. این اصل که سرلوحه و اصل اولیه ی سلوک با غیر مسلمانان است به صراحت در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است: «لَّا یَنْهَئکمُُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فىِ الدِّینِ وَ لَمْ یخُْرِجُوکمُ مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبرَُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ إِلَیهِْمْ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُقْسِطِینَ إِنَّمَا یَنهَْئکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فىِ الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَ ظَاهَرُواْ عَلىَ إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَ مَن یَتَوَلهَُّمْ فَأُوْلَئکَ هُمُ الظَّالِمُون»[۸۵۱]«خدا شما را از نیکى کردن ورعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمىکند چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد.تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى مىکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرونراندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است!»
بنابراین ضوابط مواجهه ی مسلمانان با غیر مسلمانان، نیکی و انصاف و دوستی با غیر مسلمانان مسالمت جو و قطع رابطه با غیر مسلمانان ظالم و متجاوز است. این دستور قرآن دقیقاً منطبق با ضوابط عقلایی همزیستی مسالمت آمیز و احترام متقابل در حقوق انسانی است.
الگوسازی با توجه به نکات آیات مرتبط با عملکرد یهود در زمان عدم جنگ
۱- مسلمانان آگاه باشند که عفو و گذشت به طور کلی شامل تمام یهودیان می شود و از ظاهر آن برخورد مسالمت آمیز و همزیستی با آنان و پذیرش جزیه از آنان است و نیز مجادله و گفتگو به بهترین روش با آنان، بر اساس آنچه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند وآنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.
۲- مسلمانان آگاه باشند که چشم پوشی، از اشتباهات و انحرافاتی است که بر نظام دعوت اسلامی اثر سوء ندارد. اما اگر یهودیان پیمان شکنی کردند و نسبت به خدا و رسول او۶و مؤمنان خیانت نمودند و بخشش و عفو آنان، مسمانان را متضرر بسازد، دراین حالت باید به گونه ای با آنان برخورد شود که مسلمانان از شر آنان مصون بمانند.
۳- مسلمانان آگاه باشند که پس از پیمان شکنی بنی قینقاع و بنی نضیر، پیامبر۶، قصد کشتن آنان را داشت ولی از آنان گذشت. در باره ی قتل عام بنی قریظه پس از پیمان شکنی شان، مورخین گویند: مردانشان کشته و زنان و فرزندانشان اسیر شدند.
۴- مسلمانان آگاه باشند که پیمان نامه ی پیامبر۶با یهودیان در صورت عدم پایبندی به این موارد شکسته می شد: همکاری علیه پیامبر۶، همکاری علیه یاران پیامبر۶یعنی همه ی مسلمانان،اقدام تبلیغاتی بر ضد اسلام، اقدام مسلحانه، پشتیبانی تدارکاتی دشمن، توطئه های پنهان و آشکار در شب یا روز.
۵- مسلمانان آگاه باشند که مصالحه با دشمن جنگى، همیشه و در هر شرایطى جایز نیست، بلکه جواز آن مشروط به پدید آمدن شرایط و اوضاعى است که از آن به «مصلحت»تعبیر مى شود.
۶- مسلمانان آگاه باشند که یهودیان مدینه به واسطه ی پیمان نامه از حقوق و مزایای شهروندی جامعه ی اسلامی برخوردار شدند. در انجام آداب و سنن و شریعت خود آزادی یافتند و در حقوق اجتماعی و سیاسی مثل دیگر شهروندان برخوردار از مزایا و حقوق گردیدند به شرط آن که قوانین و مقررات دولت اسلامی را رعایت کرده و به منافع و مصالح امت خیانت نکنند.
۷- مسلمانان آگاه باشند که به موجب پیمان نامه، حقوق اجتماعی یهود رعایت شده است و پیمان نامه ، شامل حال تمام گروه های ساکن یثرب بوده نه گروه خاصّی از آن ها و کلمه ی امت که به ساکنان یثرب داده شده است، دسته ای واحد از افراد است که همه در آن یکسان هستند.
۸- مسلمانان آگاه باشند که مدینه که تا آن زمان پایبند مقررات خاصی نبوده و با این پیمان نامه، در قالب قانون شکل گرفته و تابع آن می گردد و شکل واحد و متحد به خود می گیرد و همه ی این امت واحد در اختلافات می بایست برای حل اختلاف به رسول خدا۶مراجعه نمایند. جامعه ای که می بایست براساس تعاون و همکاری در جلب منافع و دفع بدیها بنا شود و درسایه ی آن، همه با یکدیگر بر اساس صداقت و دوستی و پرهیز از هر گونه همکاری در راه تجاوز و گناه، برخورد کنند.
۹- مسلمانان آگاه باشند که پیمان نامه، در میان اعراب یثرب و یا میان اعراب و یهود پیوندهای قبیله ای و خویشاوندی سابق را سست کرده، نظام اجتماعی جدیدی را جایگزین آن می کند که بر اساس آن مؤمنان باید بر ضد آن کسی که طغیان کند و یا علیه ایشان دسیسه کند و یا درصدد ظلم و تعدّی برآید یا میان مؤمنان فتنه و فسادی ایجاد کند، هماهنگ باشند گرچه آن شخص از فرزندان یکی از ایشان باشد.
۱۰- مسلمانان آگاه باشند که اهمیّت ویژه ی پیمان نامه ، به جهت پایان دادن به جنگ و نزاع و برقراری آرامش و امنیّت در شهر، که گروه های متعهد را به همکاری با یکدیگر فرا می خواند؛ و قرارداد، مسیر مخالفت و تضعیف قوا را مسدود ساخته و به آسانی چهره ی افراد مخالف و تفرقه انداز را مورد شناسائی قرار می دهد.
۱۱- مسلمانان آگاه باشند که پیمان نامه ، در صورت حمله ی دشمن، تجهیز شدن کل قوا را در برابر مهاجمین مطرح می سازد و این نوآوری در نظام جنگی قبل از آن بی سابقه بوده است.
۱۲- مسلمانان آگاه باشند که پیمان نامه ، موجب از بین بردن اتکاء به خویشاوندان است و لذا تمامی افراد دارای حقوقی واحد گردیده و در یک راستا می باشند بدون این که برای گروه خاصی، منزلت و جایگاه خاصی قائل گردد واین تساوی حقوق امری است پربها، که موجب دلگرمی افراد یک جامعه می گردد.
۱۳- مسلمانان آگاه باشند که به مقتضای این پیمان هیچ کس حق ستم و تجاوز به یهودیان ساکن مدینه را نخواهد داشت و آنان با حفظ دیانت خویش در کنار سایر ساکنان مدینه به زندگی مشغول هستند و براساس حکم الهی پیامبر اسلام۶می توانند در صورتی که مصلحتی در کار نبیند در کارهای یهودیان داوری نکند و یا اگر داوری نمود به قسط و برابری حکم نماید. بنابراین یهودیان در امور مربوط به نظام عمومی جامعه – از قبیل احترام و امنیّت جانی و منع ستم و ظلم – تابع فرمان رسول خدا۶بودند، اما در امور خاصّ خود، تنها هنگامی آن حضرت۶در باره ی آن حکم می فرمود که آنان به حضرت۶مراجعه می کردند و البته در این صورت نیز پیامبر اسلام۶مخیّر بودند که حکم نماید و یا اظهار نظر ننماید.
