مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
راهنمای نگارش پایان نامه درباره تأثیر لمس درمانی بر اضطراب و شدت علایم بیماران مبتلا ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

بر اساس نظر راجرز درمان وقتی انجام میشود که تعامل همزمان روانی بین فرد و محیط صورت گیرد. این تعامل وقتی ایجاد میشود که یکی از این دو میدان به صورت فعال برای تغییر دیگری تلاش نماید. پژوهشها نشان دادهاند که درمانگران میتوانند با میدانهای انرژی، حتی بدون تماس مستقیم پوستی، تعامل داشته باشند. یافته های موجود نشان میدهد که فرد و محیط دارای میدانهای انرژی هستند که در تعامل مداوم با یکدیگر میباشد. هر میدان انسانی یک میدان محیطی مربوط به خود دارد و درمانگر میتواند بوسیله گذاشتن دستهایش به صورت تماس جسمی یا بدون تماس، در فرایند روانی این تعامل شرکت نماید. انسان به عنوان یک موجودیت کلی با محیط در تعامل است، این فرایند تعامل بوسیله تعویض مداوم امواج انعکاسی میدان انرژی با یکدیگر صورت میگیرد. نتیجه این تغییر و تحول در انرژی میتواند به صورت تکامل، خلاقیت، تغییر در رفتار و کسب رفتار جدید نشان داده شود (میلر، ۱۹۷۹؛ به نقل از مستوفی، ۱۳۸۶).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۶-۱-۵ نظریه وبر
وبر[۲۰۹] (۱۹۹۰) یک چارچوب نظری گسترده و عام را در مورد میدان انرژی پیشنهاد کرد که نتیجه ترکیب باورها و افکار فلسفی شرق و غرب بود و از طریق اشاره به نوشته های گویندا، فیثاغورث، افلاطون و اسپینوزا توضیح داده شده است ( به نقل از میهن، ۱۹۹۸). در این چارچوب نظری جهان به عنوان یک جریان متحد انرژی دیده میشود که همه مواد،آگاهیها و رویدادها در تعامل با یکدیگر هستند. بدن و جسم انسان به عنوان تجلی یک نظام انرژی اساسی و زیرین متصور میگردد که دارای سطوح متفاوت و متعددی است و به عنوان بخشی از یک ماده جسمانی و فیزیکی در نظر گرفته میشود. اساساً انرژی حول و حوش جهان یک انرژی شفابخش و روحانی ناب، متشکل از هوش، درک، ترتیب و دلسوزی و شفقت است که قابل ارتقاء و افزایش به تمام نظامهای زندگی میباشد. در هشیاری کامل، سه مفهوم کلیدی وجود دارد؛ قصد، شفقت و دلسوزی و عدم وابستگی. وبر معتقد است که در یک جهان مرتب و منظم، وقتی قصد و نیتی آگاهانه برای کمک یا شفابخشی با شفقت و دلسوزی هدایت میشود، تأثیر شفابخشی قدرتمندی دارد. این در حالی است که قصد و نیت همدلانه و شفقتآمیز اجرا کنندهی لمسدرمانی موجب تسهیل و تسریع جریان شفابخشی میشود. در زمان اجرای لمسدرمانی نباید تعلق و دلبستگی شخصی به بیمار یا نگرانی در مورد نتایج خاص درمان وجود داشته باشد (میهن، ۱۹۹۸).
۲-۶-۲ نقش انرژی در لمسدرمانی
درمانهای مبتنی بر انرژی پیشینه تاریخی طولانی در فرهنگهای مختلف بویژه در فرهنگهای شرقی دارند و در حال حاضر در کشورهای غربی نیز پژوهشهای زیادی در مورد این روش های درمانی صورت میگیرد. انرژی میتواند به دو نوع تقسیم شود؛ انرژی واقعی (محسوس) و انرژی فرضی (نامحسوس). طول موج و فرکانس انرژی واقعی قابل اندازه گیری است. همچنین در انرژی مغناطیسی و ارتعاشات مکانیکی که از انرژیهای واقعی محسوب میشوند، صدا و دامنهی امواج قابل مشاهده است. در مقابل در درمانهای مبتنی بر میدانهای انرژی نامحسوس، تشخیص انرژی مشکلتر است. میدان زیستی، انرژی حیاتی، انرژی نافذ و میدان شفابخشیجهانی اصطلاحات نسبتاً جدیدی هستند که برای توصیف مفاهیم قدیمی که بیانگر این موضوع بودند که، انسان فقط جسم نیست، بلکه از خود نوعی انرژی منتشر میکند و تحت تأثیر آن قرار میگیرد بهکار میرود(مازیلو و گرانوویس، ۲۰۱۱). در درمانهای مبتنی بر انرژی عقیده بر این است که که بیماری و اختلال از انسداد، کمبود (نقصان) یا عدم تعادل (داشتن نوسان) این انرژی در سراسر بدن ناشی میشود. درمانها زیادی مبتنی بر انرژی میدان زیستی هستند که از جملهی آنها میتوان به طبفشاری، مغناطیس درمانی، ریکی و لمسدرمانی اشاره کرد. با وجودی که این درمانها با یکدیگر تفاوتهایی دارند ولی همهی آنها شامل انتقال انرژی به درمانجو میباشند (لسکوویتز[۲۱۰]، ۲۰۰۳). در لمسدرمانی فرض براین است که درمانجو یک میدان انرژی است که در کنار دیگر میدانهای انرژی و در میدان کلی انرژی جهانی قرار دارد و با میدانهای اطراف خود در حال تبادل انرژی بوده و از طریق چاکراها از میدان انرژی جهانی تأثیر میپذیرد و کمبود یا مازاد انرژی خود را جبران میکند. بر اساس لمسدرمانی اختلال یا بیماری نتیجه به هم خوردن تعادل و ایجاد نوسان در میدان انرژی فرد درمانجو است، به گونهای که تبادل انرژی او با میدانهای انرژی اطراف و میدان انرژی جهانی به صورت مطلوبی انجام نمیگیرد. درمانگر از طریق تبادل انرژی با فرد درمانجو سعی میکند تا در میدان انرژی وی تعادل برقرار کند و فرایند بهبودی و درمان وی را سرعت بخشد(فرانکلین، ۲۰۰۳).
۲-۶-۳ مراحل اجرای لمسدرمانی
لمسدرمانی هنر متکی بودن بر دستها است و در آن درمانگر طی تمرکز عمیق فکری سعی میکند تا بر فرایند بهبودی درمانجو تأثیر گذارد. به عبارت دیگر لمسدرمانی توزیع و انتقال انرژی از درمانگر به درمانجو است که با هدف و نیت کمک، در جهت پیشبرد سلامتی وی انجام میگیرد. در مقالات گوناگونی که در زمینهی لمسدرمانی وجود دارد مراحل مختلفی شامل ۴، ۵، یا ۶ مرحله برای آن ذکر شده است. اما این نکته قابل ذکر است که منظور از ذکر مراحل برای لمسدرمانی تسریع در امر یادگیری است و در عمل نمیتوان این مرزبندی را بین مراحل مشاهده کرد( آدامز و رایت، ۲۰۰۱). برای توضیح و فهم بهتر مراحل اجرای لمس درمانی میتوان چهار مرحلهی ذیل را نام برد:
الف- مرحله اول: تمرکز
در این مرحله درمانگر ذهن، جسم و هیجانات خود را در یک وضعیت آرام و متمرکز بر هشیاری قرار میدهد و سعی میکند یک حالت آرامش عمیق را از طریق انتقال آگاهی از بیرون به یک کانون درونی، در خود ایجاد کند. در مرحله تمرکز درمانگر خود و بیمار را به عنوان یک کل واحد ادراک میکند و با انرژی شفابخشی جهانی هماهنگ میشود تا ابزاری برای شفابخشی و درمان گردد (مازیلو و گرانوویس، ۲۰۱۱). جهت دستیابی به تمرکز، تمریناتی قید شده که درمانگر با تکرار آنها میتواند زودتر به تمرکز دست یابد. به طور کلی، در این مرحله درمانگر از لحاظ جسمی و روانی آرام میشود و هشیارانه بر روی نیت شفابخشی متمرکز میگردد (روسا و همکاران، ۱۹۹۸، به نقل از کونز و کریگر، ۲۰۰۴).
ب- مرحله دوم: سنجش و ارزیابی[۲۱۱]
در این مرحله درمانگر با ذهنی باز و متمرکز به سنجش و ارزیابی میدانهای انرژی میپردازد. درمانگر دستها را در فاصله ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتری بدن مراجع نگه میدارد و از سر تا پای مراجع را بررسی میکند. باید توجه داشت که درمانگر میدان انرژی فرد را بر هم نمیزند (کارسون و آرنولد[۲۱۲]، ۱۹۹۶؛ به نقل از مستوفی، ۱۳۸۶). همچنین، درمانگر به ارزیابی و تشخیص علایم و نشانه های حسی میپردازد. این نشانه ها فوقالعاده دقیق هستند و معمولاً به صورت گرما، سرما، سفتی، سنگینی و سوزش یا تهی بودن احساس میشوند. نواحی دارای گرفتگی یا عدم تعادل اغلب و نه همیشه مرتبط با نواحی بیماری در بدن درمانجو است. ارزیابی اولیه بسیار سریع انجام میشود و حدولاً ۳۰ ثانیه طول میکشد، اما ارزیابی همچنان در طول مداخله ادامه مییابد (میهن، ۱۹۹۸).
سنجش به منظور تشخیص تفاوتها و نوسانات میدانهای انرژی صورت میگیرد. درمانگران برای توصیف حالت تعادل در میدانهای انرژی از واژههایی مانند ملایم، ریتمیک، هموار و گرم استفاده میکنند و عدم تعادل در این میدانها را اغلب به صورت گرما، سرما، درد، مورمورشدن، خالی بودن، سنگینی و فشار گزارش میکنند. کریگر (۱۹۹۳) برای وجود عدم تعادل حالتهای زیر را ذکر کرد:
- تفاوت در درجه حرارت مانند احساس گرما یا سرما
- احساس فشار یا جریان انرژی
- احساس تغییر یا عدم وجود ریتم گذشته در میدان انرژی
- شوکهای الکتریکی خفیف (به نقل از آدامز و رایت، ۲۰۰۱).
پ- مرحله سوم: درمان
در این مرحله چنانچه درمانگر در جریان انرژی درمانجو انسداد، اختلال، تهی بودن و عدم تعادل را احساس کند، در جهت هدایت میدان انرژی و رهایی از اختلال و ایجاد تعادل تلاش میکند. هدف از این مرحله به جریان درآوردن انرژی مسدود شده و برگرداندن تعادل نواحی دارای عدم تعادل و ایجاد جریان آرام، متقارن، باز و گشوده در جریان انرژی است. درمانگر به این کار ادامه میدهد تا جایی که احساس کند کیفیت جریان انرژی تغییر کرده است. در این مرحله لمسدرمانی موجب آرامش بیشتر، تنفس عمیقتر، کاهش تنش عضلانی و اضطراب درمانجو میشود. طول مدت درمان و مداخله، به سن بیمار و نیازهای او وابسته میباشد. این مدت از ۱ تا ۲ دقیقه برای نابالغها و نوزادان کوچک و ۵ تا ۱۰ دقیقه برای بزرگسالان متغیر است. در بسیاری از درمانهای مؤثر و کارآمد، مدت زمان ۵ دقیقهای به کار برده شده است (مازیلو و گرانوویس، ۲۰۱۱). کونز (۱۹۹۹) نیز پیشنهاد کرده که عموماً مدت زمان بیش از ۵ تا ۷ دقیقه برای درمان نیاز نیست. بیماران بستری شده معمولاً روزانه یک تا دو بار مداخله دریافت میکنند ( به نقل از میهن، ۱۹۹۸).
ث- مرحله چهارم: ارزیابی
در این مرحله درمانگر از قضاوت حرفهای و شهودی خود برای ارزیابی مجدد میدانها و
گرفتن بازخورد از بیمار برای تعیین زمان اتمام جلسه درمان استفاده میکند. در مورد چگونگی تشخیص زمان اتمام کار داسی (۱۹۹۵) معتقد است، چنانچه پوست بیمار گرم و تنفس وی عمیق شد و از لحاظ جسمی و روانی نیز آرام گرفت، میتوان به کار مداخله پایان داد، ضمناً باید توجه داشت که به سالمندان و کودکان نباید زیاد انرژی وارد کرد (کونز و کریگر، ۲۰۰۴).
کریگر (۱۹۷۸) چهار تغییر عمده را در اثر لمسدرمانی گزارش کرده است که عبارتند از:
- حالت آرامش (که به سرعت برای بیمار ایجاد میگردد)
- کاهش قابل ملاحظه درد
- تسهیل فرایند درمان و بهبودی
- و تسکین و ایجاد آرامش در بیماران روان- تنی.
تغییر جریان انرژی و برقراری تعادل در میدانهای انرژی در لمسدرمانی کاملاً انتزاعی و ذهنی است و از طریق مشاهده مستقیم قابل رویت نمیباشد. در لمسدرمانی فکر باید کاملاً بر فرایند شفابخشی و درمان متمرکز گردد و هیچ فکر دیگری نباید وارد ذهن شود. کسب این مهارت نیازمند تمرینات زیادی است. قبل از شروع درمان، درمانگر باید بر خود متمرکز شود تا بتواند چاکراها را باز کند. همچنین باید میدانهای انرژی بیمار را بررسی نماید و سپس چاکراهای مربوطه نیز مورد بررسی قرار گیرد. برای این کار درمانجو باید کفش و جواهرات خود را خارج نماید (زیرا ممکن است این وسایل در میدان انرژی او تأثیر بگذارد و آن را مختل کند) و روی تخت دراز بکشد. برای لمسدرمانی میتوان از تماس مستقیم بدن استفاده کرد، ولی فضای بالای سطح بدن اغلب ترجیح داده میشود، زیرا فشردگی آن کمتر است و بینظمی و اختلال در این فضا به آسانی قابل احساس است. در هنگام وجود درد یا هر مشکل دیگر در بدن، درمانگر در میدان انرژی اطراف درمانجو احساس سوزش، فشار یا داغی میکند (مکرا[۲۱۳]، ۱۹۷۹).
۲-۷ مروری بر پژوهشهای مرتبط با موضوع پژوهش
اولین پژوهشها در زمینه لمسدرمانی در اوایل دهه ۱۹۶۰ توسط برناد گراد[۲۱۴]، بیوشیمیدان کانادایی صورت گرفت. گراد، علاقمند بود که تأثیر نیروی انرژی انسان را بر روی حیوانات و گیاهان مورد بررسی قرار دهد. گراد در اولین مطالعه خود ۳۰۰ موش را انتخاب کرد و با روش خاصی بر روی پوست آنها داغ گذاشت، سپس آنها را به سه گروه ۱۰۰ تایی تقسیم کرد؛ گروه اول به عنوان گروه کنترل هیچ مداخلهی درمانی را جهت بهبود و درمان داغ ایجاد شده دریافت نکردند، گروه دوم توسط استبانی[۲۱۵] (که در زمینه لمسدرمانی تخصص داشت) تحت لمسدرمانی قرار گرفتند و گروه سوم توسط دانشجویان پزشکی که با لمسدرمانی آشنایی نداشتند با این روش مورد درمان قرار گرفتند. پس از دو هفته گروهی که استبانی به مداوای آنها میپرداخت، بهبودی بیشتری نسبت به دو گروه دیگر نشان دادند و زخمهای آنها با سرعت بیشتری خوب شد. به طوری که کمتر از ۰۰۱/. احتمال داشت که این بهبود به طور تصادفی اتفاق افتاده باشد ( به نقل از مستوفی، ۱۳۸۶).
کریگر و همکاران (۱۹۷۴) حالت آرمیدگی عمیق بیماران را در طی دریافت لمسدرمانی گزارش کردند. آنها همچنین بیان کردند که درمانگر به هنگام درمان دارای امواج سریع و هماهنگ بتا میشود و هیچ حرکتی در چشمها قابل ثبت نیست. کریگر این اطلاعات را شاخصی برای تمرکز عمیق درمانگران قلمداد کرد. همچنین بررسی بر روی بیماران بیانگر وجود امواج آلفا در حالت باز بودن چشمها بود، که این حالت را به آرمیدگی عمیق بیماران نسبت دادند. نتایج این پژوهش سرآغاز دست کم ۱۰ پژوهش دیگر درباره پاسخ آرمیدگی به لمسدرمانی و تأثیر آن بر فشار روانی و اضطراب شد، از جمله؛ هیت[۲۱۶]، ۱۹۸۱؛ فیدرک[۲۱۷]، ۱۹۸۴؛ کوئین[۲۱۸]، ۱۹۸۴؛ پارکز[۲۱۹]، ۱۹۸۵؛ راندلف[۲۲۰]، ۱۹۸۴؛ اولسن و همکاران[۲۲۱]، ۱۹۹۲؛ جین و تای[۲۲۲]، ۱۹۹۴؛ گراد[۲۲۳]، ۱۹۹۵؛ اولسن و اسنید[۲۲۴]، ۱۹۹۵ و اولسن و همکاران، ۱۹۹۷ (به نقل از آدامز و رایت، ۲۰۰۱).
پژوهشگران در مطالعات گوناگونی به بررسی تأثیر لمسدرمانی در زمینه های مختلف پرداختهاند که از جملهی آنها میتوان به، کلر و بزدک، ۱۹۸۶؛ گوردون و همکاران[۲۲۵]، ۱۹۹۸؛ میهن، ۱۹۹۳؛ کنیل و همکاران[۲۲۶]، ۱۹۸۷؛ رایت و همکاران، ۱۹۹۳؛ بوسلاوسکی[۲۲۷]، ۱۹۸۰؛ رایت، ۱۹۸۷؛ میهن و مکی[۲۲۸]، ۱۹۹۰؛ بیلی[۲۲۹]، ۱۹۹۵؛ و مککورمک، ۲۰۰۹؛ در زمینهی درد، سمینتون و لاینگ[۲۳۰]، ۱۹۹۲؛ کوئین، ۱۹۸۹؛ لافرنیز و همکاران[۲۳۱]، ۱۹۹۹؛ سامارل و همکاران[۲۳۲]، ۱۹۹۸؛ اولسن و اسنید، ۱۹۹۵؛ هیت، ۱۹۸۱؛ کرامر، ۱۹۹۰؛ کمپر، کلی و اریکا، ۲۰۰۴؛ و ذولفقاری، حضرتی و سامه، ۲۰۰۷؛ در زمینهی اضطراب، کوهن[۲۳۳]، ۱۹۸۹؛ دیکسون[۲۳۴]، ۱۹۹۸؛ و کوکس و هایس[۲۳۵]، ۱۹۹۷؛ در زمینهی بیماریهای مزمن، پیچ[۲۳۶]، ۱۹۹۸؛ دردهای استخوان و مفصل، بوتل و همکاران[۲۳۷]، ۱۹۸۸؛ در زمینهی بهزیستی روانی و فشار خون، ورث[۲۳۸]، ۱۹۹۶؛ در زمینهی درمان زخمها و عفونتها؛ پاین[۲۳۹]، ۱۹۸۹؛ در زمینه توانبخشی جسمانی، نیوشام[۲۴۰]، ۱۹۸۹؛ در زمینهی بیماران مبتلا به ایدز (به نقل از جونز و کرافورد، ۲۰۰۳)، ولفسون[۲۴۱]، ۱۹۹۰؛ لاسن[۲۴۲]، ۱۹۹۳؛ در زمینه ارتقاء و بهبود آرامش و بهزیستی در زنان ( پس از زایمان)، جکسون[۲۴۳]، ۱۹۸۱؛ افراد در آستانه مرک، براون و همکاران[۲۴۴]، ۱۹۸۶؛ هیت، ۱۹۹۱؛ دال[۲۴۵]، ۱۹۹۳؛ در زمینه بیماران مبتلا به بیخوابی، جانسن[۲۴۶]، ۱۹۹۴؛ در زمینه بیماران تحت عمل جراحی، لیدوک[۲۴۷]، ۱۹۸۷؛ مکرا، ۱۹۷۹؛ کرامر، ۱۹۹۰؛ و تایر[۲۴۸]، ۱۹۹۰؛ در زمینه نوزادان و کودکان بستری در بیمارستان (به نقل از میهن، ۱۹۹۸)، هانلی، ۲۰۰۸؛ در زمینه رشد و عملکرد کودکان زودرس، ورث، ۱۹۹۷؛ و ورث و همکاران، ۱۹۹۴؛ در زمینه زخمها و جراحات پوستی، و موفقی و همکاران، ؛۲۰۰۶ در زمینه هماتوکرین هموگلوبین آزمودنیهای انسانی، اشاره کرد.
بررسیها اثر بخشی لمسدرمانی را در کاهش فشارروانی(اولسن و همکاران، ۱۹۹۲)، تسهیل عملکرد سیستم ایمنی (کوئین و همکاران، ۱۹۸۹)، تسهیل احساس بهزیستی روانی (سامارل، ۱۹۹۲) (به نقل از میهن، ۱۹۹۸)، بهبود اختلالات عفونی و پوستی (میلر، ۱۹۹۶)، کاهش درد عضوخیالی (لسکوویتز[۲۴۹]، ۲۰۰۰)، استئوآرتریتزانو (گوردون و همکاران، ۱۹۹۸)، علایم رفتاری بیماران مبتلا به آلزایمر (وود و همکاران، ۲۰۰۲؛ وود و همکاران، ۲۰۰۵)، ارتقای آرامش و خواب بیماران (کوکس و هایس، ۱۹۹۹)، کاهش درد (ترنر و کلارک، ۱۹۹۸؛ مونرو[۲۵۰]، ۲۰۰۷؛ مککورمک، ۲۰۰۹)، استرس و ناآرامی کودکان بستری در بیمارستان (کرامر، ۱۹۹۰)، زخمهای پوستی حاد (ورث و همکاران، ۱۹۹۳)، سلولهای سرطانی استخوان (گرانوویس و جاوری[۲۵۱]، ۲۰۰۹) و رشد و وزنگیری کودکان زودرس (روسالس و همکاران، ۲۰۰۸؛ هانلی، ۲۰۰۸) گزارش نمودهاند.
میهن (۱۹۹۰)، بارینگتن[۲۵۲] (۱۹۹۴) و کلر و بزدک (۱۹۹۶) نیز در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که لمسدرمانی در زمینهی کاهش درد مؤثر است. بررسیهای فوق بیانگر این موضوع بودند که لمسدرمانی از طریق کاهش اضطراب باعث کاهش درد آزمودنیها میشود (به نقل از میهن، ۱۹۹۸). مککورمک (۲۰۰۹) نیز در پژوهشی که با هدف بررسی تأثیر لمسدرمانی روی درد پس از عمل جراحی انجام داد به این نتیجه رسید که لمسدرمانی تأثیر مثبتی روی کاهش درد و ایجاد آرامش در بیماران دارد. در پژوهش دیگری حضرتی و همکاران (۲۰۰۸) تأثیر دو روش لمسدرمانی و فیزیوتراپی را در بیماران مبتلا به کمردرد مورد مقایسه قرار دادند، نتایج نشان داد که هر دو روش درد بیماران را کاهش داده است، اما تفاوت معناداری بین گروه ها (از نظر میزان کاهش درد) بلافاصله بعد از جلسه درمان وجود نداشت. ولی داده های حاصل از پیگیری (بعد از یک ماه) نشان داد که لمسدرمانی از فیزیوتراپی در کاهشدادن درد مؤثرتر بوده است. بنابراین لمسدرمانی یک مداخله مؤثر برای کاهشدادن درد است (حضرتی و همکاران، ۲۰۰۸).