۱۴- مسلمانان آگاه باشند که براساس این پیمان، دشمن پیامبر اسلام۶، دشمنان یهود شمرده شوند و به موجب این پیمان، یهودیان موظف می شوند مشرکان را که دشمنان خدا و مسلمانان به شمار می رفتند به دوستی نگیرند، چرا که این پیمان همه ی مردم مدینه را – اعم از مسلمان و یهودی- یک ملّت واحد قرار می دهد که دشمنان آنان، دشمنان همه و دوستان آنان، دوستان همه محسوب می شوند و همه در دفع دشمنان همدست و یار یکدیگرند تا امنیّت همه به صورت یکپارچه تأمین شود.
۱۵- مسلمانان آگاه باشند که قرآن کریم یکی از مهمترین امور دینی را وفای به عهد می داند و هر کسی با هر دین و مسلکی، درصورتی که بدون غرض باشد این امر را می پذیرد.
۱۶- مسلمانان آگاه باشند که با توجه به گوناگونی و تعدد آیات در مبحث وفای به پیمان، متوجه تأکید قرآن بر حفظ عهود به ویژه در زمان تأئید حق، شامل ایمان به خداوند یکتا، رسل معظم خداوند:، انجام عبادات واجب مثل نماز و زکوه و شرکت در جهاد بر علیه ظلم و کوتاه نمودن سیطره ی آرزوها و امور دنیوی و پرداختن به آباد نمودن مزرعه ی آخرت و. . . عبادات مستحب مثل قرض الحسنه؛ است.
۱۷- مسلمانان آگاه باشند که با توجه به آیات مربوطه، خداوند مهربان علی رغم عهدشکنی های متعدد یهود، باز هم نسبت به ایمان آوردن ایشان تمایل داشته و از دربِ عفو و چشم پوشی با آنان سخن به میان آورده است و این امر برای همه ی انسان ها نشان از دریای موّاج رحمت او و رسول گرامیش حضرت محمد۶دارد و در حقیقت به انسان ها بزرگ منشی را می آموزد که در برابر نافرمانیها و پیمان شکنی ها، عفو و بخشودگی نمایند و فرصتهائی برای جبران خطاها قرار دهند.
۱۸- مسلمانان آگاه باشند که موهبت الهی تا جائی برای انسان خطاکار ادامه می یابد که اولاً خود انسان خواهان درجه اوّل آن باشد و ثانیاً نسبت به خطاهای خود آگاهی یافته و کمر همت ببندد تا با توبه و عبرت آموزی، راه حق را پیش بگیرد و در این مسئله مُصر باشد؛ ولی چنانچه انسان در این امر کاهلی نموده و به دنبال مسائل واهی باشد، خداوند متعال با توجه به درجات گناه فرد، او را آزموده و فرصتهائی در اختیارش قرار می دهد و با افزایش گناهان انسان، او را مبتلا به مشکلاتی که در حقیقت، پیش فرستاده ی خود اوست گرفتار می نماید و حدّ نهایت این شدّت و سختی مرگ و کشته شدن و از بین رفتن آن فرد است.
۱۹- مسلمانان آگاه باشند که با الگو گرفتن از عملکرد پیامبر اسلام۶، مسئولین قانونی جامعه اسلامی موظف می شوند که پیشنهادهای قرارداد صلح را تا آنجا که با هدفهای اصیل اسلام مغایر نباشد با آغوش باز بپذیرند.
۲۰- مسلمانان آگاه باشند که از نظر قرآن، صلح و همزیستی بین انسان ها آنچنان مطلوب و دوست داشتنی است که بشر باید بدان عشق بورزد.
۲۱- مسلمانان آگاه باشند به خاطر اینکه مجاز باشند در جنگیدن و گرفتن غنیمت، مسئله ی مسلمان نبودن اهل کتاب را بهانه نکنند، چنین هدف پست و مادى را مجوز جنگیدن با آنان نسازید زیرا نزد خدا غنیمتها و فوائدى است افضل از غنیمتهاى دنیایى، زیرا هم بیشتر است و هم باقى و دائمى است، پس اگر شما طالب غنیمت هستید جا دارد غنیمتهاى الهى را مقدم بدارید و بر غنیمتهاى دنیایى ترجیح دهید.
۲۲- مسلمانان آگاه باشند که در پاره ای از موارد ممکن است پیشنهاد قرارداد صلح، پوششی بر مقاصد خصمانه ی دشمنان مسلمانان باشد ولی مسلمانان تا اطمینان بر مقاصد خائنانه ی دولت ها و گروه هایی که پیشنهاد انعقاد پیمان صلح را می دهند حاصل نکرده اند، نمی توانند از قبول پیشنهاد آنان سرباز زنند..
۲۳- مسلمانان آگاه باشند که اگر اهل کتاب پیمان هاى خود را پس از عهد خویش بشکنند، و آئین شما را مورد طعن قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید چرا که آن ها پیمانى ندارند شاید (با شدّت عمل) دست بردارند!
۲۴- مسلمانان آگاه باشند که بر اساس عملکرد پیامبر اسلام۶چون در آغاز هجرت، مسلمانان در اقلیت بودند و آئین محمّدی قدرت و توانائی چندانی نداشت آن حضرت۶مأمور به صبر بود و زمانی که توانست با گروه های مختلف پیمانی امضاء کند و آنان را- که ظاهراً در موضع قوی تر بودند- با خود همراه کند منافع بسیاری را برای مسلمانان کسب کرد و جان و مال پیروان اسلام از دستبرد مخالفان در امان می ماند.
۲۵- مسلمانان آگاه باشند که به واسطه ی پیمان با یهود،حضرت محمد۶با رفع مشکلاتی که مشابه آن در مکّه از گسترش اسلام جلوگیری کرده بود؛ اکنون می توانست با آسایش خاطر بیشتری به تبلیغ آئین خود و مقابله با دشمنان خارجی بپردازد..
۲۶- مسلمانان آگاه باشند که به واسطه ی پیمان نامه با یهود، پیامبر۶هم می خواست تا بین دشمنان خود، شکاف اندازد و هم در فرصتی مناسب تر با آنان روبرو گردد؛ همان گونه که با قریش صلح کرد و سپس مکّه را فتح کرد. و این یکی از شگردها و تاکتیکهای نظامی– سیاسی است که در عصر حاضر نیز در مواردی که مسلمانان در موضع ضعف قرار می گیرند می بایست از آن بهره جویند.
۲۷- مسلمانان آگاه باشند که مفاد قراردادهای ذمّه ای که در صدر اسلام منعقد شده است، از این لحاظ حائز اهمیت هستندکه نه تنها ویژگیهای روابط بین مسلمانان و اهل کتاب را نشان می دهند، بلکه نمایانگر وضع ساده و اختلافات اندکی هستند که در آن ایّام در خصوص امور اجتماعی میان مسلمانان و اهل کتاب وجود داشته است.
۲۸- مسلمانان آگاه باشند که اتخاذ سیاست صلح جویانه ی مسلمانان صرفاً به دلیل حزم و احتیاط نبوده، بلکه این یک حقیقت آشکار است که روح تسامح و مدارا در مورد اهل کتاب، جزء لاینفک تعلیمات پیامبر اکرم۶است.
۲۹- مسلمانان آگاه باشند که با کسانی از اهل کتاب که ایمان به خدا و روز جزا ندارند و آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده است حرام نمی شمارند و آئین حق را نمی پذیرند، پیکار کنید تا زمانی که جزیه را با دست خود، با خضوع و تسلیم بپردازند. اسلام درِ آشتی را به روی آن ها می گشاید و آنان را با قبول پرداخت جزیه، در جایگاه شهروند هم پیمان می پذیرد.
۳۰- مسلمانان آگاه باشند که جزیه چیزی است که از اهل ذمّه (اهل کتابی که با مسلمانان پیمان همزیستی دارند و در قلمرو اسلام زندگی می کنند) گرفته میشود، و جزیه به منزله ی پاداشی است که آنان در برابر حفظ جان و مالشان می پردازند. در برابر آن، دولت اسلامی امنیت همه جانبه آنان را تأمین میکند.
۱-۶-۲- سوالات فرعی
۱-آیا سهولت استفادهی وبگاهها بر اعتماد مشتریان موثر میباشد؟
۲-آیا کیفیت اطلاعاتی وبگاهها بر اعتماد مشتریان موثر میباشد؟
۳-آیا زمان واکنش وبگاهها بر اعتماد مشتریان موثر میباشد؟
۴- نمای بصری وبگاهها بر اعتماد مشتریان موثر میباشد؟
۵- پاسخگویی وبگاهها بر اعتماد مشتریان موثر میباشد؟
اطمینان وبگاهها بر اعتماد مشتریان موثر میباشد؟
۱-۷- فرضیه های تحقیق
۱-۷-۱- فرضیه اصلی
- ویژگیهای تجاری اینترنت تاثیرمثبتی روی اعتماد مشتریان دارد.
۱-۷-۲- فرضیه فرعی
- سهولت استفاده از وبگاهها تاثیر مثبتی روی اعتماد مشتریان دارد.
- کیفیت اطلاعاتی وبگاهها تاثیر مثبتی روی اعتماد مشتریان دارد.
- زمان واکنش وبگاهها تاثیر مثبتی روی اعتماد مشتریان دارد.
- نمای بصری وبگاهها تاثیر مثبتی روی اعتماد مشتریان دارد.
- پاسخگویی وبگاهها تاثیر مثبتی روی اعتماد مشتریان دارد.
- اطمینان وبگاهها تاثیر مثبتی روی اعتماد مشتریان دارد.
۱-۸- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها
۱-۸-۱-روش تحقیق
از آنجا که هدف از این تحقیق، توصیف شرایط و پدیده های مورد بررسی، به منظور شناخت بیشتر شرایط موجود و یاری رساندن به فرایند تصمیم گیری می باشد، این تحقیق را براساس چگونگی بدست آوردن داده های مورد نظر می توان در زمره تحقیق توصیفی به شمار آورد، و چون داده های مورد نظر از طریق نمونه گیری از جامعه، برای بررسی توزیع ویژگیهای جامعه آماری انجام می شود این تحقیق از شاخه پیمایشی(زمینه یابی)۱ بوده که به شیوه مقطعی۲ صورت می پذیرد. این تحقیق همبستگی است، زیرا تحقیقات همبستگی شامل کلیه تحقیقاتی می شوند که در آنها سعی می شود رابطه بین متغیرهای مختلف با بهره گرفتن از ضریب همبستگی کشف یا تعیین شود (دلاور، ۱۳۸۰).
۱-۹- روش گردآوری اطلاعات
۱)کتابخانه ای :که شامل اسناد ومدارک آمارنامه های رسمی و ژورنال های دیجیتالی می باشد .
۲)میدانی:که شامل پرسشنامه ،مصاحبه ،مشاهده می باشد .
روش گرد آوری اطلاعات پژوهش از نوع کتابخانه ای و میدانی می باشد که در مرحله اول پژوهش به صورت کتابخانه ای می باشد . در مرحله دوم پژوهش با بهره گرفتن از پرسشنامه برای بررسی مولفه ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت
۱-۱۰- قلمرو زمانی تحقیق
این پژوهش از زمان تصویب آغاز شده و ۱۰ ماه پس از آن خاتمه می یابد.
۱-۱۱- قلمرو مکانی تحقیق
در این تحقیق شهرستان آران و بیدگل برای سنجش ویژگیهای تجاری اینترنت براعتماد مشتریان به عنوان قلمرومکانی در نظر گرفته شده است.
۱-۱۲- تعریف عملیاتی واژه ها
مشتری: مشتری هر آن کسی است که از ما خدمت یا کالا دریافت میکند. مشتری میتواند درون سازمان یا
خارج از آن باشد.(ژوران، ۱۹۸۸).
رضایت مشتری: رضایت پاسخ تحقق و کامیابی مصرف کننده است. قضاوتی است در مورد اینکه آیا ویژگی یک محصول یا خدمت یا خود محصول یا خدمت، یک سطح لذت بخش از تحقق و کامیابی مربوط به مصرف را فراهم کرده است یا خیر و شامل سطوح مافوق تحقق و مادون تحقق می باشد(الیور، ۱۹۷۷).
خدمات: فعالیت یا مجموعه فعالیت هایی است با ماهیت کم و بیش نامحسوس که به صورت عادی اما نه لزوماً در تعامل بین مشتری و کارکنان و یا منابع فیزیکی یا کالاها و یا سیستم های ارائه دهنده خدمات که به عنوان راه حل مشکل مشتری مطرح می شوند اتفاق می افتد. (گرونروس، ۱۹۹۰).
کیفیت خدمات: قضاوت یا نگرشی کلی درباره برتری یک خدمت است (پاراسورامان و دیگران، ۱۹۸۸)
بر اساس نظر پاراسورامان و دیگران(۱۹۸۸) کیفیت خدمت دارای پنج بعد است: ویژگیهای محسوس، قابلیت اعتبار، پاسخگویی، اطمینان، و همدلی.
تجارت الکترونیک : توربان در تعریف تجارت الکترونیکی از مدل چوی استفاده کرده است که بر مبنای آن تجارت الکترونیکی مستلزم الکترونیکی شدن تمامی فعالیتها و عناصر تجاری نیست، بلکه آن را طیفی سه بعدی می داند که از ابعاد محصول، بازیگران و فرآیندها تشکیل شده است. تجارت الکترونیکی به طور عمده به چهار دسته تقسیم می شود: بنگاه به بنگاه، فروش مستقیم به مشتری، مشتری به کسب وکار ومصرف کننده به مصرف کننده.
وفاداری الکترونیک : به طورکلی وفاداری الکترونیک عبارت است از نگرش مثبت و مطلوب یک مشتری به یک کسب و کار الکترونیک که منتج به رفتار خرید مجدد گردد.
اعتماد الکترونیکی:اعتماد الکترونیکی نه تنها دارای یک تاثیر مستقیم بر وفاداری الکترونیکی باشد، بلکه دارای تاثیری غیرمستقیم از طریق رضایت الکترونیکی نیز باشد. اعتماد یک پیشنیاز مهم برای ایجاد روابط بین فروشنده و خریدار است (Sirdeshmukh et al., 2002; Verhoef et al., 2002). در یک ارتباط فروشنده-خریدار ارزیابی های اعتماد مشتریان قبل از زمان تبادل دارای تاثیر مستقیم بر رضایت بعد از خرید آنها میباشد (Singh and Sirdeshmukh, 2002). این ارتباط به نظر میآید در موضوع خردهفروشی برخط که در آن اعتماد یک جزء اصلی برای شروع تعامل است، درست باشد.
فصل دوم
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱-مقدمه
تجارت الکترونیک واژهای است که برای تجارت از طریق سیستمهای اطلاعاتی، ارتباطی بکار میرود. تجارت الکترونیک با وجود این که مدت زمانی زیادی از عمر آن نمیگذرد ولی نقش بسزا و چشمگیری در زندگی روزمره ما به عهده گرفته است به طوری که اجتناب از آن کار آسانی نیست. یکی از سادهترین و کارآمدترین نقش تجارت الکترونیک در زندگی روزمره کاربران اینترنتی، خرید و فروش اجناس و تبادل وجوه مربوطه از طریق کارت هوشمند هست.