مروستی (۱۳۷۲) در پژوهشی تأثیر لمسدرمانی و فیزیوتراپی را در کاهش کمردرد زنان مورد بررسی و مقایسه قرار داد. یافته های این پژوهش نشان داد که لمسدرمانی اثری مشابه فیزیوتراپی در کاهش درد بیماران بلافاصله پس از درمان داشته است. در پژوهش دیگری الوندی (۱۳۷۴) به بررسی تأثیر لمسدرمانی در تسکین درد کولیکی شیرخواران پرداخت. یافته های این پژوهش نیز بیانگر تأثیر مثبت لمسدرمانی در تسکین درد کولیکی شیرخواران بود، به گونهای که لمسدرمانی توانسته بود دفعات وقوع گریه، مدت گریه و دفعات مصرف دارو را کاهش و ساعات خواب شیرخواران را در طی شبانهروز افزایش دهد. عاقبتی، محمدی و پوراسمعیل (۱۳۸۶) نیز در پژوهشی به بررسی تأثیر لمسدرمانی بر میزان درد زنان مبتلا به سرطان پرداختند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که لمسدرمانی تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش درد این بیماران داشته است.
کمپر، کلی و اریکا (۲۰۰۴) به بررسی تأثیر لمسدرمانی در کاهش اضطراب و فشارروانی کودکان بستری در بیمارستان پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که لمسدرمانی موجب کاهش فشارروانی، اضطراب و درد و افزایش بهزیستی در حین و بعد از درمان میشود. همچنین، لین، تیلور و فان[۲۵۳] (۱۹۹۸) تأثیر لمسدرمانی را بر کاهش درد و اضطراب، در گروهی از سالمندان مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که لمسدرمانی در کاهش درد و اضطراب سالمندان مؤثر است. در مطالعهی دیگری سیمنتون و لاینگ (۱۹۹۳) تأثیر لمسدرمانی را بر اضطراب سالمندان آسایشگاهی مورد بررسی قرار دادند، نتایج این پژوهش بیانگر این مطلب بود که این روش در کاهش دادن اضطراب این افراد مؤثر است.
ذولفقاری، حضرتی و سامه (۲۰۰۷) با بررسی تأثیر لمسدرمانی بر اضطراب و دیسریتمی ضربان قلب بیماران مبتلا به ناراحتیهای قلبی به این نتیجه رسیدند که لمسدرمانی؛ بر کاهش سطح اضطراب، فشارخون سیستولیک، ضربان نبض و تعداد تنفس بیماران تأثیر مثبتی دارد و تا حدودی موجب تنظیم ضربان قلب آنها میشود. همچنین، ذولفقاری و احمدی (۱۳۸۲) در پژوهشی به بررسی دو روش آرامسازی پیشرونده عضلانی و لمسدرمانی بر اضطراب، علایم حیاتی و بروز دیسریتمی قلبی بیماران تحت کاتتریسم قلبی پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که، لمس درمانی روشی است که میتواند همانند آرامسازی اضطراب بیمار را در اتاق کاتتریسم و موقعیتهای تنشزا کاهش دهد و با کاهش اضطراب منجر به کاهش فشار خون و ضربان نبض بیمار شود و از عوارض کاتتریسم در نتیجه اسپاسم عروقی و تاکیاریتمیهای قلبی بکاهد. روانیپور (۱۳۸۷) نیز در پژوهشی به بررسی تأثیر لمسدرمانی قبل از تزریق وریدی بر میزان اضطراب کودکان سن مدرسه پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که لمسدرمانی میزان اضطراب کودکان را کاهش داده و بر تعداد ضربان نبض، تنفس و میزان فشار خون سیستولیک و دیاستولیک آنها اثر کاهنده داشته، ولی بر میزان درجه حرارت دهان تأثیر معناداری نداشته است.
جین و تای (۱۹۹۴) در پژوهشی به بررسی تأثیر دو روش لمسدرمانی و آرامسازی بر کاهش اضطراب گروهی از بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی پرداختند، نتایج پژوهش آنها نشان داد که هر دو روش در کاهش اضطراب و ایجاد آرامش مؤثر بودهاند. در پژوهش دیگری کوکس و هایس (۱۹۹۷) تأثیر لمسدرمانی را در زمینه کاهش اضطراب بیماران بستری در بیمارستان مورد بررسی قرار دادند، نتایج مطالعه آنها نشان داد که لمسدرمانی روش مؤثری برای ایجاد آرامش و کاهش اضطراب بیماران است. نتایج پژوهش آیرلند[۲۵۴] (۱۹۹۸) نیز که با هدف بررسی تأثیر لمس درمانی بر اضطراب کودکان مبتلا به ایدز انجام شد، نشان داد که لمسدرمانی در کاهش اضطراب این کودکان مؤثر است.
سلیمی (۱۳۷۳) تأثیر لمسدرمانی را بر میزان تنیدگی کودکان بستری در بیمارستان مورد بررسی قرار داد. یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که لمسدرمانی بر تعداد ضربان نبض، تنفس، میزان فشار خون سیستولیک و وضعیت رفتاری آزمودنیها تأثیر معناداری داشته است، ولی تأثیر آن بر میزان درجه حرارت زیر بغل، معنادار نبوده است. ظفرنیا (۱۳۸۳) نیز در پژوهشی به بررسی اثر لمسدرمانی بر اضطراب قبل از عمل جراحی ( در ۴۶ نفر از بیماران بستری شده در بخش جراحی بیمارستان شهید محمدی بندرعباس که منتظر درمان بودند) پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که لمسدرمانی بر کاهش اضطراب قبل از عمل جراحی این بیماران تأثیرمعناداری داشته است.
صولتی دهکردی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی اثربخشی آرامشتدریجی توأم با دارودرمانی روی علایم روانشناختی بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین نمرات علایم روانشناختی در مرحلهی پسآزمون و پیگیری نسبت به مرحلهی پیشآزمون در هر دو گروه ( گروه درمان با آرامسازی تدریجی عضلانی همراه با دارودرمانی و گروه دارودرمانی ) کاهش داشته، اما این کاهش در گروه آرامش تدریجی توأم با دارودرمانی نسبت به گروه دارودرمانی بیشتر بودهاست. در پژوهش دیگری حقایق و همکاران (۱۳۸۷) به بررسی تأثیر درمان شناختی- رفتاری در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر پرداختند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی این درمان بر اضطراب سلامت و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر بود. نتایج بیانگر کاهش معنادار نمره های اضطراب سلامت و افسردگی گروه آزمایش، در مرحله پسآزمون بود.
همان گونه که در قسمتهای قبلی و بخش مربوط به ادبیات نظری تحقیق نیز ذکر شد، درد از علایم کلیدی و همراه همیشگی سندرم رودهی تحریکپذیر است (هاریسون، ۲۰۰۸)، در زمینهی علایم غیرگوارشی و روانشناختی نیز اضطراب بیشترین شیوع را در این بیماران دارد، به گونهای که اغلب منابع و پژوهشها رابطه مستقیمی را بین افزایش اضطراب و تشدید علایم این سندرم ذکر کردهاند، از دیگر مسائلی که در این بیماران شایع است، انقباض عضلانی و اختلال در حرکات روده است، که از شواهد مربوط به آن، این است که داروهای ضداسپاسم شایعترین داروهای تجویزی در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر است. بنابراین، با توجه به اینکه در حال حاضر درمانی که بر روی همه علایم این سندرم مؤثر باشد وجود ندارد، باید درمانی را انتخاب کرد که تأثیر مثبت و قابل توجهی بر روی این سه علامت کلیدی (درد، اضطراب و اسپاسم عضلانی) سندرم رودهی تحریکپذیر داشته باشد تا بتوان از طریق کاهش این علایم به کاهش شدت کلیهی علایم این سندرم کمک کرد. همانگونه که در پیشینهی پژوهش و مطالعات صورت گرفته در این زمینه بیان شد، لمسدرمانی روشی است که تحقیقات زیادی اثربخشی آن را در زمینهی درد، اضطراب و ایجاد آرمیدگی و انبساط عضلانی تأیید کردهاند (هانلی، ۲۰۰۸)، از سوی دیگر تحقیقات مختلفی نیز در زمینهی اثر این درمان روی انواع سردردها، اختلالات عضلانی- اسکلتی وکمردرد انجام شده، که در اغلب موارد اثربخشی این درمان در این زمینه ها مورد تأیید قرارگرفته است یا در بدترین شرایط اثر منفی نداشته و در حد دارونما مؤثر بوده است. از آنجایی که تمام این اختلالات نیز از اختلالات همراه سندرم رودهی تحریکپذیر هستند در پژوهش حاضر سعی بر بررسی تأثیر لمسدرمانی روی سه مؤلفه اصلی این سندرم یعنی درد، اضطراب و اسپاسم عضلانی و اختلالات همراه با این سندرم (سردرد، اختلالات عضلانی- اسکلتی، کمردرد، و غیره)، و اثر کاهش این مؤلفه ها بر روی اضطراب و شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیراست.
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
۳-۱ مقدمه
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر لمس درمانی بر میزان اضطراب و شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر انجام شد. در این فصل طرح پژوهش، جامعهآماری، نمونه و روش نمونهگیری، ابزار پژوهش و شیوهی تجزیه و تحلیل داده ها آورده میشود.
۳-۳ طرح پژوهش
در این پژوهش از طرح نیمهآزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد، که نحوهی قرار گیری گروه ها و اعمال متغیر مستقل در آن در جدول ۳-۱ قابل مشاهده است. در این طرح پس از انتخاب نمونه آزمودنیها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین می شوند، سپس از هر دو گروه به طور همزمان پیشآزمون گرفته می شود، پس از آن متغیر مستقل بر روی گروه آزمایش اعمال می شود، در حالی که گروه کنترل در انتظار درمان است و در مرحله ی آخر از هر دو گروه در یک زمان پس آزمون گرفته میشود.
جدول ۳-۱ طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل

 

گروه ها پیش آزمون متغیر مستقل پس آزمون
نظر دهید »
دانلود فایل های پایان نامه در مورد بررسی فاکتورهای موثر در باززایی درون شیشه ای مریم ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

نمودار ۲-۴: اثر غلظت­های مختلف کیتوسان بر سرعت و درصد جوانه­زنی بذور مریم­گلی­کبیر ……………………………………………………۲۶
نمودار ۳-۴: پاسخ نوع ریزنمونه مریم­گلی­کبیر بر میانگین تعداد جوانه القا شده در محیط MS حاوی غلظت­های مختلف BAP..31
نمودار ۴-۴: اثر غلظت­های مختلف BAP بر میانگین القاء جوانه در گیاه مریم­گلی­کبیر در محیط MS ……………………………………….31
نمودار ۵-۴: مقایسه میانگین­های برش­دهی اثر متقابل نوع ریزنمونه و تیمار هورمونی Kin بر القاء جوانه در گیاه مریم­گلی­کبیر…۳۲
نمودار ۶-۴: مقایسه میانگین اثر نوع ریزنمونه مریم­گلی­کبیر بر میانگین تعداد جوانه القا شده در محیط MS حاوی غلظت های مختلف TDZ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..34
نمودار ۷-۴: مقایسه میانگین اثر غلظت­های مختلف TDZ بر القاء جوانه در گیاه مریم­گلی­کبیر ……………………………………………………۳۴
نمودار ۸-۴: مقایسه میانگین اثر نوع ریزنمونه مریم­گلی­کبیر بر میانگین شاخه باززایی شده در محیط MS حاوی غلظت­های مختلف BAP ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..35
نمودار ۹-۴: مقایسه میانگین اثر غلظت­های مختلف BAP بر باززایی شاخه در گیاه مریم­گلی­کبیر ……………………………………………..۳۶
نمودار ۱۰-۴: مقایسه میانگین­های برش­دهی اثر متقابل نوع ریزنمونه و Kin بر باززایی شاخه در گیاه مریم­گلی­کبیر…………………..۳۷
نمودار ۱۱-۴: مقایسه میانگین اثر نوع ریزنمونه بر میانگین شاخه باززایی شده مریم­گلی­کبیر در محیط MS حاوی غلظت­های مختلف TDZ ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..39
نمودار ۱۲-۴: مقایسه میانگین اثر غلظت­های مختلف TDZ بر باززایی شاخه مریم­گلی­کبیر در محیط MS ………………………………..39
نمودار ۱۳-۴: مقایسه میانگین اثر ساده غلظت­های مختلف هورمون BAP بر القاء جوانه از ریزنمونه گره مریم­گلی­کبیر………………۴۱
نمودار ۱۴-۴: مقایسه میانگین­های برش­دهی اثر متقابل غلظت­های مختلف تنظیم­کننده­ های رشد Kin و IAA بر القاء جوانه از ریزنمونه گره مریم­گلی­کبیر…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۴۲
نمودار ۱۵-۴: مقایسه میانگین­های برش­دهی اثر متقابل غلظت­های مختلف تنظیم­کننده­ های رشد TDZ و IAA بر القاء جوانه از ریزنمونه گره مریم­گلی­کبیر…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۴۴
نمودار ۱۶-۴: مقایسه میانگین­های برش­دهی اثر متقابل غلظت­های مختلف تنظیم­کننده­ های رشد BAP و IAA بر القاء جوانه از ریزنمونه نوک شاخه مریم­گلی­کبیر……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۵
نمودار ۱۷-۴: مقایسه میانگین اثر ساده غلظت­های مختلف Kin بر القاء جوانه از ریزنمونه نوک شاخه مریم­گلی­کبیر…………………..۴۷
نمودار ۱۸-۴: مقایسه میانگین اثر ساده غلظت­های مختلف IAA بر القاء جوانه از ریزنمونه نوک شاخه مریم­گلی­کبیر…………………۴۷
نمودار ۱۹-۴: مقایسه میانگین اثر ساده غلظت­های مختلف TDZ بر القاء جوانه از ریزنمونه نوک شاخه مریم­گلی­کبیر………………..۴۸
نمودار ۲۰-۴: مقایسه میانگین اثر ساده غلظت­های مختلف BAP بر باززایی شاخه از ریزنمونه گره مریم­گلی کبیر………………………۴۹
نمودار ۲۱-۴: مقایسه میانگین اثر ساده غلظت­های مختلف Kin بر باززایی شاخه از ریزنمونه گره مریم­گلی­کبیر………………………….۵۰
نمودار ۲۲-۴: مقایسه میانگین­های برش­دهی اثر متقابل غلظت­های مختلف تنظیم­کننده­ های رشد TDZ و IAA بر باززایی شاخه از ریزنمونه گره مریم­گلی­کبیر……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۵۲
نمودار ۲۳-۴: مقایسه میانگین اثر ساده غلظت­های مختلف BAP بر باززایی شاخه از ریزنمونه نوک شاخه مریم­گلی کبیر………….۵۳
نمودار ۲۴-۴: : مقایسه میانگین­های برش­دهی اثر متقابل غلظت­های مختلف تنظیم­کننده­ های رشد Kin و IAA بر باززایی شاخه از ریزنمونه نوک شاخه مریم­گلی­کبیر………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۵۵
نمودار ۲۵-۴: مقایسه میانگین اثر ساده غلظت­های مختلف TDZ بر باززایی شاخه از ریزنمونه نوک شاخه مریم­گلی­کبیر……………۵۶
نمودار ۲۶-۴: اثر محیط­های مختلف ریشه­زایی بر میانگین تعداد ریشه ­های تولید شده در محیط کشت MS حاوی غلظت­های مختلف IAA و IBA در مریم­گلی­کبیر………………………………………………………………………………………………………………………………………………۵۸
نمودار ۲۷-۴: اثر محیط­های مختلف ریشه­زایی بر میانگین طول ریشه ­های تولید شده در محیط کشت MS حاوی غلظت­های مختلف IAA و IBA در مریم­گلی­کبیر ……………………………………………………………………………………………………………………………………………۵۸
فصل اول
مقدمه و کلیات
۱-۱- اهمیت گیاهان دارویی
سابقه درمان بیماریها با گیاهان دارویی به قدمت تاریخ زیست انسان بر روی کره زمین است و انسان همواره، به حکم تجربه، علم و اندیشه و بنا به مقتضیات، در طول حیات بر روی کره زمین، به کمک گیاهان دارویی خود را مداوا می­کرده است. گیاهان دارویی منبع مهمی از ترکیبات برای صنعت داروسازی و طب سنتی هستند. حدود ۸۰ درصد از مردم کشورهای در حال توسعه، به طور سنتی از داروهایی که از گیاهان مشتق شده ­اند، برای نیازهای­ مراقبت­های اولیه بهداشتی خود استفاده می­ کنند (Cunningham, 1993; Desilva, 1997). کمتر روزی است که در جراید و مقالات علمی از خواص گیاهان دارویی مطلبی را نخوانیم و به اهمیت گیاهان دارویی در مقایسه با عوارض و اختلالات مصرف داروهای شیمیایی، پی نبریم. در دنیای کنونی گرایش مردم به مصرف مواد گیاهی در درمان و پیشگیری بیماری­ها، بیشتر از گذشته است. امروزه کاربرد گیاهان دارویی در تولید فرآورده ­های دارویی، غذایی، آرایشی و بهداشتی روز به روز در حال افزایش است و به اهمیت و جایگاه این گیاهان افزوده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲۵ درصد داروهای مدرن کنونی از گیاهان دارویی ساخته شده ­اند. در سال ۲۰۰۰ حدود ۶۰ میلیارد دلار درآمد کشورها از فروش گیاهان دارویی بوده است. (معاونی، ۱۳۸۸).
همچنین تهیه برخی از مواد موثره فعال که در صنایع دارویی اهمیت بسیاری دارند، به طور مصنوعی امکان­ پذیر نیست و تنها به صورت طبیعی از گیاهان مورد نظر قابل استخراجند. این دسته از مواد یا به طور کلی ساختمان شیمیایی ناشناخته­ای دارند و یا به دلیل داشتن ساختمان شیمیایی بسیار پیچیده، تهیه آنها به صورت مصنوعی در صنایع داروسازی، مشکل و مستلزم هزینه بسیار گران است، نظیر گلیکوزیدهای قلبی موجود در گل انگشتانه (Digitalis purpurea)، آلکالوئیدهای موجود در پروانش (Catharanthus rosea) و آلکالوئیدهای موجود در قارچ ارگوت. و این یکی از دلایل تمایل شرکت های تولیدکننده مواد دارویی به داروهای دارای منشاء گیاهی است (امیدبیگی، الف ۱۳۸۸).
۲-۱- پراکنش، تاریخچه و کاربردهای گونه­ های مریم­گلی­کبیر
جنس Salvia (تیرهLamiaceae ) دارای تقریبا ۹۰۰ گونه است که در سراسر جهان پخش شده است. در نواحی معتدل و نیمه­گرمسیری رشد می­ کند که تقریباً ۷۰ گونه در فلور ایران گزارش شده­است. جنس Salvia به عنوان یکی از جنس های بسیار قدیمی از تیره نعناعیان، با بیشترین تعداد پایه کروموزوم اولیه (۱۱) معرفی شده است. اگرچه در برخی منابع Ajuga اغلب به عنوان قدیمی­ترین جنس معرفی شده­است (Masoud et al., 2010) .
مرکز پخش این­گونه در نواحی مدیترانه­ای است. شرایط آب و هوای گرم و آفتاب کامل را ترجیح ­می­دهد. مریم­گلی­کبیر[۱](Salvia sclarea L.) بیوتیپ­هایی با عادات­ رشدی یکساله و دوساله دارد Mihalik et al.,) ۲۰۰۵). Dweck (2000) محل رویش این گیاه را حوزه مدیترانه و ایران معرفی کرده­است. این گونه مریم­گلی از اوایل قرن بیستم فقط برای استفاده از گلهای آن کشت می­شد. این گلها حاوی اسانس معطر و خوشبویی هستند که در صنایع بهداشتی- آرایشی، غذایی و نوشابه­سازی، کاربرد فراوانی دارند. اسانس گلهای این گیاه همراه با اسانس گلهایی نظیر اسطوخودوس و یاس، موارد استفاده متعدد و متفاوتی در صنایع مواد شیمیایی خانگی (نظیر عطر، ادکلن، کرم، شامپو، صابون، لوسیون و اسپری های خوشبوکننده هوا و امثال آنها) دارد، این اسانس، خاصیت دارویی نیز دارد و به عنوان ماده­ای ضدعفونی کننده و همچنین ماده­ای که سبب مداوای ناراحتیهای مربوط به سیستم عصبی می­ شود، مورد استفاده قرار می­گیرد. بذر این گیاه، حاوی ۲۵ تا ۳۲ درصد روغن است که در صنایع سرامیک سازی و چینی­سازی، مورد استفاده قرار می­گیرد.
همه ساله زمینهای زراعی وسیعی در کشورهای روسیه، بلغارستان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و مجارستان، برای کشت این گیاه اختصاص می­یابد. منشاء این گیاه را مناطق شنی و خشک قفقاز، ایران و سواحل اروپای مدیترانه، گزارش کرده ­اند (امیدبیگی ب، ۱۳۸۸).
۳-۱- خصوصیات گیاه­شناسی مریم­گلی­کبیر
مریم­گلی­کبیر، گیاهی است علفی، دو ساله و به ندرت سه ساله و به دو فرم مختلف مشاهده می­ شود: یکی پیرامیدالیس[۲] که از رشد و نمو سریعی برخوردار است و دیگری هیرسوتا[۳] که پوشیده از کرکهای ضخیم است. ریشه اصلی این گیاه طویل و مستقیم و طول آن بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ سانتی متر است که انشعابهای فراوانی دارد. ساقه، مستقیم، ضخیم، چهارگوش، پوشیده ازکرک و ارتفاع آن متفاوت و بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ سانتی متر است. این گیاه دارای برگهای طوقه­ای بزرگ با سطحی ناصاف و دارای برجستگی است. پهنای آن ۱۰ تا ۲۰ سانتی­متر می­باشد. برگها دمبرگ کوتاهی دارند. برگهای قسمت تحتانی ساقه، بزرگ هستند و به تدریج به طرف بالای ساقه کوچکتر می­شوند. رنگ برگها نقره­ای تیره است. گلها صورتی، بنفش و یا سفیدرنگ هستند که روی ساقه­های گل­دهنده که طول آن بین ۴۰ تا ۶۰ سانتی­متر است، بر روی چرخه­هایی قرار می­گیرد. هر چرخه شامل ۳ تا ۶ گل می­باشد. گلهای این گیاه نیز شهد­آورند. میوه سه وجهی از نوع کپسول، تخم مرغی شکل، به طول ۲ تا ۳ میلی­متر و رنگ آن قهوه­ای است. وزن هزاردانه آن ۴ تا ۵ گرم است (امیدبیگی ب، ۱۳۸۸).
۴-۱- نیازهای اکولوژیکی مریم­گلی­کبیر
مریم­گلی­کبیر، گیاهی خشکی­دوست است، در طول رویش، به نور کافی، هوای گرم و آب کم نیاز دارد. در هوای گرم و خشک، مقدار اسانس گلها به ۱/۰ تا ۲/۰ درصد می­رسد. آب فراوان و هوای خنک، رشد رویشی این گیاه را افزایش می­دهد ولی در مقدار اسانس گلها تأثیر منفی خواهد داشت و سبب کاهش آن می­ شود. این گیاه پس از رویش و در مرحله­ ای که برگها به حالت رزت هستند (نظیر سایر گیاهان دوساله) به مقدار نسبتاً زیادی آب نیاز دارد و خاک باید از رطوبت کافی برخوردار باشد. بذرها در دمای ۸ تا ۱۰ درجه سانتی ­گراد، شروع به رویش می­ کنند ولی درجه حرارت مطلوب برای جوانه­زنی بذر، ۲۵ تا ۲۸ درجه سانتی ­گراد است. وقتی تعداد برگهای طوقه­ای به ۵ تا ۷ برسد، گیاه در برابر سرمای زمستان مقاوم شده و دچار سرمازدگی نمی­ شود، اما گیاهان جوان و ضعیف در اثر سرمازدگی خشک می­شوند.
این گیاه تقریباً در هر نوع خاکی قادر به رویش است و می­توان از بافتهای مختلف خاک برای کشت آن استفاده نمود. این گونه مریم­گلی، در مناطق خشک و خاکهای سنگی و شنی به خوبی رشد می­ کند. دامنه جنوبی تپه­ها و مناطقی که درخت نداشته باشند (به دلیل عدم سایه اندازی)، مکانهای مناسبی برای کشت آن می­باشد. pH خاک برای کشت این گیاه بین ۳/۵ تا ۲/۷ مناسب گزارش شده است. شرایط غرقابی، ازت فراوان و ماسه­های بسیار نرم (ماسه بادی) و تهی از عناصر و مواد غذایی، برای کشت آن مناسب نیست (امیدبیگی ب، ۱۳۸۸ ).
۵-۱- خواص درمانی مریم­گلی­کبیر
مریم­گلی­کبیر از زمان های گذشته شناخته شده و به عنوان گیاه دارویی در درمان استفاده می­شده است. در درمان بشر گلهای این گیاه به صورت خارجی، برای ورم و التهاب استفاده می­شده است. گلها خاصیت ضد­تشنج و ضد ­زکام دارند. خاصیت مسکن و ضد انقباض برای این گونه ذکر شده است.
ثابت شده که گلهای مریم­گلی­کبیر یک فعالیت سودمند در معالجه سرطان دارند. اسانس همچنین در درمان آرتروز و ورم مفاصل استفاده می­ شود. روغن آن همچنین در عطرسازی از ورموت[۴] که به خاطرداشتن عطر و بو و به عنوان یک تثبیت کننده[۵] عالی و ممتاز ارزش زیادی دارد، استفاده می­ شود (Shirley, 1984).
۶-۱- ترکیبات شیمیایی
مقدار اسانس گلها متغیر است و به شرایط اقلیمی محل رویش نظیر آب، نوع خاک و دما بستگی داشته و معمولا بین ۰۴/۰ تا ۲/۰ درصد می­باشد. برگها و ساقه­های جوان نیز مقدار بسیار کمی اسانس دارند. استخراج اسانس به وسیله تبخیر یا بخار صورت می­گیرد. ” لینالیل استات “[۶] از ترکیبات اصلی اسانس است که مقدار آن به شدت به زمان برداشت محصول بستگی دارد و بین ۴۵ تا ۸۷ درصد می­باشد. از ترکیبات دیگر اسانس، می توان از اسکلاریول[۷] (۱۵ درصد)، لینالول[۸]، آلفا و بتاپینن[۹]، آلفا و بتا­تویون[۱۰]، بورنئول[۱۱] و مقدار کمی میرسن[۱۲] و کامفور[۱۳] نام برد. بذرها همچنین حاوی ۲۵ تا ۳۰ درصد روغن می­باشند. مواد دیگری نظیر سینئول[۱۴]، رزینها، مواد تلخ، اسیدهای تری­ترپن، اسید­اورسولیک[۱۵] و تانن را نیز در اسانس این گیاه گزارش کرده ­اند. چنانچه استخراج اسانس به روش شیمیایی صورت گیرد، مقدار اسکلاریول آن به مقدار ۴۵ درصد افزایش خواهد یافت (امیدبیگی ب، ۱۳۸۸).
۷-۱- کشت بافت