هدف از تجارت الکترونیک که در واقع ترکیبی از فنها و شگردهای بازرگانی است. همکاری، رقابت و بازدهی بیشتر شرکتهای مختلف میباشد به طوری که طی ۱۵ سال گذشته سبب توانایی شرکتها در زمینههایی مثل اصلاح روشهای تجارتی و پیشرفت در زمینه ارتباطی با شرکتهای مرتبط و بالأخره گسترش دامنه بازرگانی، تجاری حتی در مقیاسهای بزرگ و جهانی شده است.
در طول چند دهه اخیر، بازاریابی و تجارت دستخوش تغییرات بسیاری شده است.نتیجه شیوههای نوین در تجارت، رویکردهای سازمان از تولید مداری به مشتری مداری تغییر گردیده است. از این رو توجه به مشتری، محور کار سازمانها قرار گرفته است. باید در نظر داشت که ابتدا سازمانها سودآوری را در گرو جذب هر چه بیشتر مشتریان میدانستند، درحالیکه تحقیقات نشان میدهد که هزینه جذب یک مشتری جدید تقریباً پنج برابر حفظ یک مشتری قدیمی و وفادار است. و رفتن یک مشتری چیزی بیش از، از دست دادن فروش یک قلم جنس بلکه به معنی از دست دادن کل جریانهای خریدی است که مشتری می توانسته در طول مدتی که مشتری سازمان بوده است انجام دهد. از سوی دیگر مشتریان وفادار حکم یک مسیر تبلیغاتی را برای سازمان دارند و میتوانند محصولات و خدمات سازمان را به دیگران پیشنهاد نمایند.نکته حائز اهمیت این است که برقراری اینگونه روابط برای مشتریان نیز سودآور است و مشتریان نیز از ایجاد روابط بلندمدت منافع خاص خود را دنبال میکنند. با دگرگون شدن تجارت و گسترش خرید و فروشهای مبتنی بر اینترنت، ماهیت پر مخاطره اینترنت از جهت ربوده شدن مشتریان توسط رقبا و هزینه بالای جذب مشتریان جدید، توجه به وفاداری امروزه مسئله بازگشت مشتریان یکی از موضوعات قابلتوجه در تصمیمات بازاریابی و مدیریتی شرکتها هست (Van den Poel & Lariviere, 2004). این عامل به ویژه در بازار رقابتی امروز از اهمیت بالایی برخوردار است. بدون شک پیدا کردن جایگاهی در بازار رقابتی موجود و حفظ آن جایگاه برای سودآوری و بقای هر شرکتی لازم است و بدین منظور شرکتها باید در صدد یافتن روشهایی برای ایجاد یک مزیت رقابتی نسبت به سایر شرکتهای فعال در آن بازار باشند .
بر اساس نظریه Porter (1980) دو راهکار کلی برای ایجاد یک مزیت رقابتی وجود دارد، ارائه خدمات و محصولات ارزانقیمت یا ایجاد تمایز یا ارائه یک روش باارزش و یکتا. وفاداری مشتری یکی از راههای ایجاد مزیت رقابتی و از موضوعات مهم در مطالعه فروشگاه بر خط میباشد (Kim, J., Jin, B. & Swinney, J., 2009). مشتری وفادار الکترونیک سبب افزایش سوددهی برای فروشگاه بر خط از طریق تعهد درازمدت مشتری و کاهش هزینههای به دست آوردن مشتریان جدید میشود. مشتریان وفادار الکترونیکی آنهایی نیستند که به دنبال پائینترین قیمتها هستند، بلکه آنهایی هستند که به دنبال قیمتهای با ارزشتر میباشند. آنها همچنان سعی میکنند مشتریان جدید را به فروشگاه بر خط سوق دهند و بدین ترتیب منابع بالقوه غنی سود را فراهم میکنند. به علاوه مشتریان وفادار الکترونیکی بیشتر از مشتریان جدید خریداری میکنند و میتوانند با هزینههای عملیاتی کمتری سرویسدهی شوند. بنابراین حتی اگر هزینه ایجاد وفاداری بر خط بیشتر از هزینههای فروشگاههای فیزیکی باشد، در صورت ایجاد ارتباط رشد سود، دارای نرخ بیشتری خواهد بود.
۲-۲- تعاریف تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک انجام کلیه فعالیتهای تجاری با بهره گرفتن از شبکههای ارتباطی کامپیوتری، به ویژه اینترنت است. تجارت الکترونیک، نوعی، تجارت بدون کاغذ است. به وسیله تجارت الکترونیک تبادل اطلاعات خرید و فروش و اطلاعات لازم برای حملونقل کالاها، با زحمت کمتر و مبادلات بانکی با شتاب بیشتر انجام خواهد شد. شرکتها برای ارتباط با یکدیگر،محدودیتهای فعلی را نخواهند داشت و ارتباط آنها با یکدیگر سادهتر و سریع تر صورت میپذیرد. ارتباط فروشندگان با مشتریان نیز میتواند به صورت یک به یک باهر مشتری باشد. به عبارت دیگر، تجارت الکترونیک نامی عمومی برای گسترهای از نرمافزارها و سیستمهای است که خدماتی مانند جستجوی اطلاعات، مدیریت تبادلات، بررسی وضعیت اعتبار، اعطای اعتبار، پرداخت به صورت روی خط، گزارش گیری و مدیریت حسابها را در اینترنت به عهده میگیرند. این سیستمها زیربنای اساسی فعالیتهای مبتنی بر اینترنت را فراهم میآورند. هدف از بهکارگیری تجارت الکترونیک، ارائه روشی جدید در انجام امور بازرگانی میباشد. به واسطه این روش، تاجران قادرند که محصولات و خدمات خود را به شکل تمام وقت و به تمام خریداران در سرتاسر جهان - مستقل از مرزهای جغرافیایی و ملیتها -عرضه کنند.(اعرابی،۱۳۸۳ :۱۰)
بسیاری از مردم، تجارت الکترونیک را منحصر به خرید و فروش از طریق شبکه اینترنت میدانند، درحالیکه این امر فقط بخش کوچکی از تجارت الکترونیک را تشکیل میدهد و این مفهوم اکنون گستره وسیعی از جنبههای مختلف تجاری و اقتصادی را دربر گرفته است. به سادگی میتوان هرگونه فعالیت تجاری و مالی بین مؤسسات و افراد مختلف را در حیطه تجارت الکترونیک گنجاند.
تجارت الکترونیک روش دیگری برای تبادلات الکترونیکی اطلاعات و انجام مبادلات تجاری است که یک پل الکترونیکی را بین مراکز تجاری ایجاد کرده است. تجارت الکترونیک با حجم کمتری از اطلاعات که لزوماً در قالب یکسانی نبوده و بین مردم عادی رد و بدل میشود، سر و کار دارد. تجارت الکترونیک در ابتدای پیدایش خود، چیزی بیش از یک اطلاعرسانی ساده تجاری نبود و هرکس میتوانست محصولات خود را با بهره گرفتن از صفحات وب بر روی اینترنت تبلیغ نماید. آمار منتشره از ۵۰۰ شرکت نشان میدهد که حدود ۳۴ درصد از آنها در سال ۱۹۹۵ و حدود ۸۰ درصد در سال ۱۹۹۶ از روش فوق برای تبلیغ محصولات خود استفاده کردهاند.تا پایان سال ۲۰۰۱ بیش از ۲۲۰ بیلیون دلار معاملات مالی توسط صدها سایت تجاری بر روی اینترنت انجام پذیرفت.