نظر دهید »
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی علت های پیدایی جنبش ضد وال استریت در آمریکا و ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

دومین دسته از نقد هایی که هاروی مطرح می کند، نقدی نظری است. او سعی می کند تناقضات درونی موجود در اندیشه نئو لیبرالیسم را نشان دهد. در این راستا او به این چند دسته تناقض اشاره می نماید:

 

    1. تناقض میان آرمان های آزادی شخصی و تحمیل دولتی در جهت ایجاد بازار آزاد.

 

    1. تناقض میان حفظ انسجام مالی و فرد گرایی غیر مسئولانه گردانندگان داخل نظام که بی ثباتی های مالی مزمن ایجاد می کند.

 

۳ . تناقض میان محسنات رقابت و قدرت یابی انحصارات چند گانه فرا ملی که نتیجه آزاد سازی اقتصادی است.

 

    1. تناقض میان وظایف دولت در حفظ بازار رقابتی آزاد و کنار کشیدن دولت از اقتصاد. این تناقضات از نگاه هاروی حاصل عدم انسجام درونی این نظریه است.

 

دسته سوم نقد های مذکور، نقد هایی است که به نتایج عینی تجربه عمل به اصول سرمایه داری نئولیبرال باز می گردند. هاروی توسعه جعرافیایی نا متوازن، انتقال دارایی از قلمرو عمومی به حوزه خصوصی و طبقات ممتاز، ایجاد تله بدهی برای کشور های در حال توسعه به عنوان وسیله اصلی انباشت از طریق سلب مالکیت، نابودی محیط زیست، کالایی سازی همه چیز که در عمل به نابودی ارزش های انسانی انجامیده است را نتایج عینی این روند می داند؛ این در حالی است که از نگاه او فرایند نئو لیبرال سازی در فعال کردن رشد جهانی ناتوان بوده و اجرای سیاست های نئو لیبرالی در بخش بزرگی از جهان به ویژه در امریکای لاتین، روسیه و اروپای شرقی به فاجعه انجامیده است؛ در این باره او به بحران بدهی ها در آمریکای لاتین در دهه۱۹۸۰ و سقوط روسیه در دهه۱۹۹۰ اشاره دارد.(هاروی ،۱۳۸۶)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۳-۷. دموکراسی نظام سرمایه داری؛ پیوندی صوری میان افراد انتزاعی
اسلوی ژیژک، فیلسوف اسلونیایی مقیم غرب، از سال ها قبل رویکرد منتقد خود نسبت به نظام های لیبرال سرمایه داری را به صورتی سازش ناپذیر اعلام داشته است.
ژیژک پیشتر در آثارش گسل های موجود در نظا مهای لیبرال دموکراتیک را مورد اشاره قرار داده بود. به گمان او ایراد رویای لیبرالی این است که شکاف بین قلمرو عمومی و خصوصی تحقق نمی یابد، مگر آنکه در نهایت جزوی از هر قلمرو در دیگری باقی بماند؛ جدایی دو حوزه به شرطی محقق میشود که قلمرو عمومی به کام جویی خصوصی آغشته گردد.(ژیژک،۲۹۴.۱۳۸۴) دموکراسی در نظام سرمایه داری پیوندی صوری و ظاهری میان افراد انتزاعی است. (ژیژک،۳۰۳.۱۳۸۴)
از نظر ژیژک آزادی های ظاهری لیبرال دموکراسی خود در خدمت لاپوشانی و تداوم اسارت عمیق تر انسان ها قرار دارند.(ژیژک، ۸:۱۳۸۸)
نطق ژیژک در باب جنبش تسخیر وال استریت اما بسیار پرشور و داغ تر بود. ژیژک برآن است که “پیام اساسی جنبش این است: تابو شکسته شده؛ ما در بهترین دنیای ممکن زندگی نمی کنیم! ما اجازه داریم و مجبوریم به یک دنیای بدیل و جایگزین فکر کنیم!” به گمان او در این راه طولانی پیش رو پرسش های سختی هم وجود دارند؛ پرسش هایی نه در باب اینکه چه نمی خواهیم بلکه در باب اینکه چه می خواهیم: چه سازمان اجتماعی باید جایگزین سرمایه داری زنده کنونی گردد؟ و نوع رهبرانی که به آنها نیاز داریم چگونه است؟ به گمان ژیژک نوع پاسخ هایی که در قرن بیستم به این پرسش ها داده شد به هیچ رو اکنون کارگر نمی افتند.
از نظر ژیژک مسئله حرص و جاه طلبی یا فساد نیست بلکه این است که سیستم شما را به سمتی سوق می دهد که فاسد باشید. راه حل مقابله با این وضع، اتکا بر مردم و افکار عمومی در مقابل قدرت وال استریت نیست، بلکه راه حل تغییر سیستمی است که افکار عمومی و مردم می توانند بدون نفوذ وال استریت کارکردی داشته باشند.
ژیژک به نفوذ دوست نمایانی در جنبش هشدار می دهد که ظاهرا از آن حمایت می کنند، اما در واقع کارشان رقیق و کم مایه کردن جنبش از طریق تنازل جنبش به یک اعتراض اخلاقی بدون آسیب و هزینه است. ژیژک تلاش می کند تا برای جنبش یک الگوی دشمن شناسی نیز ارائه دهد؛ می گوید: “مخالفان و دشمنان جنبش می گویند شما غیرآمریکایی هستید. ولی وقتی محافظه کاران بنیادگرای مسیحی آمریکایی به شما می گویند آمریکا یک ملت مسیحی است به خاطر بیاورید که مسیحیت چیست! روح القدس؛ اجتماع آزاد و برابر مومنان که به واسطه عشق متحد شده اند. جنبش در این جا روح القدس است؛ در حالی که اربابان وال استریت و سرمایه داری، بت پرستانی اند که بت های دروغین را عبادت می کنند. به ما می گویند شما خشونت طلبید. بله ما خشنیم؛ البته در همان معنی که مهاتما گاندی خشن بود.” و آنگاه می پرسد:” این خشونت نمادین آیا با خشونتی که سرمایه داری جهانی به کار می برد قابل قیاس است؟"… و بیان می کند که : “می گویند این جنبش جنبش بازندگان و شکست خورده هایی است که اعتراضشان به آدمهای موفق است؛ آری! این جنبش شکست خورده های حقیقی است که همه چیزشان را بر اثر سیاست بازیهای وال استریت ازدست داده اند".(ژیژک، ۲۰۱۱)
ژیژک سرشت جنبش را به کلی جدید می داند و می گوید: «ما کمونیست نیستیم! اگر کمونیسم به معنی نظامی است که همه می دانند در ۱۹۹۰ فرو ریخت و اگر به خاطر بیاوریم که کمونیست هایی که در قدرت باقی مانده اند بی رحمانه ترین نوع سرمایه داری و بهره کشی و استثمار را مثلا در چین و ویتنام عملی می کنند. سازش چین کمونیست و سرمایه داری به خوبی نشانگر آن است که ازدواج میان سرمایه داری و دموکراسی به سوی طلاق پیش می رود. جنبش از رویایی که به سوی کابوسی شبانه یعنی سرمایه داری رهنمون می گشت، بیدار شده است. جنبش هیچ چیز را نابود نمی کند؛ بلکه تنها شاهد آن است که چگونه نظام سرمایه داری به صورتی مداوم خود را نابود می سازد. تنها کاری که جنبش می کند آن است که به یاد آنها که در راس قدرت هستند بیاورد که به پایین و به مردم نگاه کنند.
از نظر ژیژک در غرب احساس آزادی می کنیم، به دلیل آنکه فاقد اصطلاحات و زبانی برای مفصل بندی و ربط دادن فقدان آزادی هستیم. اصطلاحاتی چون جنگ با ترور، آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و غیره؛ اصطلاحاتی که تنها به صورتی نادرست مسائل را نشان می دهند تا نتوانیم به آنها فکر کنیم. کار جنبش تسخیر وال استریت دست کم فراهم نمودن زبانی درست برای شناختن این اصطلاحات نادرست و گول زننده است.
۲-۳-۸. مناسبات دموکراتیک در تسلط سرمایه داری
نام آورترین منتقد سیاست و حکومت در آمریکا در سالیان اخیر نوآم چامسکی بوده است. گرچه چامسکی در حلقه های انتقادی محافل آکادمیک کمتر شناخته شده اما به هر رو در حوزه عمومی به‌رغم تلاش‌های رسانه‌های آمریکایی برای نادیده انگاشتنش، منتقدی نامدار و پیشرو بوده است.
چامسکی از همان زمانی که ایده لیبرالی به عنوان یگانه الگوی حکومت داری و توسعه مطلوب شناخته می شد، نظام اقتصادی و سیاسی در آمریکا و غرب را ذاتا غیرمنصفانه می دانست. به گمان او نقش مردم در نظام های لیبرال دموکراتیک تنها به حد ناظرانی بدون تاثیر کاهش یافته بود. نظر نظام سیاسی و مردم در آمریکا در مورد مسائل مرتبط با ثروت و توزیع آن متفاوت بود. از نگاه قاطبه مردم ثروتمندان باید بیشتر مالیات می دادند، اما دولت چنین نمی اندیشید و به راحتی هم نظر مردم را نادیده می انگاشت. (چامسکی،۲۷۶:۱۳۸۳)
به گمان چامسکی در لیبرال دموکراسی ها رضایتی دروغین حکمفرما بود. در نظام دموکراتیک اصل بر رضایت است، اما با کنترل افکار عمومی رضایتی بدون راضی بودن حاصل گردیده است.(چامسکی، ۵۲:۱۳۷۹)
دموکراسی حقیقی در آمریکا جز سرابی بیش نبوده؛ نظام سیاسی با دست یابی به آنچه چامسکی انهدام امید می نامد، به دموکراسی صوری و رسمی مجوز می دهد. آن هم به شرط اینکه تنها در مسیر روابط عمومی از آن استفاده شود، در اصل این سرمایه داری نیست که زیر پرچم مناسبات دموکراتیک حاکم است، بلکه بر عکس، مناسبات دموکراتیک زیر لوای سرمایه داری قرار دارد.
رسانه ها خبرسازی و ارائه تصویر را بر اساس همین مدل اقتصادی و چون یک تجارت انجام می دهند.
از نظر چامسکی، اعتراضات علیه وال استریت در اصل اعتراضاتی است علیه موسسات مالی؛ بانک ها بزرگتر شده‌اند، سود موسسات اقتصادی بیشتر شده است و از سوی دیگر نرخ بیکاری در حد رکود اقتصادی رسیده است؛ اعتراض این افراد به سیاست های مالی مثل مالیات و قواعد اداره شرکت‌هاست، که با ایجاد و تداوم یک پدیده‌ای برای برخی از مردم باعث شده است تا این چرخه باطل بیشتر و بیشتر ادامه یابد.
وی در تشریح انتقادات از اینکه پیش‌بینی کرده اند که هزینه انتخاباتی برای انتخابات سال دو هزار و دوازده آمریکا برای هر نامزد از یک میلیارد دلار فراتر خواهد رفت، گفت :
“این پول از کجا می‌آید، بسیاری از این پول از سوی موسسات مالی تامین می‌شود. در سال دو هزار و هشت میلادی پولی که باعث پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری شد، بیشتر از سوی موسسات مالی تامین شد. انتظار می‌رود که این پول باز گردد و بازخواهد گشت.
از سال‌ها پیش موقعیت‌ها در سیستم پارلمانی از قبل خریداری می‌شد و بابت آن پول پرداخت می‌شود. اگر شما بخواهید رئیس کمیته‌ای در پارلمان یا کنگره و سنا شوید، باید پول پرداخت کنید، شما این پول را از کجا به دست می‌آورید و پرداخت می‌کنید؛ از یک جیب (همان موسسات مالی) بنابراین، این روش باعث افزایش نفوذ موسسات مالی شده است، در حالیکه این نفوذ در حال حاضر فراگیر شده است. در حال حاضر بسیار سخت شده تا بین مقامات انتخاب شده و تمرکز سازمان اقتصادی بر قدرت تمایز قائل شد."(چامسکی،۲۰۱۲)
۲-۴. نظریه «باز فئودالی شدن» و نقد بنیادین نظام سرمایه داری (با تاکید بر دیدگاه های یورگن هابرماس و ریچارد بی فریمن)
نظام سرمایه‌داری در آغاز راه، نظامی صنعتی، مبتنی بر تولید و حامل اندیشه دموکراسی به معنای حاکمیت اکثریت مردم بود. اما در حوزه اقتصاد با افزایش ارزش‌ افزوده و انباشت سرمایه‌ اولیه، پول نقش مهمی در سوداگری به دست آورد. از این پس روش‌های کسب درآمد از پول با روشی غیر از تولید رواج یافت و اجاره، ربا و بهره نقش بیشتری یافت.
به این ترتیب سرمایه‌داری به سرمایه‌داری تجاری تبدیل شد. بانک‌ها نقش بیشتری یافتند و پولدارها پولدارتر شدند و فقرا فقیرتر. بدین ترتیب نابرابری در جامعه به شدت تشدید شد.
ریچارد بی. فریمن استاد دانشگاه هاروارد و دانشگاه اقتصاد لندن در سخنرانی که در همین رابطه در تاریخ ۲ می ۲۰۱۲ در دفتر ملی تحقیقات اقتصادی دانشگاه اقتصاد لندن ایراد کرده است به این موضوع با رویکردی جدید پرداخته است. عنوان این سخنرانی از این قرار است:
“آیا فئودالیزم اقتصادی در راه است؟ «نابرابری، مناسبات پولی (مالی گرایی) و دموکراسی در اقتصاد جهانی»”
وی در این سخنرانی “تئوری باز فئودالی  اقتصادی” را در قالب  سه محور زیر تبیین می کند:

 

    1. تشدید نابرابری و مناسبات پولی (مالی گرایی) رو به رشد

 

    1. نظارت و کنترل سیاسی

 

    1. معاملات قماری(بی فریمن،۲۰۱۲)

 

بی. فریمن معتقد است که در خلال سال‌های ۱۹۷۷ تا ۲۰۰۷ ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری افزایش چشمگیری یافت. ثروت یک درصد بالای جامعه افزایش تصاعدی یافت و به این ترتیب نظام سرمایه‌داری به نظام سرمایه سالاری یا به نوعی نظام استثماری تبدیل شد. این نظام استثماری در حقیقت و ذات خود همان نظام فئودالیزمِ پیشاسرمایه‌داری بود که اینک در قالبی توسعه یافته و مدرن بازتولید شده بود.
صاحبان سرمایه به تدریج سیاست و علم را نیز به کنترل خود درآورده و اولویت‌های سیاست و علم را آن‌ها تعیین می‌کردند و به این ترتیب پیوند قدرت و ثروت مستحکم تر شد. لذا امروز جامعه آمریکا به سمت نوعی فئودالیزم اقتصادی و مدل جدیدی از بهره‌ کشی حرکت می‌کند که  نتیجه‌ی آن فروپاشی نظام اقتصاد سرمایه‌داری و تولید نظام بازفئودالی است(همان).
جنبش ضد وال‌استریت نیز حرکتی در این راستا ارزیابی می‌شود که در نهایت منجر به فروپاشی نظام سرمایه‌داری می‌شود. این جنبش، واکنشی خودجوش به  سمت و سوی سرمایه‌داری جدید و ضدیت با نظام فئودالیزم نوین است. اما برای دستیابی به اهداف خود باید با کانون‌های درهم تنیده ی قدرت- ثروت در آمریکا مبارزه کند و پیروز شود. در این مجال به تشریح این نظریه به عنوان چارچوب تئوریک این پایان نامه پرداخته می شود تا در پرتو فرایند بازگشت سرمایه داری به فئودالیزم، دلایل پیدایی جنبش وال استریت در آمریکا با نگاهی دقیق و علمی تبیین شود.
۲-۴-۱. تبیین مختصات نظام فئودالی
طبق دیدگاه کارل مارکس، فئودالیزم نظامی اجتماعی- اقتصادی است که در نتیجه فروپاشی جامعه برده‌داری یا در نتیجه فروپاشی کمون اولیه به وجود آمده و به‌رغم تنوع راه‌های رسیدن بدان، تقریباً در کلیه سرزمین‌های جهان، البته در هر جا با ویژگی‌های خاص خود وجود داشته است.
در اروپای غربی این نظام، از قرن ۵ تا قرون ۱۷ و ۱۸ و در روسیه و شرق اروپا از قرن ۹ میلادی تا نیمه دوم قرن ۱۹ را در بر می‌گیرد. نظام فئودالی، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های تمدن قرون وسطا بوده که ساختار اقتصادی و سیاسی این دوره را تشکیل داده است.
دولت فئودالی دولتی است که در آن زمین داری منشاء قدرت سیاسی است. فئودال‌ها برای اداره زمین خود این زمین‌ها را به قطعات کوچک‌تری تقسیم کرده و به افراد دیگری که به آنها “واسال یا پیرو” گفته می‌شد، می‌دادند تا واسال از طریق بهره‌کشی از سرف  (کشاورز،رعیت) به تولید بپردازد و مخارج خود، کشاورزان و ارباب را تأمین کند.
هر واسال در محدوده زمین خود از اختیارات کامل بر زمین و جمعیت برخوردار بود و لرد در اراضی او قدرتی نداشت.
علاوه بر لردها که زمین و واسال‌های زیادی داشتند کلیسا و پادشاه نیز دارای زمین و واسال‌هایی بودند که در محدوده‌ی خود از اختیارات کاملی برخوردار بودند و بر اساس عرف و قوانینی که به مرور بوجود آمده بود در حوزه هم دخالت نمی‌کردند.هر چند که معمولاً جنگ‌هایی بین فئودال‌ها بوجود می آمد.
این سلسله مراتب در شرایط اقتصادی- اجتماعی دوره فئودالی به عدم تمرکز و تقسیم قدرت دولت مرکزی منجر و باعث شد فئودال‌ها در محدوده خود اختیار ضرب سکه، دریافت راهداری‌ها، باج و بهره مالکانه را داشته باشند.
سرف (کشاورز،رعیت) در ازای کار بر روی زمینِ فئودال می بایست بهره‌ای را به فئودال بپردازد، بهره‌ای که سرف به ارباب خود می‌پرداخت بهره مالکانه (بهره فئودالی) نام داشت و به سه صورت کاری، جنسی و پولی رایج بود.