سازمانها و مؤسسات علمی و تحقیقاتی و مراکز تجاری معتبر جهانی و پژوهشگران فعال در زمینه تجارت الکترونیک چندین تعریف از تجارت الکترونیک ارائه کردهاند(سعیدی،۱۳۸۳ :۵)
مالکان و مدیران کسب و کارهای شرکتی
و از دیدگاهی دیگر خوداشتغالان دو دسته اند: بدون کارمند و با کارمند. برخی معتقدند که زنان که در آمار ملی، کارگران خانوادگی بدون دستمزد در نظر گرفته می شوند باید به عنوان همتایان مردان خوداشتغال شناخه شوند (مارشال، ۱۹۹۹ به نقل از شعبانعلی فمی و همکاران).
در پژوهش دیگری که با نام نقش زنان در توسعه کسب و کار این نوید را می دهد که سهم زنان در کسب و کارهای خصوصی به سرعت در حال افزایش است. برای مثال در امریکا از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۸ حدود ۱/۹ میلیون کار توسط زنان اداره شده که ۵/۲۷ میلیون نفر را به کار گرفته و ۶/۳ تریلیون دلار در اقتصاد امریکا سهم داشته است. طبق آمار سال ۱۳۷۵ در کشور ما ۱/۱۲ درصد زنان ده ساله و بالاتر کشور از نظر اقتصادی فعال بوده اند که بیشترین فعالیت آنان در بخش خدمات معادل ۸/۵۴ درصد و حدود ۷/۱۶ درصد در بخش صنعت ساخت ثبت شده است اکثر شاغلان زن، حقوق بگیر بوده و ۹/۰ درصد آنان کارفرما می باشد. خوداشتغالی و کارآفرینی زنان از ابعاد زیر نتایج قابل توجهی دارد.
الف- بعد فردی: بررسی ها نشان می دهد که بین توانایی های شخصیتی از قبیل اعتماد به نفس و پنداشت از خود با اشتغال زنان رابطه وجود دارد. بنابراطلاعات جمعیت شناختی میان تعداد فرزند و اشتغال زنان رابطه معکوس وجود دارد. هم چنین زنان مجرد از آزادی عمل بیشتری برای اشتغال برخوردارند و زنان تحصیل کرده به شاغل بیشتر و بالاتری دست می یابند.
ب- بعد اجتماعی : هنجارهای رایج در زمینه تقسیم کار بر اشتغال زنان تاثیر می گذارد و همچنین شرایط و محیط اجتماعی مانند امنیت، تاثیر ژرفی بر حضور فعال زنان در عرصه های اقتصادی دارد.
ج- بعد فرهنگی: در این بعد، کمبود آگاهی زنان نسبت به حقوق فردی، خانوادگی، اجتماعی و حرفه ای خود، نگرش جنسیتی جامعه نسبت به زنان و فرهنگ اقتدارگرا و مردسالار بر اشتغال زنان تاثیر معنی دار دارد.
د- بعد اقتصادی: شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، قوانین کار و مقررات و قوانین دستیابی به منابع اقتصادی نیز بر اشتغال زنان تاثیر می گذارد (مرکز کارآفرینی دانشگاه امیرکبیر، ۱۳۸۴).
(۳۰-۲)بنگاه ،کارآفرینی و کسب و کار کوچک
واژه های بنگاه[۹۵]، کارآفرینی[۹۶] و کسب و کار کوچک[۹۷] اغلب در زمینه آموزشی و شکل گیری کسب و کارهای کوچک استفاده می شوند. برخی کشورهای خاص، برای استفاده از واژه ها در موقعیت های خاص ترجیحاتی دارند. مثلاً کارآفرینی بیشتر در ایالات متحده آمریکا و کانادا رایج است، در حالی که بنگاه اغلب در انگلستان و استرالیا استفاده می شود.
از آن جایی که این واژه ها اغلب به جای یکدیگر به کار می روند، درباره معنی دقیق آن ها ابهاماتی وجود دارد.هنگامی که واژه کسب و کار کوچک هم وارد بحث شود این عناوین بیشتر گیج کننده می شوند. گیب[۹۸](۱۹۸۷) ویژگی های خاص بنگاه را با مهارت های نشان داده شده توسط عاملان موفق مرتبط می داند. کاتز[۹۹] (۲۰۰۸) معتقد است که کسب و کار کوچک یک زیربخش۶ کارآفرینی است، در حالی که برخی دیگر معتقدند که کسب و کار کوچک بخشی جدایی ناپذیر از کارآفرینی است.
(۳۱-۲)آموزش کارآفرینی
آموزش از دیدگاه های مختلف تقسیم بندی می شود که در ذیل رابطه آموزش و تشکیل سرمایه انسانی بیان می شود.
(۱-۳۱-۲)آموزش رسمی :شامل آن بخش از نظام آموزشی است که از کودکستان آغاز می شود و تا آموزش عالی ادامه می یابد این نوع آموزش سازمان یافته و دارای ساختاری مشخص است دوره های رایج در نظام های آموزشی مانند ابتدایی، متوسطه و عالی در این تقسیم بندی جای می گیرد.
(۲-۳۱-۲)آموزش غیررسمی یا ضمن کار : آموزش غیررسمی به هرنوع فعالیت آموزشی گفته می شود که سازمان یافته است ولی در خارج از نظام آموزش رسمی تحقق می پذیرد.مانند دوره های آموزش و کارآموزی کوتاه مدت در زمینه های گوناگون مانند سوادآموزی،تعاون،بهداشت، فنی و حرفه ای و… آموزش های رسمی و غیررسمی مکمل یکدیگرند.
(۳-۳۱-۲)آموزش آزاد : این آموزش مبتنی بر انگیزه های فردی و خصوصی است و جنبه داوطلبی دارد هدف از این آموزش،بالابردن سطح عمومی اطلاعات، دانش ومهارت های گوناگون مردم است.
(۴-۳۱-۲)آموزش عمومی: نوعی آموزش است که اطلاعات افراد را برای کارهای عمومی آماده می سازد.
(۵-۳۱-۲)آموزش تخصصی : آموزش تخصصی نوع سرمایه گذاری در ظرفیت نیروی کار به حساب می آید افراد مشاغل و حرفه های تخصصی را یاد می گیرند و در شغل خاصی که برای آن آموزش دیده اند باقی می مانند. این آموزش در چارچوب آموزش رسمی قرار می گیرد( پوریان، ۱۳۸۳).
(۳۲-۲)سهم آموزش در ایجاد اشتغال
در موضوع سهم آموزش در ایجاد فرصت های شغلی، ابتدا باید ارتباط بین آموزش و اشتغال را مورد بررسی قرار داد. رابطه آموزش و اشتغال همواره از دو جهت بررسی شده است از جهت کمیت و چگونگی در مورد نخست، بخش آموزش همواره با پیش بینی های خود، تعداد نیروهای انسانی موردنیاز بخش های مختلف را برآورد و خود را برای تامین نیازهای آینده این بخش ها آماده کرده است. در این مورد فهرست نیاز بخش های صنعت، کشاورزی، خدمات در اختیار مسولان بخش آموزش قرار داده شد و دست اندرکاران برنامه ریزی های آموزشی، به تربیت نیروی متخصص و کاردان فنی اقدام می کنند از جهت چگونگی یا کیفیت بر تربیت متخصصیانی تاکید شده که بتوانند با دانش بالا در کار خود منشا اثر باشند (ماهنامه تدبیر، ۱۳۸۳ به نقل از جهانگیری، ۱۳۸۸).
اگر چگونگی مهارت های نیروی انسانی یکی از شاخص های مهم به کارگیری افراد به حساب آید،بی گمان افراد آموزش دیده در کسب فرصت های شغلی ایجاد شده در جامعه سهم بیشتری به خود اختصاص خواهند داد نتایج تحقیقات حاکی از بهره وری نیروی کار آموزش دیده در محیط کار بوده است. مطالعات یونسکو در سال ۱۹۹۰ نشان داده که اختلال عمومی در بازار نیروی انسانی دانش آموخته بیشتر از افزایش عرضه این نیرو است لیکن جنبه تقاضا برای نیروی انسانی نیز باید در نظر گرفته شود.
اثر دیگر آموزش در ایجاد اشتغال، در زمینه آموزش فناوری های جدید نمود می یابد. نتایج مطالعات نشان داده است که فناوری جدید از سویی موجب از بین رفتن شغل قدیمی و از سوی دیگر باعث ایجاد مشاغل جدید و کم شدن ساعات کار شده است فناوری هم چنین موجب گسترش بازارها و فرصت های سرمایه گذاری جدید در صنایع دیگر شده است.
سازمان جهانی کار برنامه های درسی و مهارت آموزی را جزو سایت های پویای بازار کار می داند و در مقابل، اقداماتی مانند اصلاح نظام دستمزدهای زمان بیکاری، پرداخت یارانه به دریافت کنندگان دستمزدهای پایین و بخشودگی های مالیاتی را در شمار سیاست های غیرپویای بازار کار به حساب می آورد.
محاسبات شولتز[۱۰۰] درباره سرمایه گذاری روی انسانها ازراه آموزش و پژوهش نشان داده که همه سرمایه گذاری هایی که در بخش کشاورزی امریکا در زمینه آموزش و پژوهش انجام شده در زمانی کمتر از یک دهه، به ازای هر یک دلار سرمایه گذاری بازدهی محصولات را به بیش از ۷ دلار افزایش داده است نمونه هایی از این دست، همه نشانگر تاثیر آموزش در رشد اقتصادی دولت ها و به دنبال آن ایجاد اشتغال در کشورها بوده است (نشریه اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ۱۳۸۰ به نقل از شعبانعلی قمی، ۱۳۸۶).
(۳۳-۲)گزینه اشتغال زایی دانش آموختگان
دانش آموختگان دانشگاه ها و مدارس گزینه های زیر را برای اشتغال پیش رو دارند که در نمودار درخت تصمیم شغلی نیز منعکس است.
دانش آموخته دارای مدرک
ادامه تحصیل
استخدام درشرکت یا سازمان
ایجاد کسب و کار
خویش فرما
استخدام در شرکت یا سازمان
ایجاد کسب و کار
ایجاد کسب و کار
نمودار ۴-۲ )درخت تصمیم گیری شغل (احمدپور داریانی و عزیزی، ۱۳۸۳).
به طور کلی با روشن شدن نقش خوداشتغالی در اقتصاد کشورها، به ویژه از دیدگاه اشتغال و سهمی که در توسعه دارند روز به روز بیشتر شناخته می شود و این بنگاه های کوچک نیاز به دو نوع حمایت آموزشی دارند. نیاز به کمک های فنی و حرفه ای است که به واسطه آن، توان عملیاتی خود را افزایش می دهند گروه دوم از حمایت ها، ارائه خدمات آموزشی و مدیریتی به منابع انسانی آنهاست که می تواند بهره وری آنها را افزایش دهد که به تبع خود، افزایش سوددهی آنها را نیز به همراه خواهد داشت (صادق فر، ۱۳۸۸).
جهانگیری در پژوهشی به ازای هر یک هزار دلار درآمد ناخالص ملی، کشورها به شرح جدول ذیل انرژی مصرف می کند.
اروپا | ۲۰۰ دلار | ژاپن | ۱۰۰ دلار |
ایران | ۱۷۰۰ دلار | چین | ۸۰ دلار |
جدول(۴-۲)جهانگیری(۱۳۸۸،ص۱۲۶)
واژگان: ملکت: کشور، مملکت. (معین)
معنی و مفهوم: روزگار دین از وجود شاه اخستان روشن و پر رونق است. بخت و اقبال یا حکومت از نام او نیک نام و مفتخر میباشد. مملکت از وجود او منسجم و متحد است. مردم نیز از وجود او به سامان و آسوده باشند.
۱۲۰- بزمش چو روضه است از لَطَف، صحنش چو سدره از کنف
صدرش چو کعبه است از شرف، حکمش چو مرغان باد هم
واژگان: صحن: میان سرای و ساحت آن، فضا، ساحت. (معین) لَطَف: نرمی نمودن، طراوت. (معین) سدره: درخت کُنار است بالای آسمان هفتم که منتهی اعمال مردم است و آن را سدره المنتهی گویند. حدّ رسیدن جبرئیل هم آن جاست. (آنندراج) کَنَف: سایه، حمایت، پناه. (معین) صدر: پیشگاه. (معین)
معنی و مفهوم: مجلس جشن پادشاه، از لطافت و طراوت همچون باغ بهشت است، صحن بارگاه شاه در امنیت و پناه دهندگی و سایه گستری مانند درخت سدره المنتهی است. بالای مجلس او در شرف و بزرگی همچون کعبه معظم است. خواهان آن هستم که حکم پادشاه نیز همانند فرمان خداوند نافذ و گیرا باشد .
آرایههای ادبی: بزم پادشاه را از لحاظ لطافت به باغ و روضه، سایهی صحن سرای شاه را به سایهی سِدره المنتهی و صدر مجلس پادشاه را در شرف و بزرگی به کعبه تشبیه کرده است .
۱۲۱ - نور است بخت روشنش، سر در گریبان تنش
چون سایه اندر دامنش ، پیوسته دامان باد هــم
معنی و مفهوم: بخت و اقبال روشن پادشاه(اخستان) مانند نوری است که در وجود او میتابد و همچون سایه، پیوسته با او همراه است. امیدوارم این بخت و اقبال پیوسته و دامنه دار باشد و برای همیشه همراه شاه بماند .
آرایههای ادبی: بخت روشن شاه به نور و در پیوستگی و همراهی با شاه به سایه مانند شده است .
۱۲۲ - جام و کفش چون بنگری، هست آفتاب و مشتری
جام آینه است اسکندری، می آب حیوان باد هم
واژگان: مشتری: ستارهی سعد اکبر، برجیس، در فلک ششم جای دارد. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: اگر جام می و دست بخشندهی ممدوح را بنگری، جامش چو آفتاب، تابان و درخشنده است و دستش همچون مشتری بخشنده و سخاوتمند است. جامش مانند آینهی اسکندری آگاهی بخش است و امیدوارم که شرابش نیز همانند آب حیوان جاودانگی ( به ممدوح ) ببخشد .
آرایههای ادبی: در مصراع اول تشبیه جام به خورشید و دست شاه به مشتری، تشبیه مجمل و لف و نشر مرتّب است و در مصراع دوم، جام به آینهی اسکندر تشبیه شده است. آفتاب و مشتری با هم تناسب دارند .
توضیحات :
آفتاب: خورشید، خورشید در هیئت قدیم، سیّارهای است که به گرد مرکز عالم و زمین میگردد و در هیئت جدید، جسم مرکزی منظومهی شمسی است . قطر خورشید ۳۳۳۰۰۰ برابر جرم زمین است و چگالی آن ۵۱۲ برابر چگالی زمین، نقطهی اوج خورشید ۲۳ درجه و ۳۰ دقیقه و ۱۷ ثانیهی عرض شمالی و نقطهی حضیض آن ۲۳ درجه و ۳۰ دقیقه و ۱۷ ثانیهی عرض جنوبی است. نقطهی اوج خورشید را رأس السرطان و نقطهی حضیض آن را رأس الجدی گویند . خانهی آفتاب برج اسد و قوت او در آن جاست و شرف خورشید در ۱۹ درجهی حمل است . وبال او در دلو و هبوطش در ۱۹ درجه میزان است. ( مصفی، ۱۳۶۶: ۲۴۰ )
مشتری: ( زاوش ، اورمزد ) بزرگترین سیّارهی منظومهی شمسی، پنجمین آنها از لحاظ فاصله تا خورشید است. در آسمان ششم که خانه در برج قوس و حوت دارد منجمّان آن را سعد اکبر میدانند … مظفر گنابادی مشتری را سعد اکبر ، بطی اسیر ( کندرو ) دانسته که دلالت کند بر تأنی و ثبات و رفعت و منزلت و اشیای شریف و از این سبب گفته که مشتری کوکب اشراف و علما و قضات با عدل و نصفت و وزرای جلیل القدر و اهل مناصب و زهاد و اغنیاست … در ادبیات فارسی مشتری به عنوان سعد اکبر و همچنین قاضی فلک، نیز مظهر علو و بلندی، مورد توجه شاعران قرار گرفته است. ( مصفی ، ۱۳۶۶ : ۷۳۶ - ۷۳۵ )
آیینهی اسکندری: درشهر اسکندریه-که بنای آن به اسکندر مقدونی منسوب است - در رأس شمال غربی فاروس ( pharos ) که جزیرهای در بندر اسکندریه است ، مناره البحری قرار داشت که توسط بطلمیوس بنا شده بود. بر فراز این بنای مشهور که سرمشق مناره البحرهای اروپا و یکی از عجایب عالم قدیم بود … آیینهای قرار داشت که به نام آیینهی اسکندری مرسوم و تا زمان ولیدبن عبدالملک پایدار بود و آیینهی اسکندری در حقیقت آیینهی اسکندر است . بنابر افسانهها و اساطیر، اسکندر برای آگاهی از شورش اهل فرنگ این مناره را بنا کرد و آیینهای از حکمت و طلسم ساخته، بر آن مناره نهاد و دیدهبانان معین کرد تا هنگام حملهی دشمن، فوج اسکندر را آگاه گردانند. ( یاحقی ، ۱۳۷۵: ۵۵ )
آب حیوان: آب حیات در اعتقادات اسلامی، چشمهی آب زندگانی است که هر کس از آن بخورد یا تن در آن بشوید، آسیب ناپذیر خواهد شد و جاودانه خواهد زیست. اسکندر در جستجوی این آب ناکام ماند و خضر از آن نوشید و جاودانه شد. قضیهی آب حیات، نخستین بار در داستان اسکندر که فینیقیان پرداختهاند مطرح شده است. ( یاحقی ، ۱۳۷۵: ۳۰ )
۱۲۳ - شمشیر ضرغام افکنش، هر دم به خون دشمنش
چون ابر گرید بر تنش، در گریه خنـدان باد هـم
واژگان: ضرغام: شیر، شیربیشه، شیر درنده. (معین)
معنی و مفهوم: شمشیر شیر افکن ممدوح، هر لحظه بر تن دشمنش(از خون دشمن) چون ابر اشک میریزد. امیدوارم که این شمشیر در حین گریستن بر تن دشمن، خندان نیز باشد (پادشاه پیوسته شادکام باشد).
آرایههای ادبی: شمشیر به ابر شبیه شده که در حال گریستن است و از سوی دیگر، ابر و شمشیر در استعارهی مکنیه از نوع تشخیص به شخصی مانند شدهاند که در حال گریستن است .
۱۲۴ - شمشیر خصم از بخت بد، بسته زبانی بود خود
چون آینـه زنگار زد، چون شانـه دندان باد هــم
واژگان: زنگار: زنگ فلزات، آینه و جز آن، اکسید مس. (معین)
معنی و مفهوم: شمشیر دشمن پادشاه (ممدوح) کُند بود (مانند شخصی گنگ و زبان بسته) و کاری از آن برنمیآمد و مانند آینهی زنگار زده، زنگار بسته بود. امید آن دارم که همچون شانه، دندانهدار هم باشد (شمشیر دندانهدار قدرت برندگی ندارد).
آرایههای ادبی: شمشر دندانهدار استعارهی مکنیه از نوع تشخیص که دارای دندان دانسته شده و گفته زبانش بسته و گنگ است. همچنین به آینهی زنگارزده تشبیه شده است. دندانهدار بودن شمشیر کنایه از کُند و نابران بودن آن است .
۱۲۵ - عزمش همه بال است و پر، بزمش همه فال است و فر
بذلش همه مال است و زر، فضلش همه جان باد هم
واژگان: فال: تفأل به خیر، شکون. (معین) فر: شأن و شوکت، حسن و زیبایی. (معین) معنی و مفهوم: عزم و ارادهی ممدوح، همه بال و پر است و او را به سوی هدفش پرواز میدهد. مجلس بزم او هم شکوه و شوکت خوشی و سرگرمی است. بذل و بخشش او همواره مال و زر است. خواهان آن هستم که فضل و عطای او نیز بخشیدن جان باشد (به قدرت معجزه گری و جان بخشی برسد) .
آرایههای ادبی: بال و فال و مال جناس اختلاف در آغاز دارند. عزم و بزم و هم چنین پر، فر و زر نیز جناس اختلاف در آغاز دارند.
۱۲۶ - از رفتن مهد شرف ، خزران شود رضوان کنف
بس شاد بخت است آن طرف ، شادی شروان باد هم
واژگان: مهد: تخت روانی که با تجملات مخصوص به وسیلهی ستوران یا پیل حمل میشد. (معین) کنف: حمایت، پناه .(معین)
معنی و مفهوم: از حرکت محمل شریف (تخت روان) شاه، خاک خزران گویی سایهی رضوان (نگهبان بهشت) بر سر خود دارد. آن جانبی که شاه به سمت آن حرکت میکند، بسیار خوش بخت و سعادتمند است. خواهان آن هستم که شروان نیز شاد و سعادتمند باشد.
آرایههای ادبی: مهد شرف اضافهی اقترانی. رضوان کنف اضافهی تشبیهی . واج آرایی در حرف « ش» .
۱۲۷ - نوروز عذرایی است کش، چون دولت شه روح فش
حالش چو جنت هست خوش، فالش چو قرآن باد هم
واژگان: عذرا: بکر، دست نخورده، دوشیزه. (فرهنگ لغات) کش: خوش، نیک. (معین) روح فش: روح مانند، لطیف و ظاهراً جاودان و بی مرگ. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: نوروز همچون دوشیزهای لطیف و خوش رفتار و مانند بخت و اقبال شاه باطراوت و جاودانه است. حال و هوای آن (نوروز) خوش و باصفاست. امیدوارم فال و طالعش نیز همچون قرآن باسعادت و مبارک و راست و درست باشد.
آرایههای ادبی: کش و فش و نیز فال و حال جناس اختلاف در آغاز دارند. نوروز به دوشیزهای خوش اندام و خرامان و همچنین به دولت پادشاه از لحاظ لطافت و جاودانگی و به بهشت در خوشی حال و هوا تشبیه شده است.
۱۲۸ - پیش ملک ز اقبال نو، نوروزی آرد سال نـو
گیرد ز دولت فال نو، صد سال از این سان باد هم
معنی و مفهوم: سال جدید از اقبال نو و تازه، برای پادشاه نوروزی به ارمغان میآورد و از بخت و سعادت برای او فالی تازه میگیرد . امید آن دارم که صد سال از این سالهای سرشار از خوش بختی نصیب پادشاه باشد .
۱۲۹ - بادش سعادت دست یار، ارواح قدسی طشت دار
اجرام علـوی پیشـکار، ایـزد نگهبـان باد هــم
واژگان: طشت دار: نگهبان و متصدی طشت خانه، مستخدم، محافظ رخت کن یا جایگاه البسه. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: آرزو دارم که خوش بختی، یاور ممدوح، ارواح پاک آسمانی خدمتگزار، اجرام آسمانی پیشکار و خداوند بزرگ حافظ و نگهبان او باشد .
نظامی در مخزن الاسرار می گوید:
یوسف دلوی شده چون آفتاب یونس حوتی شده ز آن دلو آب
یوسف از این آب عیانی ندید جز رسن و دلو نشانی ندید
آه بخور از نفس روزنش شرح ده یوسف و پیراهنش
گرگ دمی یوسف جانی چراست شیر دلی گربه ی خوانی چراست
گرگ مرا حالت یوسف رسید گرگ نیم جامه نخواهم درید
مرد به زندان شرف آرد به دست یوسف از این روی به زندان نشست
یوسف توتا ز بر چاه بود مصر الهیش نظرگاه بود
زرد رخ از چرخ کبود آمدی چون توبه این چاه فرود آمدی
باز نظامی در خسرو شیرین می گوید:
چو بردارد نقاب از گوشه ی ماه بر آید ناله ی صد یوسف از چاه
اگر صد خواب یوسف داری از بر همانّی و همان عیسیّ و بس خر
اگر با این کهن گرگ خشن پوست به صد سوگند یوسف شوی دوست
لباده ت را چنان بر گاو بندد که چشمی گرید و چشمیت خندد
اگر من جان محجوبم تن این است وگر یوسف شدم پیراهن این است
نیرنگ برادران یوسف و فروختن یوسف پس از بیرون آوردن چاه ، چنانکه نظامی در لیلی و مجنون می گوید:
یوسف که ز ماه عقد می بست از حقد برادران نمی رست
سیاره ی شب چو بر سرچاه یوسف رویی خرید چون ماه
از انجمن بصر فروشان شد مصر فلک چو نیل جوشان
تابان دم گرگ در سحر گاه چون یوسف چاهی از بن چاه
پیر از سر مهر گفت کای ماه آن یوسف بی تو مانده در چاه
همچنین نظامی در هفت پیکر می گوید:
در چنین دور کاهل دین پستند یوسفان گرگ و زاهدان مستند
نتوان برد جان مگر به دو چیز به بدیّ و به پسندی نیز
یوسف مصریان به زیبایی هندوی اوهزار یغمایی
شد در آن چاهخانه یوسف وار چون رسن پایش اوفتاده زکار
مردمانی بدند و بدگوهرند یوسفانی زگرگ و سگ بترند
چاه کند و به گنج راه نیافت یوسف خویش را به چاه نیافت
نظامی در اقبال نامه می گوید:
گر آمد برون ماه یوسف ز چاه شد آن چشمه از چاه بر اوج ماه
رخ یوسفان را برآورد میل در مصریان را براندود نیل
سخن از حسادت برادران یوسف و به چاه انداختن او و ایجاد تفاوت میان برادرانش و بنیامین و بخشش یوسف به برادرانش هنگام قحطی کنعان، چنانکه خاقانی می گوید:
حسن یوسف را حسد بردند مشتی ناسپاس قول احمد را خطا گفتند جوقی ناسزا
من عزیزم مصر حرمت را و این نامحرمان غرزنان بر زنند و غر چکان روستا
مریم طبعش نکاح یوسف وصف توبست مریمی با حسن یوسف نی چو یوسف کم بها
یوسف از گرگ چون کند نالش که به چاهش برادر اندازد
چو یوسف نیست کز قحطم رهاند مرا چه ابن یامین چه یهودا
دوش برون شد زد لو یوسف زرین نقاب کرد بر آهنگ صبح جای بجای انقلاب
یوسف رسته زد لو ماند چو یونس بحوت صبحدم از هیبتش حوت بیفکند ناب
برسرچاه شقوق از تشنگان صف صف چنانک پیش یوسف گرسنه چشمان کنعان دیده اند
در یوسفی زن که کنعان دل را زصاع لئیمان عطایی نیایی
یوسف روز جلوه کرد از دم گرگ و می کند یوسف گرگ مست ما دعوی روز پیکری
یوسفا نم بسته ی چاه زمین اندر نه من چشمه های خون زرگهای زمین بگشود می
یوسف ( ع) وزلیخا
یوسف در خانه ی عزیز به کمال رشد خود رسید و از حکمت و دانش بهره ور گردید. زوجه ی عزیز مفتون زیبایی او شد و عشق خود را در خانه ی دربسته به او اظهار داشت یوسف از چنین کار زشت خود داری کرد و خدا را به یاد او آورد و گفت:«معاذالله» که از من چنین کا ری سر زند چه پرورد گا رمن مرا جا یگا ه نیکو ا رزا نی داشته و ا و مرا از هر تعدی و ستم با ز د ا شته ا ست ومی د ا نم که ستمکا را ن رستگار نخوا هند شد .
یوسف گریبا ن خود را از دست زلیخا رها کرد و به جانب در شتافت تا از خا نه بیرون شود اما زلیخا از پشت ، پیراهن اورا گرفت و در نتیجه ی کشمکش پیراهن یوسف پاره شد .چون هر دو از خا نه بیرون شدند با عزیز مواجه گردیدند . زلیخا پیش دستی کرد و یوسف را متهم ساخت برای فیصله دادن این دعوای مبهم داوری زیرک پیشنهاد کرد که اگر پیراهن از پشت دریده باشد یوسف صادق است و گرنه حق با زلیخا است وچون پیراهن ازپشت دریده بود زلیخا محکوم گردید و حقانیت یوسف ثابت شد.۱
زنا ن شهر ، زوجه ی عزیز را مورد ملا مت قرا ردادند، چون او از سخنان ایشان آگاه شد آنان را به خا نه ی خود دعوت کرد و برا ی ا یشا ن بزمی ترتیب داد . هنگا می که کارد دردست داشتندو می خواستند میوه ای را ببرند به د ستور زلیخا یوسف برایشا ن وارد گردید وآنان چنان از خود بی خود شدند که دستهای خود را برید ند وغرق جما ل یوسف شد ند و به او گفتند: این فرشته ایست گرامی . و زلیخا به آنها گفت :این هما ن جوانی است که مرا ملامت میکردید . اگر به فرمان من سرننهد او را دچار زندان خواهم ساخت . یوسف را به زندان افکندند تا اینکه
خوا بی را که پادشا ه دیده بود تعبیر نمود و آنا ن را از قحطی و خشکسالی نجا ت داد .
نتیجه ی داستان اینکه هیچ خائنى در خود به نتیجه نمى رسد