نظر دهید »
نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره : بررسی فرهنگ سازمانی در شرکت فراورده های نسوز پارس ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

 

 

نماد

 

هر چیز، عمل، رویداد، کیفیت یا رابطه ای که به عنوان یک محملی برای انتقال مقصود و مفهومی مورد استفاده قرار گیرد ، معمولاً نماینده یا بیانگر چیز دیگری است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

زبان خاص

 

شکل یا روش خاصی که اعضای یک گروه از صدا و علامتهای نوشتاری استفاده می کنند و بدین وسیله مقصود خود را به دیگری می رسانند.

 

 

 

کنایه

 

کلمات قصار که برای جلب توجه یا تقویت ارزشهای قدیمی یا جدید مورد استفاده قرار می گیرند.

 

 

 

ارزش

 

نگرشهایی که به زندگی جهت می دهد و رفتارها را رهنمون می کند.

 

 

 

باور

 

درک یک پدیده خاص

 

 

 

قهرمان (مرد یازن)

 

افرادی که سازمان به آنها مشروعیت داده است، به صورت الگویی درآمده اند و دیگران رفتار آنها را تغییر می کنند.

 

 

 

دنیسون (۱۹۹۶)، شاین (۱۹۹۲) و مارتین (۱۹۹۲)، فرهنگ سازمان را شامل عناصری می دانند که می توان از میان آنها چهار عنصر اصلی (شکل ۲-۵) را استخراج کرد:
۱) مفروضات اساسی: در عمیق ترین سطح آگاهیهای فرهنگی ، مفروضات ناخودآگاه و مسلم درباره حل مسائل سازمانی جای گرفته اند. این مفروضات اساسی به اعضا می گویند که چگونه به امور بنگرند و درباره آنها فکر کرده و آنها را احساس نمایند.
۲) ارزشها: ارزشها به اعضا می گویند که چه چیزی در سازمانها مهم است. از آنجا که ارزشهای برخی از سازمانها توجه به مشتری است، اعضا توجه زیادی به این دارند که چگونه با ارباب رجوع رفتار نمایند.
۳) هنجارها: در سطحی بالاتر از ارزشها، هنجارها قرار دارند که اعضا را در اینکه چگونه باید در موقعیتهای خاص عمل نمایند راهنمایی می کنند.
۴) سنت و تشریفات: در بالاترین سطح آگاهی های فرهنگی، سنت و تشریفات قرار دارند که آشکارتر از سایر سطوح عناصر فرهنگی هستند اینها شامل رفتارهای مشهود و همین طور ساختارها، رویه ها، قوانین و ابعاد فیزیکی سازمان هستند.
شکل ۲-۵: عناصر اصلی فرهنگ سازمان
ایران زاده ، ۱۳۷۷
۲-۱۱ خرده فرهنگ
فرهنگ به عنوان یکی از دستاوردهای معرفتی و غنی انسانی محسوب شده و در همه جوامع انسانی عام است ولی با وجود عام بودن فرهنگ، هرگونه فرهنگی دارای اعتقادات، ادبیات و هنر شیوه اقتصادی و مقررات و ضوابط خویشاوندی مختص به خود است و اینها احتمالاً بین جوامع مختلف متفاوت است. حتی داخل هر فرهنگ تفاوتهایی به چشم می خورد. این تفاوتها و ویژگیهای داخلی هر فرهنگ را در «خرده فرهنگ[۵۳]» یا جوانه ها و شاخ و برگهای تنه اصلی فرهنگ کلی جامعه می نامند.
بیشتر سازمانهای بزرگ، یک فرهنگ غالب (اصلی) و مجموعه متعددی از خرده فرهنگهای مختلف دارند. یک فرهنگ غالب، بر ارزشهای بنیادی مشترک بین اعضای سازمان تأکید می کند.
خرده فرهنگها در یک سازمان بزرگ ایجاد می شوند و مسائل ، وضعیتها و تجاربی که اعضاء آن مواجه شده اند را منعکس می سازند. (الوانی و دانایی فرد، ۱۳۷۶)
تعارض بین خرده (پاره) فرهنگها برای تصاحب عنوان فرهنگ غالب همواره وجود داشته است، اما اغلب هنگام شروع به فعالیت سازمانها در بدو تأسیس و یا آغاز فعالیت مجدد آنها پس از دگرگونی و بهسازی دوباره، حساس تر بوده و گاهی مشکلاتی را در برابر وحدت کامل سازمانی و همگونی درونی آن آفریده است. مشاهده می گردد که پس از اخذ عنوان فرهنگ غالب از سوی فرهنگی خاص نیز تعارض به پایان نمی رسد؛ چرا که در این مرحله فرهنگ غالب سعی دارد تا سایر فرهنگها را به اسارت درآورد و مطیع فرامین خود سازد در مقابل، فرهنگهای کوچکتر عکس العملهای متفاوتی از خود بروز می دهند که آنها را تحت عنوان چهار استراتژی به شرح زیر می خوانند:
۱- استراتژی نوع اول: فرهنگ کوچکتر بی چون و چرا تسلیم فرهنگ غالب می شود.
۲- استراتژی نوع دوم: فرهنگ کوچکتر به ظاهر تسلیم شده، اما در باطن سعی دارد اصالت خود را حفظ کند.
۳- استراتژی نوع سوم: فرهنگ کوچکتر سد محکمی می سازد و خود را در آن محصور میکند و استراتژی نه جنگ و نه سازش را بر می گزیند.
۴- استراتژی نوع چهارم: فرهنگ کوچکتر با تمام قوا به مقابله با فرهنگ غالب بر می خیزد. (ممی زاده، ۱۳۷۳)
۲-۱۲ قدرت فرهنگ سازمانی
تمامی سازمان ها دارای فرهنگ هستند ولی همه آنها دارای تأثیر بر روی اعضای خود نمی باشند. هرقدر تعهد و التزام افراد به ارزشهای اساسی سازمان بیشتر باشد و اعضای بیشتری به این ارزشها معتقد باشند فرهنگ آن سازمان قوی تر است و تأثیر بیشتری بر رفتار اعضاء دارد. (رابینز، ۱۹۹۱)
یک فرهنگ قوی[۵۴] از طریق ارزشهای بنیادین سازمان که به وسیله افراد، موکداً رعایت می شود و دارای اولویت روشن است و به طور وسیعی بین اعضا سازمان مشترک بوده ،شناخته می شود. در یک فرهنگ قوی، تعداد زیادی از اعضاء ارزشهای بنیادی را پذیرفته، نحوه اولویت بندی آنها را قبول کرده و به شدت به آنها پایبند هستند. یک فرهنگ قوی از طریق القاء رفتارهایی که افراد باید بروز دهند و از طریق افزایش احساس هویت نسبت به سازمان در اعضاء اثر بخشی را تحت تأثیر قرار می دهد.
از نظر هاری و براون می توان میزان قدرت و اقتدار فرهنگ های سازمانی مختلف را بر اساس دو معیار بسیار مهم تعیین کرد:
الف) تعداد اعضای متعهد به ارزشها و سهیم در آفرینش فرهنگ سازمانی غالب
ب) میزان تعهد اعضا به ارزشها وهنجارهای غالب سازمانی (جدول۲-۴)
جدول۲-۴: انواع فرهنگ سازمانی

نظر دهید »
دانلود منابع پایان نامه درباره کشف فرآیند بازگشت بیماران سوختگی به جامعه و ارائه یک ...
ارسال شده در 14 آبان 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

مشارکت کننده­ دیگری در مورد کنترل بر دنیای بین فردی و بیرونی خود چنین گفت:
« سوختگی همه چیزم رو خراب کرد.. هیجی نشدم، عقب ماندم. اون کسی رو که می­خواستم با هاش ازدواج نکردم. این هم شغلم نمیشد!(اشاره به شغل کمک بهیاری است که فرد از آن ناراضی است) برای همین توی محل کار زود عصبی می­شوم و سر دیگران خالی می­کنم(ش۶)».
پایان نامه - مقاله - پروژه
مستأصل شدن در تصمیم ­گیری برای درمان، آینده­ای نامعلوم، عدم­توانایی دربرگردان شرایط به قبل، عدم توانایی در پیشگیری از بدشکلی­ها، تجارب دیگری از احساس عدم کنترل برشرایط و سازماندهی دنیای خود بود. مشارکت­کنندگان عدم توانایی کنترل بر دنیای خود را چنین شرح دادند:
«درد آنقدر شدید بود که هیچ چیز حتی مسکن ها هم اثر نداشت (ش۹)».
«نمی دونم چرا این اتفاق افتاد، تقصیر کی بود؟ قصور کجا بود؟ سرنوشت بود؟! (ش۱) ».
«خوب شدن این پا با این زخم عمیق فقط دست خداست (ش۴)».
«وقتی که دست­هام اینطوری جمع شد دیگه هیچ کاری نمی­تونستم انجام بدم، نمی­دونستم که باید چکار کنم(ش۷)».
برای مشارکت­کنندگان، گسیختگی پدیده­ای گیج­کننده و غیر قابل توضیح از شرایط ایجاد شده پس از سوختگی بود که زندگی فرد را رو به زوال می­برد و نقطه بازگشتی برای آن وجود نداشت. مشارکت کننده ­ای در خصوص تأثیر سوختن بر زندگی­اش چنین شرح داد:
«… یک بهم­ریختگی مثل اینکه ندونی چکار می­کنی چه حسی داری ؟ کجا بری! چکار کنی یا نمی دونم چطوری توضیح بدم… این ها همه پله پله است اول بیمارستان درد کشیدن وقتی میری بیرون و خونه، توی خونواده… بعد هم که اگه خوب بشی که می­خواهی بری توی اجتماع و جمع بلاخره انتظار داری همونطور که قبل بودی باشه ولی متاسفانه اونطوری نیستی که! اون اول ها که درد داری فقط می خواهی از درد خلاص بشی و آروم بگیری اما الان حاضرم اون درد رو بکشم ولی دستم یک کمی طبیعی بشه الآن می خواهم خوب بشم برگردم تو مردم اونی بشم که بودم (ش۹)».
به دلیل پیچیدگی و چند بعدی بودن پدیده «گسیختگی­خود» و وابستگی آن به مراحل مختلف گذر که به صورت گسیختگی جسمی، ذهنی، تعاملی و پنداشتی نمود می یابد؛ این مقوله در غالب زیر طبقات و طبقات تهدید و آشفتگی و دربستر گذر از حادثه به سوی بازگشت به جامعه شرح داده می شود(دیاگرام۲-۴).
دیاگرام ۲-۴
تأثیر آسیب سوختگی در ایجاد تهدید و آشفتگی
گسیختگی خود/ تهدید
تهدید سوختگی در گذر از مراحل لحظه حادثه، انتقال به بیمارستان، بستری شدن، ترخیص از بیمارستان، ورود به منزل، حضور در جمع، خلوت با خود و بازگشت به جامعه از نظر زمانی و مکانی روندی خطی داشت که با زیر طبقات خطرات جسمی آغاز؛ با زیرطبقات اختلال در روند زندگی، تعارض معنوی، مشغله روحی – روانی تداوم یافته و به تصور نامطلوب از خود و تنهایی و جدایی و ختم می­گردید.
گسیختگی خود/ تهدید/ خطرات جسمی
تجربه سوختن برحسب شدت آسیب، درمرحله اول تهدیدی هولناک، سریع وغیر قابل پیش بینی برای حیات جسمی بود که مشارکت­کنندگان را با پاسخ­های ناآگاهانه و فیزیولوژیک مواجهه می­ساخت. مشارکت­کننده­­ای می­گفت:
«به محض اینکه الکل رو روی زغال ریختم، دستهام و روسری­ام آتش گرفت نمی­دونم اصلاً چطوری ظرف چند ثانیه هم آتش گرفتم و هم اون رو خاموش کردم(ش۷)».
دراین مرحله، ترسناک و غیرقابل­پیش ­بینی بودن حادثه فرصت هرگونه اقدام آگاهانه را از افراد گرفته و لذا اطرافیان را جهت نجات جان بیمار به واکنشهای سریع روانی - حرکتی وادار می­کرد:
«از ترس زبونم بند اومد ، پاهام سست شد، نتونستم فرار بکنم همه چی در عرض چند دقیقه ، چند ثانیه اتفاق افتاد. اصلا نمی دونید آدم چقدر زود می­سوزه. تا اینکه یکی از فامیل من رو با پتو خاموش کرد(ش۱)».
از طرفی معطلی و بلاتکلیفی در زمان انتقال و بستری شدن همچنین درمان در بیمارستان به دلیل درد شدید و غیر قابل تحمل و ماهیت ویرانگرش، در فضایی ناخوشایند و ناراحت کننده؛ تجربه­ای توام با ترس، اضطراب و رنج و عذاب را پدید می ­آورد که حتی بعد از گذشت سال­ها از خاطر نرفته بود، یکی از شرکت­ کنندگان تعریف کرد:
«تقریبا ساعت ۱۲ و ربع ظهر اینجوری شدم، شب رسیدیم به مرکز استان اونجا هم هیچکاری واسمون نکردند. من خودم نه روز اونجا بودم، توی این نه روز هیچ کاری نکردند. هی می­گفتم پام، می­گفتند مشکلی نداره، بعد از ۹ روز ما رو مرخص کردند. بعد که پام بد­تر شد اومدم مرکز تخصصی ولی بخش سوختگی مردان جا نداشت. اونجا توی سالن هم خوابیده بودند. دکتر گفت جا نداریم. تا اینکه توی یک بخش دیگه بستری شدم (ش۴)».
شرکت­کننده­ های دیگر درخصوص درد و فضای حاکم بر بخش اظهار کردند:
«هر دفعه که پانسمان می­کردند، مرفین می­زدند. با این حال اثر نمی کرد. اصلا اون آب رو که باز می­کردند، وای! مثل این بود که آدم می­مرد و زنده می­شد(ش۱)».
«صبح وقتی صبحانه را می­آوردند دیگه من می­گفتم یا حسین الان میان می­شورند، خیلی درد داشت چون می­بردن زیر آب و با تنظیف می­شستند. قبل از من هم که مریض­ها می­رفتند، تمام پوست­های کنده­ شده­ شون افتاده بود زمین، آدم می­دید حالش بد می­شد، خیلی بد بود(ش۸) ».
«توی بیمارستان دو تا اتاق داشتند اون ته سالن که مریض­هایی رو که وضعشون خراب بود می­بردند اونجا. از اونجا هم هی­مرده بود که می­بردند بیرون(ش۱) ».
در چنین فضای سنگین عاطفی بیماران برای حفظ جان خود ناگزیر بودند که به درمان­های سخت و عذاب آوری تن دهند که تجربه­ای تلخ ازدوران بستری بود:
«شروع کردند به گرفت. عمل که کردند بقیه جاهای سالمم رو پوستش رو کندند و خلاصه انداختند این یکی جاهام. بعد از گرفت­ها روش رو نبستند. باز نگه­ می­داشتند. حالا فرض کنید یک بار از روی شکمم گرفت برداشته بودند. نه به پشت می توانستم بخوابم و نه به شکم..(ش۱)».
گسیختگی­خود/ تهدید/ اختلال در روند زندگی
این طبقه با ویژ­گی­های تغییر در راحتی، تغییر در توانمندی، نقش­ها و وابستگی، تغییر در روابط شخصی و تغییر چهره، در گذر از بیمارستان و ورود به منزل مشخص می­شد. اغلب شرکت­ کنندگان معتقد بودند که ورود به منزل و مواجه با تغییرات جدید و درک واقعیت اختلال در روند زندگی؛ خوشحالی آنها از ترخیص را به یاس مبدل ساخت و تصور آنها از بهبودی را تغییر داد.
«بعد از اومدن به خونه می­گفتم خوب می­شوم، مثل بقیه می­شوم، می­روم بیرون، ولی دیدم که مشکلات بعد از اونه. مثلا پوستم نگرفت، افتاد، بعد دست­هام جمع شدند، هیچ کاری نمی­تونستم بکنم حتی خوردن و حمام کردنم با کمک مامانم بود(ش۷)».
«فکر می کردم اگر از بیمارستان مرخص بشم خوب میشم. یعنی همیشه همچین احساسی داشتم، ولی دیدم نه بابا حالا یک عالمه مونده که برگردم به وضع قبل. توی بیمارستان مشکلات جسمی و درد سخت بود، توی خونه هم قرار گرفتن در شرایط تازه وکنار اومدن با آن سخت بود (ش۱)».
«خودم رو در آینه نگاه کردم قیافه­ام خیلی فرق کرده بود. یکی از دوست­هام که دید گریه کرد(ش۸)».
گسیختگی خود/ تهدید/ مشغله روحی-روانی
هجوم احساسات و افکار ناخوشایند، کلنجاررفتن با خود، تفکرات و احساسات منفی، لذت نبردن در جریان زندگی جدید و حضور نسبی در جمع از ویژگی­های این طبقه بود. با قرار گرفتن در جریان معمول زندگی و مواجهه با تغییرات بوجود آمده، با وجودی که التیام نسبی زخم ها تا حد زیادی از شدت درد جسمی کاسته بود؛ مشغله روحی-روانی در مورد حادثه­ای که زندگی مشارکت­کنندگان را تحت­تأثیر قرار­داده بود تهدیدی برای این دوره بود. دراین رابطه مشارکت­کنندگان بیان­کردند:
«بعد که یکم درد­های جسمانی تخفیف پیدا می­کنه خوب اون یکی درد­ها به سراغ آدم می­یاد. حالا تقصیر کی بود؟! قصورکجا بود؟! اتفاقی بود که بعدش هر چقدر هم آدم خرج می­کرد، بر­نمی­گشت توی اون حالت اول فکر­کنید یکی اصلا زیبایی­اش رو از دست­ داده­ بود، زندگی­اش­رو، جونی­اش­رو(ش۱)».
«خوابیدن سخت بود، بخاطر فکر بود ، خواب گذشته رو می­دیدم که نسوختم با دوستانم می­رفتم بیرون(ش۵)».
گسیختگی­خود/ تهدید/ تعارض معنوی
تجاربی چون ناامیدی، و تردید نسبت به وجود یا لطف خدا از ویژه­گی­های تعارض معنوی در حین خلوت با خود بود. تداوم فشار­های روحی روانی مشارکت­کنندگان درجریان زندگی متفاوت با قبل ازسوختن باعث می­شد که شرایط سخت زندگی جدید آنها را آنچنان نا امید سازد که حتی نسبت به وجود خدا یا ترحم او تردید پیدا کنند:
«وقتی به خودم نگاه می­کردم، فکر می­کردم اصلا خدایی نیست… یکی که می­گفت به خدا توکل کن، یکی از خدا شفا گرفت، می­گفتم نه اصلا خدا واقعیت نداره. خدا باشه یک کاری واسم می­کرد، اصلا خدایی وجود نداره ؛ به خانواده می­گفتم ، می­گذاشتید اون موقع توی بیمارستان بمیرم از این بهتر بود(ش۵)».
«می­گفتم خوب نمی­شوم، خیلی­خیلی ناامید بودم، مامانم که می­گفت بیا برویم بیرون می­گفتم نه دیگه تمام شد سوختم (ش۷)».
گسیختگی­خود/ تهدید/ جدایی
در گذر به سوی جامعه؛ تهدید جدایی با ویژگی­هایی چون ایزوله شدن، ناکامی در تعاملات، دریافت واکنش­های ناخوشایند از طرف دیگران و ناکامی مشخص گردید.
شرح تجربه مشارکت­کنندگان در خصوص تعامل با دیگران وحضور در اجتماع نشان می­داد که تنهایی و جدایی در آنها با درجات خفیفی ­از ایزوله­ شدن درمنزل آغاز و با دریافت واکنش­های ناخوشایند از طرف دیگران و ناکامی در ارتباطات درحین ورود به اجتماع تداوم پیدا می­کرد.
«از بیمارستان که اومدم خوابیدم توی خونه، بیرون نمی­تونستم بروم، حیاط نمی­تونستم بروم. بیرون هم که می­رفتیم مردم که می پرسیدن اون آدم رو ناراحت می­کرد. می­رفتم فیزیوتراپی، اونجا هم باز همه می­پرسیدن که چی شده ؟ مثلا عروسی نمی­تونستم بروم خیلی خجالت می­کشیدم همه ازم می­پرسیدند صورت تو چی شده؟ وای چقدر سوخته !! چقدر بد سوخته! (ش۷)».
یک مشارکت­کننده مذکر در خصوص ارتباط با جنس مخالف گفت:
«اوایل همه نگاه می­کردند، می­گفتند صورتش سوخته آدم اذیت می­شد. بعدها هم دخترها کلا از آدم … فرار می­کردند. خیلی واسه آدم سخته…دیگه ما هم فکر می­کردیم امیدی نیست(ش۵)».
گسیختگی­خود/ تهدید/ تصور نامطلوب از خود

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 32
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 36
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 59

آخرین مطالب

  • ⚠️ هشدار!  رعایت نکردن این نکات درباره آرایش مساوی با خسارت حتمی
  • راهکارهای ارزشمند درباره آرایش دخترانه و زنانه که نباید نادیده گرفت
  • توصیه های اساسی درباره آرایش که باید حتما در نظر بگیرید
  • توصیه های ضروری و اساسی درباره آرایش
  • توصیه های ارزشمند درباره آرایش که باید حتما در نظر بگیرید
  • هشدار!  زیان حتمی برای رعایت نکردن این نکات درباره آرایش دخترانه
  • ⛔ هشدار!  زیان حتمی برای رعایت نکردن این موارد درباره آرایش
  • ✅ نکته های طلایی و ضروری درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • هشدار خسارت حتمی برای رعایت نکردن این نکته ها درباره میکاپ
  • ☑️ ترفندهای ضروری و کلیدی درباره آرایش برای دختران
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

 تشخیص عشق واقعی
 احیای عشق در بحران
 مدیریت رسانه های اجتماعی
 آموزش طراحی قالب وردپرس
 تکنیک تگ Alt تصاویر
 هشدار کتک نزدن گربه
 حقایق طوطی سخنگو
 سرکوب احساسات منفی در روابط
 ویژگی های همسر خوب
 روش های سودآور نادیده گرفته شده
 درآمد از فروش دوره های آنلاین
 نشانه های وابستگی عاطفی
 نشانه های رابطه اشتباه
 فرصت های درآمدی از دست رفته
 درآمد از ویراستاری هوش مصنوعی
 خرید لوازم حیوانات خانگی
 تنفس دهانی عروس هلندی
 نشانه های پیشرفت رابطه
 احیای عشق زناشویی
 همکاری با برندها در اینستاگرام
 خروج رابطه از بحران
 پیشگیری از دلخوری در رابطه
 ساده سازی ثبت نام کاربران
 کمپین های ایمیلی پربازده
 صحبت کردن با گربه ها
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان