در خصوص اجرای مجازات قطع دست و پا فقهای شافعی و حنفی معتقدند که قطع از خلاف مختص کسانی است که در محاربه اخذ مال کرده باشند[۱۶۰].
سوالی که در خصوص اجرای قطع دست و پا وجود دارد این است که آیا شرایط قطع دست سارق در قطع محارب نیز رعایت می شود یا خیر؟
عبدالقادر عوده در این مورد می گوید: شرایط مال مسروق در محاربه همان شرایط باب سرقت است جز این که اقتضای محاربه اخذ مال آشکارا وجود دارد ولی در سرقت، دزدی مخفیانه صورت می گیرد. ضمنا لازم و واجب است که هرکدام از محاربین به نصاب سرقت برسند. این مطلب مطابق فتوای حنفی ها و شافعی هاست[۱۶۱].
د: اجرای تبعید
تبعید یکی از مجازاتهای محدود کننده آزادی می باشد که از آن تحت عنوان نفی بلد یاد شده است مواد ۸۷ و۱۳۸ قانون مجازات اسلامی به بحث تبعید اشاره دارد[۱۶۲].
قول مشهور فقهای امامیه این است که منظور از نفی من الارض تبعید محارب از وطنش می باشد و به هر شهری که تبعید می شود، حاکم به اهل آنجا اعلام می کند که از معاشرت و خوردن و آشامیدن و نیز ازمعامله با او خودداری نمایند. در مورد نحوه ی اجرای تبعید محارب در تحریرالوسیله آمده است: «اگر محارب و مفسد از شهرش به شهر دیگری نفی بلد شود، والی باید به شهری که به آنجا برده می شود بنویسد که با او هم غذاو معاشرت و خرید و فروش و ازدواج و مشاوره نشود و احوط آن است که کمتر از یک سال نباشد اگرچه توبه نماید. و اگر توبه نکند نفی بلد او تااینکه توبه نماید استمرار پیدا می کند. و اگر بلاد را بخواهد ازآنها جلوگیری می شود. گفته اند «اگر او را تمکین دادند که وارد آنها شود مقاتله می شوند تا او را خارج کنند[۱۶۳].»
عبیداله مداینی عن ابی الحسن الرضا(ع) فی حدیث المحارب قال:
قلت: کیف ینفی؟ و ما حد فی نفیه؟ قال ینفی من المصر الذی فعل فیه مافعل الی مصر غیره و یکتب الی اهل ذلک المصرانه منفی فلا تجالسوه و لا تبایعوه و لا تناکحوه و لا تواکلوه و لا تشاربوه، فیفعل ذلک به سنه، فان خرج من ذلک المصر الی غیره، کتب الیهم به مثل ذلک حتی تتم السنه: قلت: فان توجه الی ارض الشرک لیدخلها؟ قال: ان توجه الی ارض الشرک لیدخلها قوتل اصلها[۱۶۴].
عبیداله مداینی می گوید از امام رضا(ع) پرسیدم: کیفیت نفی محارب چگونه است؟ و حدش چیست؟ فرمودند: از شهری که در آن عمل محاربه را در آن مرتکب شده است، به شهری دیگر تبعید می گردد و به اهل تبعیدگاه نوشته می شود که این شخص تبعیدی است، با او مجالست نکرده و نخورند و نیاشامند و نیز از معامله و ازدواج خودداری نمایند، تا یکسال بدین منوال با او عمل گردد، چنانچه از آن شهر به شهر دیگری برود مثل همین نامه به اهالی آن شهر نیز نوشته می شودتا یک سال تمام گردد، عرض کردم اگر به بلاد شرک روی آور شود که داخل آن گردد چطور؟ فرمودند در این صورت با اهل بلده شرک کارزار می شود.
همچنین روایت دیگری وجود دارد که معنی نفی از زمین را به حبس تعبیر نموده و خلاصه مضمون روایت چنین است:
«معتصم عباسی فقها را درباره روشن شدن حکم محارب جمع آوری کرد که در میان آنان ابن ابی داوود و امام محمد تقی(ع) بوده اند، فقها در مساله مورد ابتلا اظهار نظر کردند که حکم محارب یکی از اقسام مجازات چهارگانه مذکور درآیه شریفه است. معتصم رو به امام جواد(ع) کرده عرض نمود: آنچه نزد شماست به ما خبر بده. امام فرمودند: فتوای آقایان گمراه کننده بود و آنچه که بر خلیفه لازم است این است که اگر قطاع الطریق فقط ایجاد خوف کرده و کسی را نکشته و مالی نبرده، دستور دهد که آنان را به زندان افکنند و معنی نفی از زمین همین می باشد[۱۶۵].»
برطبق روایات قبلی، اگر محارب بخواهد به دیارکفر یا شرک فرار کند، از او جلوگیری به عمل می آید و اگر کفار یا اهل شرک او را بپذیرند، با آنها قتال می شود تا محارب را بیرون کنند. اکثر فقها تبعید را مقید به یک سال نکرده اند. صاحب جواهر فرموده: «تبعید به یک سال فقط از ابن سعید حکایت شده است و بس[۱۶۶].»
همانطور که ملاحظه شد منظور از نفی بنابر قول مشهور تبعید است نه حبس. در استدلال این قول علاوه بر استناد به روایات این است که منظور از عبارت «ینفوا من الارض» در آیه شریفه این نیست که محارب از تمام کره زمین بیرون رود، بلکه منظور این است که در جای ثابتی از زمین قرار و سکون نداشته باشد و دائما ازجایی به جای دیگر و از شهری به شهر دیگر منتقل شود که همانند بیرون رفتن از تمام کره زمین است[۱۶۷].
کیفیت نفی بلد این است که محارب نباید در محل معین استقرار یابد، بلکه باید از شهری به شهر دیگر تبعید گردد زیرا اقتضای «نفی من الارض» چنین است و این امر محقق نمی شود جز اینکه محارب از شهری به شهر دیگر تبعید گردد. استناد این دلیل دو روایت معتبره است که ذیلاً نقل می شود:
الف) روایت معتبره ابی بصیر. قال: سالت عن الانفی من الارض کیف هو؟ قال: ینفی من بلاد الاسلام کلها، فان قدر علیه فی شیء من ارض الاسلام قتل و لاامان له حتی یلحق با رضی الشرک[۱۶۸].
ابی بصیر می گوید: از امام سوال کردم کیفیت نفی از زمین چگونه است؟ امام فرمود: از کلیه شهرهای اسلامی بیرون رانده می شود و اگر در یکی از شهرهای اسلامی دستگیر گردد، کشته می شود و به او امان نمی دهند تا اینکه به سرزمین شرک ملحق گردد.
ب: روایت معتبره بکیر بن اعین از امام جعفر صادق(ع)است. قال: کان امیرالمومنین(ع) اذانفی احدا من اهل الاسلام نفاه الی اقرب بلد من اهل الشرک الی الاسلام، فنظر فی ذلک. فکانت الدیلم اقرب اهل الشرک و الی الاسلام[۱۶۹].
امام جعفر صادق(ع) فرمود: امیرالمومنین (ع) هنگامی که یکی از مسلمانان رابه شهر مشرکین که نزدیکترین شهربه سرزمین اسلام بود تبعید نمود، و این درصورتی است که شهر مشرکین نزدیک ترین شهر به سرزمین اسلام باشد.
علت این حکم این است که در بین اهل شرک شناخته شده باشد و علت دیگر، دلالت آیه شریفه است زیرا در صورت تبعید به شهر مشرکین استقرار محاربه که از ظاهر آیه مستفاد می گردد محقق می شود. می توانیم بگوییم که دو روایت مذکور به خودی خود واجد شرایط حجیت نیستند چون مخالف با کتاب هستند و آنچه که نفی از زمین اقتضا دارد این است که نباید به محارب اجازه داده شود تادر مکان معینی مستقر گردد و تبعید به سرزمین شرک نیز اجازه با استقرار وی است. بعلاوه اینکه در زمان نزول آیه شریفه، شهرهای مسلمین اندک بود و تقیید(ارض) در آیه به آنچه که روایت های مذکور اقتضا دارند غیر ممکن است، به جهت آنکه در چنین صورتی لازم می آید که به قول مشهور تخصیص زده شود[۱۷۰].
شیخ طوسی در کتاب مبسوط در رابطه با کیفیت نفی من الارض می گوید:
«اذا شهر السلاح و اخاف السبیل لقطع الطریق، کان حکمه متی ظفر به الامام لتعزیر و هو ان ینفی عن بلده و یحبس فی غیره و فیه من قال یحبس فی غیره و هذا مذهبنا غیر ان اصحابنا رووا انه لایقر فی بلده و ینفی عن بلاد الاسلام کلها فان قصد بلاد الشرک قیل لهم لا تمکنوه، فان مکنوه قوتلوا علیه حتی یستوحش فیتوب[۱۷۱].»
اگر محارب سلاح بکشد و مردم را به راهزنی بترساند هنگامی که دستگیر شد، حکمش این است که امام او را تبعید کند و آن عبارت از این است که وی را از شهرش بیرون و در جای دیگر حبس کنند. عده ای گفته اند که در غیر از شهرش حبس نمی کنند و این قول اخیر مطابق با عقیده امامیه است. بعضی دیگر از اصحاب روایت کرده اند که محارب در شهری مستقر نمی گردد، بلکه از کلیه شهرهای اسلام بیرون رانده می شود و اگر قصد سرزمین مشرکین را نماید، به آنها گفته می شود که امکانات در اختیار او نگذارند و اگر چنین کنند، کشته می شوند تا اینکه تسلیم شده و توبه نمایند.
عده ای از فقهای عظام گفته اند که منظور از نفی من الارض تبعید نیست بلکه مراد برداشتن محارب از زمین است که در این معنی مجازات محارب همان قتل می باشد که ممکن است به نحوی از انحا اجرا گردد که در اینجا به نقل و بررسی عقاید این دسته از فقها اشاره می شود.
شیخ صدوق در کتاب «من لایحضر الفقیه» فرموده اند:
«نفی از زمین باید مشابه قتل و به دار آویختن باشد، چیز سنگینی به پای محارب می بندند و به دریا می اندازند[۱۷۲].»
صاحب کتاب جامع می گوید:
«نفی از زمین بر حسب قولی این است که غرق شود و بنابر قولی دیگر این است که حبس گردد، یا اینکه برای مدت یک سال ازشهرهای اسلام تبعید شود یا اینکه توبه کند و به اهل تبعیدگاه نوشته می گردد که شخص محارب تبعیدی است و با او معاشرت و معامله نکنند و اگر امتناع نمایند کشته می شوند[۱۷۳].»
استدلال این دسته از فقها به گفته صاحب جواهر، ظاهرا استناد به خبر عبداله بن طلحه از امام جعفر صادق(ع) است که در ذیل آیه محاربه فرمودند:
«یحکم علیه الی کم بقدر ما عمل و ینفی و یحمل فی البحر ثم یقدف به، لوکان النفی من بلد الی بلد کان یکون اخراجه من بلد الی بلد عدل القتل و الصلب و القطع، و لکن یکون حدا یوافق القطع و الصلب[۱۷۴].»
یعنی حاکم بر محارب به تناسب جرمش حکم نموده و نفی می کند به دریا، حملش کرده و در آن پرتاب می نماید، تا حد نفی موافق و متناسب با قطع و دار آویختن باشد.
به طور خلاصه از بیان عقاید مذکور نتیجه می گیریم که نفی از زمین یک مصداقش تبعید است و مصادیق دیگری از قبیل حبس و غرق در دریا نیز دارد که در روایات ذکر شده بیان گردیده است. اینکه آیا نفی از زمین محصور و محدود به موارد فوق الاشاره هست یا نه؟ اظهار نظر صورت نگرفته، لکن می توان گفت که موارد مذکور حصری نبوده بلکه تمثیلی است و نفی از زمین به هرنحوی ازانحا جایز است. به خصوص قول دوم که برخلاف قول مشهور است ارجحیت دارد زیرا که: اولا مغایرتی با آیه شریفه ندارد، بلکه با اطلاق آن مطابقت دارد. ثانیا: متناسب با مجازات های دیگر، یعنی قتل و قطع و صلب است حتی قول اول نیز که قائل به تبعید می باشد، به نحوی است که منتهی بر کشته شدن محاربه می گردد، چون مردم تبعید گاه را از معاشرت، خوردن و آشامیدن و معامله کردن با وی منع نموده اند که قطعا نتیجه چنین عملی آنهم در مدت یک سال، جز مردن محارب نخواهد بود.
مقنن با مدنظر قرار دادن نظر مشهور در ماده ۱۹۳قانون مجازات اسلامی مقرر کرده: «محاربی که تبعید می شود باید تحت مراقبت قرار گیرد و با دیگران معاشرت ومراوده نداشته باشد.» در این حالت ممکن است تبعید به صورت اقامت اجباری در شهر یا روستا یا به صورت منع اقامت در شهری معین باشد.
مدت تبعید در قوانین کشور ما به تفاوت یک سال (ماده ۸۷ قانون مجازات اسلامی) سه ماه تایک سال(ماده ۱۳۸ قانون مجازات اسلامی) و بیش از یک سال (ماده۱۹۴ قانون مجازات اسلامی) بیان گردیده است که در مورد اخیر خروج از تبعید منوط به توبه محکوم علیه گردید و تا وی توبه نکند آزاد نخواهد شد[۱۷۵].
ماده ۱۹۴ قانون مجازات اسلامی: «مدت تبعید در هر حال کمتر از یک سال نیست اگرچه بعد از دستگیری توبه نماید و در صورتی که توبه ننماید همچنان در تبعید باقی خواهد ماند.»
قانون مجازات اسلامی درباره نظارت و مراقبت بر وضع تبعیدی و ضمانت اجرای تخلف از حکم دادگاه ساکت است.
تعیین محل تبعید بر عهده دادگاه رسیدگی کننده به جرم است و در صورتی که مجرم در محلی غیر از زادگاهش مرتکب جرم شده باشد تبعید او به زادگاهش جایز نیست بلکه در این صورت باید حتما به محلی غیر از آنجا تبعید شود[۱۷۶].
فقهای شافعی و حنفی در مورد مجازات نفی معتقدند که نفی مخصوص محاربینی است که نه مرتکب قتل شده باشند و نه مرتکب اخذ مال[۱۷۷].
در مورد معنی نفی نیز بین فقهای عامه اختلاف فاحشی وجود دارد. مراد از نفی نزد ابی حنیفه زندانی کردن محارب در شهر خودش است[۱۷۸]. در حالی که نظر شافعی در مورد نفی همان نظر شیعه است یعنی محارب از شهرش تبعید می شود[۱۷۹].
همچنین درخصوص نفی محارب در کتاب فقه الحدود و التعزیرات آمده است که نزد ابی حنیفه نفی محارب حبس است تا زمانی که توبه کند. اما به نظر شافعی نفی عقوبت مقصوده نیست و امام اگر بخواهد می تواند او را حبس کند. ضمنا از شافعی قولی نقل شده است که مراد از نفی یعنی این که امام از محاربین بخواهد تا حاضر شوند و حدود الهی را بر آنان جاری سازد[۱۸۰].
در مورد مدت نفی نیز عبدالقادر عوده بیان داشتندکه مدت نفی در نزد ابی حنیفه و شافعی غیر محدود است و محارب زندانی می شود تا اینکه توبه اش ظاهر شود و حالش صلاح یابد[۱۸۱].
مبحث دوم: مسئولیت کیفری همکاری با محارب و درآمدی برعلل سقوط کیفر محاربه
اصولا همکاری در هر جرمی به دو صورت امکان پذیر است که عبارت است از: ۱- مشارکت ۲- معاونت. دراین گفتار سعی شده که مسئولیت کیفری هر یک از شرکا و معاونین در جرم محاربه مورد بررسی قرار گیرد و سپس عواملی را که باعث سقوط مجازات محاربه نیز می شود را مورد بررسی قرار دهیم.
گفتار نخست: تحلیل مجازات مشارکت و معاونت در محاربه
الف: مشارکت در محاربه
شریک در جرم علی الاصول کسی است که با افراد دیگر در انجام مادی عمل یا ترک عمل مشخصی که قانون آن را مستلزم مجازات و یا اقدامات تامینی می داند با قصد مجرمانه منجز یا هماهنگ با همکاران خود دخالت می کند، به نحوی که بتوان او را شریک در مفهوم عرفی آن شناخت[۱۸۲].
هر شریک جرم در عین حال می تواند مباشر آن جرم نیز نامیده شود، اما نظر به اینکه چند نفر در ارتباط با یکدیگر جرم یا جرایمی را انجام داده اند لذا اطلاق شرکای جرم بر کلیه آن ها صحیح است. در واقع شرکا جرم کسانی هستند که در اقدام به ارتکاب جرم نقش اساسی دارند که اینها را مجرمین اصلی نیز می نامند. قانون گذار در قانون مجازات اسلامی شرکت در جرم را تحت نظام خاص تعزیرات قرار داده است. طبق ماده ۴۲ قانون اخیرالذکر «هرکس عالما و عامدا با شخص و اشخاص دیگر دریکی از جرائم قابل تعزیر یا مجازات های بازدارنده مشارکت نماید و جرم مستند به عمل همه آنها باشد خواه عمل هر یک به تنهایی برای وقوع جرم کافی باشد خواه نباشد و خواه اثر کارآنها مساوی باشد خواه متفاوت، شریک در جرم محسوب و مجازات او مجازات فاعل مستقل آن جرم خواهد بود.
تبصره- اگر تاثیر مداخله و مباشرت شریکی در حصول جرم ضعیف باشد دادگاه مجازات او را به تناسب تاثیرعمل او تخفیف می دهد.»
شرکت طبق ماده ۴۲ قانون مجازات اسلامی فقط در مورد جرائم قابل تعزیر و مجازات های بازدارنده پیش بینی شده است نه در کلیه جرائم، البته این صراحت قانون نباید توهم را متبادر کند که شرکت در سایر جرائم وجود ندارد. در جرائم غیر تعزیری در مقررات جزایی اسلامی مساله مشارکت، علی الاصول به شکل مشارکت مستقل فاعل، مورد توجه قرار گیرد. با توجه به مقدمات فوق الذکر در جرم محاربه نیز شریک جرم محارب تلقی می شود و مجازات او نیز مجازات فاعل جرم محاربه است؛ به شرطی که همانطور که درتعریف مشارکت در جرم نیز گفته شد فعل محاربه مستند به عمل همه آنها باشد. لیکن میزان دخالت آنها و میزان ترس و واهمه حاصل از اقدام آنها تاثیری درمسئولیت هریک از مرتکبین محاربه نخواهد داشت اما باتوجه به اصل تناسب جرم و مجازات دادگاه باتوجه به میزان تاثیر عمل هریک از مرتکبین در حصول نتیجه مجرمانه یکی از مجازات های چهارگانه مقرر در مورد محاربه را اعمال خواهد کرد. اگر محاربه به صورت گروهی انجام پذیرد و هر یک از مرتکبین وظیفه خاص را در جرم بعهده داشته باشند همگی محارب شناخته شده و محکوم به حد محاربه خواهند شد.
ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی که مقرر داشته: «هر گروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آن باقی است اعضا و هواداران آن، که موضع آن گروه یا جمعیت یا سازمان را می دانند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش موثر دارند محاربند؛ اگرچه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند.
تبصره- جبهه متحدی که از گروه ها و اشخاص مختلف تشکیل شود، در حکم یک واحد است. موید این نظر است که حکم محاربه را نسبت به کسانی که در شاخه نظامی یا غیر نظامی دخالت دارند مجری دانسته است. بنابراین برای تحقق مشارکت در بزه محاربه، اصولا ضروریست که همه شرکا در اقدامات اجرایی شرکت داشته باشند و در ثانی وحدت قصد وجود داشته باشد. یعنی شرکای جرم در صورتی به حد محارب محکوم خواهند شد که نسبت به ماهیت مجرمانه عمل خود (محاربه) لااقل در هنگام ارتکاب جرم علم و اطلاع داشته باشند و یا اینکه قبلا نسبت به انجام عمل مجرمانه توافق نموده باشند. اما اگر عمل آنها به صورت دسته جمعی باشد تقسیم کار بین آنها موجب خروج کسانی که مستقیما دست به سلاح نمی برند از عنوان محاربه نمی شود[۱۸۳].
ب: معاونت در محاربه
به طور کلی «معاون جرم کسی است که شخصا در ارتکاب عنصر مادی قابل استناد به مباشر یا شرکای جرم دخالت نداشته بلکه از طریق تحریک، ترغیب، تهدید، تطمیع، دسیسه و فریب و نیرنگ، ایجاد تسهیلات در وقوع جرم، تهیه وسایل و یا ارائه طریق، در ارتکاب رفتار مجرمانه همکاری و دخالت داشته است[۱۸۴].»
قانون مجازات اسلامی در باب مربوط به معاونین جرم، مصادیق معاونت را به این شرح بیان داشته است. ۱- تحریک ۲- ترغیب ۳- تهدید ۴- تطمیع ۵- توسل به دسیسه و نیرنگ ۶- تهیه وسایل ارتکاب جرم ۷- تسهیل وقوع جرم از روی علم و عمد. روشن است که قانونگذار ایران معاونت را به عنوان جرم مستقل محسوب نکرده و از تئوری مجرمیت عاریه ای استفاده کرده است و البته این مصادیق مربوط به جرائم تعزیری بوده و ناظر به حدود نمی باشد.
قاعده دراسلام این است که مجازات معین برای مباشر جرم است نه برای معاون، اجرای این قاعده اقتضا می کند کسی که معاونت درجرمی از جرائم حدود و قصاص دارد به مجازات مقرر به آن جرم مجازات نشود اعم از آنکه وسیله معاونت، توافق، تشویق یا کمک باشد بلکه فقط مجازات تعزیر می شود[۱۸۵].
علت اختصاص این قاعده به جرائم حدود و قصاص این است که مجازات مقرر برای این جرائم شدید است و عدم مباشرت معاونت در جرم شبهه محسوب می گردد که حد را دفع می کند زیرا جرم معاون درحال اخف و خطر او را کمتر از مباشر جرم است. از این جهت مجازات آن مساوی نیست. لکن وقتی فعل معاون به گونه ای است که او را در حکم مباشر قرار می دهد، مثل وقتی که مباشر فقط وسیله ای در دست معاون است در این صورت مجازات او حد و قصاص خواهد بود چون در این حالت شریک مباشر تلقی شده و معاون محسوب نمی گردد[۱۸۶].
آنچه فقها در محاربه به عنوان جرم متعرض شده اند عناوین طلیع و ردء است[۱۸۷].
۳۰%
۱
۰
۰
۱
۰
۰
۲
۹/۲%
۰%
۰%
۴%
۰%
۰%
۷/۱%
منبع: رضایی دولتآبادی و همکاران، ۱۳۹۱
۲- مدلهایی که ارتباط بین بازار گرایی و عملکرد کسبوکار را با بهره گرفتن از متغیرهای تعدیلکننده بیان میکنند، مانند مدلهای پلهام (۱۹۹۷)، و گرین لی[۶۸] (۱۹۹۵). در این مدلها، متغیرهای تعدیلکننده عبارتاند از نوسانهای بازار، نوسانهای تکنولوژی، حساسیتهای رقابتی، نوع استراتژی.
۳- مدلهایی که ارتباط بین بازار گرایی و عملکرد کسبوکار را با توجه به متغیرهای میانجی نشان میدهند، مانند مدلهای بیکر و سینکولا[۶۹] (۱۹۹۹)، هان و همکاران[۷۰]. مهمترین متغیرهای میانجی موردبررسی عبارتاند از: نوآوری، کیفیت محصول، اثربخشی شرکت، مدیریت ارتباط با مشتری و … هست. جدیدترین مدل در سال ۲۰۰۵ بهوسیله آقای بویان و همکاران[۷۱] ارائه شد. در این مدل رابطه بازار گرایی و عملکرد کسبوکار با توجه به کارآفرینی مورد پژوهش قرار گرفت. این مدل با بهره گرفتن از مدلسازی معادلههای ساختاری و در یک نمونهای متشکل از ۲۳۱ بیمارستان غیرانتفاعی صورت گرفته و مورد تأیید واقعشده است (شاهید[۷۲]، ۲۰۰۵). در مدلی دیگر رابطه بازار گرایی و عملکرد کسبوکار با توجه به استراتژیهای پورتر بیان شد (جای جنگوو[۷۳]، ۲۰۰۴). در این مدل با بهره گرفتن از روابط ساختاری خطی، تأثیر بازار گرایی بر عملکرد کسبوکار با توجه به نظریه استراتژی پورتر مورد تأیید قرار گرفت.
۲-۲-۲-۱- قابلیت پیوند با بازار
قابلیت پیوند با بازار بدین گونه تعریفشده است که تا چه حد سازمان، روابط بادوام با مشتریان و تأمینکنندگان ایجاد و حفظ میکند و روابط قوی با اعضای کانال ایجاد میکند (مورمان و اسلوتگراف[۷۴]، ۱۹۹۹؛ سانگ، ناسون و بندتو[۷۵]، ۲۰۰۸؛ سانگ و همکاران، ۲۰۰۷). برای سنجش قابلیت پیوند با بازار از ۵ آیتم قابلیتهای مرتبط با مشتری، قابلیتهای ایجاد رابطه مداوم باعرضه کنندگان، توانایی برای حفظ مشتریان، قابلیتهای پیوند کانال استفاده میشود.
۲-۲-۲-۲- قابلیت بازاریابی
قابلیت بازاریابی نیز بدین گونه تعریف میشود؛ بهعنوان دامنهای که سازمان، دانش مربوط به مشتریان و رقبای خود و آگاهی در تقسیمبندی و مورد هدف قرار دادن بازارها، را در هماهنگی فعالیتهای مرتبط با بازاریابی، و در طراحی برنامههای تبلیغاتی و قیمتگذاری مؤثر بهبود میبخشد (سانگ و همکاران، ۲۰۰۷، ۲۰۰۸؛ سریواستاوا [۷۶] و همکاران، ۲۰۰۱). همینطور، این قابلیتها بر مبنای دانش بازار میباشند (دای، ۱۹۹۴؛ مورای [۷۷] و همکاران، ۲۰۱۱). برای سنجش قابلیت بازاریابی از ۶ آیتم دانش رقبا، اثربخشی برنامههای تبلیغاتی، یکپارچگی فعالیتهای بازاریابی، مهارت تقسیمبندی و هدف قرار دادن بازارها، اثربخشی برنامههای قیمتگذاری، دانش مشتریان سانگ و همکاران (۲۰۰۷)، استفاده میشود.
۲-۲-۳- عملکرد سازمانی
عملکرد سازمانی، به چگونگی انجام مأموریتها، وظایف و فعالیتهای سازمانی و نتایج حاصل از انجام آنها اطلاق میشود. در تعریفی دیگر، عملکرد سازمانی عبارت است از دستیابی به اهداف سازمانی و اجتماعی یا فراتر رفتن از آنها و انجام مسئولیتهایی که سازمان به عهده دارد (حقیقی و همکاران،۲۰۱۰). بهزعم نانی[۷۸] و همکاران (۱۹۹۰)، سنجش عملکرد، عبارت است از فرایند حصول اطمینان از اینکه یک سازمان راهبردهایی را دنبال کند که به تحقق اهداف منجر میشود. مولین[۷۹] (۲۰۰۲) در تعریف خود از سنجش عملکرد، بر چگونگی مدیریت و ارزشآفرینی تأکید دارد: ارزشیابی چگونگی مدیریت سازمانها و ارزشآفرینی آنها برای مشتریان و دیگر بهرهوران (آماراتونگا و بالدری[۸۰]، ۲۰۰۲). در سنجش عملکرد، دو رویکرد عمده وجود دارد: عینی و ذهنی و هر دو رویکرد دارای محاسن و معایب خاص خود هستند . مقیاسهای عینی، بیشتر واقعی هستند؛ اما از نظر قلمرو پوششی، محدود به دادههای مالی هستند و دیگر ابعاد سازمانی را تبیین نمیکنند. از سوی دیگر، مقیاسهای ذهنی، کمتر واقعگرا هستند؛ اما توصیفی غنی از اثربخشی سازمان ارائه میکنند. این مقیاسها اجازه میدهند که دامنهی وسیعی از سازمانها در صنایع مختلف مورد مقایسه قرار گیرند (آلن[۸۱] و همکاران، ۲۰۰۸).
اکثر محققان بازاریابی معتقدند که معیارهای ذهنی عملکرد مانند رضایت مشتری، وفاداری مشتری و … عاملی مهم و مؤثر در معیارهای عینی عملکرد مانند حاشیه سود و … است. بسیاری از فعالیتهای بازاریابی مستقیماً بر عملکرد مشتری مانند رضایت و وفاداری مشتری تأثیر میگذارد، همچنین عملکرد مشتری و عملکرد بازار بر عملکرد مالی شرکت تأثیر میگذارد. بر این اساس عملکرد کسبوکار از سه جز تشکیلشده است که عبارتاند از عملکرد بازار، عملکرد مشتری و عملکرد مالی. در عملکرد مشتری بر وفاداری و رضایت مشتری و در عملکرد بازار بر مقدار فروش، رشد فروش و سهم بازار و در عملکرد مالی بر سود و حاشیه سود تأکید میشود (هولی و همکاران[۸۲]، ۲۰۰۳). پژوهشگران بازاریابی از معیارهای فوق بهطور مکرر استفاده کردهاند. پژوهشهای متعدد هم نشاندهنده روایی و پایایی آن است (سالتر و همکاران، ۲۰۰۰).
شاخصهای عملکرد
مطالعات متعددی در خصوص طراحی و تعیین شاخصهای ارزیابی عملکرد صورت پذیرفته است. مهمترین بحث در رابطه با شاخصهای ارزیابی عملکرد، متناسب بودن شاخصها با اهداف سازمانی، همسو بودن با راهبردهای سازمان، اعتبار در طول زمان و امکان بازخورد سریع و دقیق هست.
گاروین[۸۳] (۱۹۹۳) در مطالعات خود شاخصهای عملکرد را بهتفصیل ارائه نموده است. در این مطالعات ۵ معیار پیشنهاد شده است که عبارتاند از: کیفیت، هزینه، تحویل بهموقع، خدمات و انعطاف. یوان هانگ [۸۴]نیز در تحقیقی که در سال ۲۰۰۱ انجام داد، کسب مزیت رقابتی، تغییر در سهم بازار، تغییر در سود، تغییر در هزینه، تغییر در درآمد و تغییر در رضایتمندی مشتریان را در زمرهی شاخصهای عملکرد به کار گرفته است (موسی خانی و همکاران، ۲۰۰۷).
سازمانها، نظامهای زیادی را برای ارزیابی عملکرد مالی توسعه دادهاند؛ اما از دهه ۱۹۸۰، صنایع با تغییرات در نواحی غیرمالی مانند کیفیت یا رضایت مشتری تحریک میشدند. درگذشته، شاید سازمانها اهمیت معیارهای غیرمالی را درک میکردند، اما قادر به ترکیب آنها با گزارشهای عملکرد مربوط به سطوح ارشد نبودند؛ چون این معیارها نسبت به معیارهای مالی از شفافیت کمتری برخوردارند و مدیریت ارشد، در استفاده از آنها مهارت کمتری دارد (رابرت و گاویندراجان[۸۵]، ۲۰۰۱). پریتو و النا رویلا[۸۶] (۲۰۰۶) در تحقیق خود، عملکرد مؤسسه را به دو بخش مالی و غیرمالی تقسیم نمودند. هدف اصلی این مطالعه این بود که بهصورت تجربی، رابطهی بین قابلیت یادگیری در سازمانها را بررسی و عملکرد شرکت را بهصورت مالی و غیرمالی ارزیابی کنند. تحقیق آنها رابطهی مثبتی را بین قابلیت یادگیری و عملکرد غیرمالی و مالی نشان داد (واگنر[۸۷]، ۱۹۹۴).
بهطورکلی، مدلهای مختلف، شاخصهای متفاوتی را بهمنظور سنجش عملکرد با توجه به نوع وظایف سازمانها ارائه نمودهاند که خلاصهای از این شاخصها توسط نگارندگان در جدول ۲-۶ جمعبندی گردیده است:
جدول (۲-۶): شاخصهای سنجش عملکرد
جمع امتیازات به حروف :……………………………………… |
فصل اول
کلیات تحقیق
پیش در آمد :
انسان موجود ی است اجتماعی و ادامه زندگی به صورت انفرادی برای او تقریباً غیر ممکن است به محض تولد و با دریافت نخستین مکان در رابطه با دیگران قرار می گیرد منتها این دیگران در ابتدا محدودند و شامل گروه کوچک می شوند و پس در مراحل بعدی یا گروه ها بزرگتری روبرو می شوند.
رشد اجتماعی مهمترین جنبه رشد وجود ی شخص است که آنها در سازگاری با اطرافیانی که هم اکنون کودک با آن سر و کار دارد موثر است. بلکه بعدها در میزان موفقیت شغلی و پیشرفت اجتماعی است نیز تاثیر دارد.
بررسی های انجام شده مبین است که وجود یک سلسله ویژگی های شخصیتی می تواند فرایند کنار آمده فرد پافشاری روانی او را بهبود بخشید احساس کارآیی (یعنی نسل به اهداف اش را در خود پژوهش های انجام گرفته نشان می دهد که افرادی که از حمایت اجتماعی و سلامت روانی بالایی برخوردارند به هنگام مراجعه با رویدادهای فشار زا فشار روانی کمتری را تحمل می کنند.( شاملو ۱۳۸۲)).
تاثیر اشتغال بر عملکرد و روحیات زنان :
امروزه مشارکت روز افزون زنان در بیرون از خانه باعث تقویت حس اعتماد به نفس و استعمال و افزایش قدرت تصمیم گیری و بر خورد غالب با رویدداهای و حوادث زندگی اثر مطلوب بر روابط خانوادگی بر جای اثر گذار است.
در مواقع زن با کار و فعالیت اجتماعی قدرت خلاقیت کارآیی و استعمال بیشتری می یابد چرا که زن در ازای دریافت وجه حاصل از فعالیت اجتماعی و همچنین تبادل اطلاعات علم و آگاهی و تعامل اجتماعی استعمال محل بیشتری می یابد می تواند در برابر مشکلات خانه و محیط تصمیم گیری و مداخله نماید.
به طور کلی باید گفت هر چه زنان بیشتر وارد عرصه اجتماعی شوند به همان نسبت بحران فردی و اجتماعی، افسردگی و اترواکرایس، بیزاری از نظام اجتماعی، بی اعتمادی و بد بینی به قوانین و قواعد حاکم در این قشر عظیم کاسته خواهد شد.
هر فرد بر حسب موقعیت خویش در گروه و جامعه باید الگوهای عملی خاصی را رعایت کند، کم آن «نقش» می شوند. مجموعه حقوق و تکالیف نقش «انتظارات نقش» نام دارد.
مهمترین مساله ای که در اشتغال زنان باید مورد توجه قرار گیرد وجود نقش های متعددی است که زنان باید به عنوان همسر و مادر و گرداننده خانواده به عهده گیرند. نقش هایی که در جامعه ما به صورت سنتی به آن نگریسته می شود و گاهی با نقش مدرن زن به عنوان یک فرد شاغل در خارج از خانه نا هماهنگ می باشد.
زنان شاغل در حالی که نقش های دو گانه ای را ایفا می کنند، در زمینه انجام وظیفه و مسئولیت های ناشی از نقش های خانگی و شغلی رد تا حد متوسطی دچار دو گانگی نقش می شوند. زنان شاغل میزان مشارکت همسرانشان را در امور منزل و خانه دار کم ارزیابی کرده اند. زنان شاغل بار عمده ایفای مسئولیت سنگین خانه داری در کنار وظایف شغل و مسئولیت های حرفه ای و کار به تنهایی بر روش آنان قرار می گیرد و آنان در قبال این وظایف خود را مسئول می ببینند و مایلند خود را حفظ کنند و به هر ترتیبی ادامه دهند بنابراین در وضعی قرار می گیرند که از یک قادر به پاسخگویی کامل به انتظارات هر دو نقش خویش نیستند و از سوی دیگر مایلند که هر دو نقش را به خوبی ایفا نمایند.
اما آیا زنان موفق عمل می کنند؟ و تاثیر اشتغال زنان در تربیت فرزندان چیست؟ و آیا اشتغال زن خللی و تربیت فرزندان ایجاد می کند؟ ما در وسیعترین دنیای روانی و اجتماعی کودک است و از نظر کودک هم چون کسی است که از تمام نقاط این جهان اطلاع دارد اشتغال ما در موجب اختلال در تکوین شکل گیری دلبستگی کودک نسبت به مادر می شود.
چرا که مراقبت کودک از حالت انفرادی به حالت گروهی در می آید و نتیجتاً دلبستگی نسبت به مادر از حالت طبیعی خارج می شود اما باید دید چه موانعی بر سر راه اشتغال زنان جامعه است؟ مسائلی که سر راه زنان در کارایی می شود نگرش ها و باورهای نا صحیحی است که برخی از مردم دچار آنند برخی عقیده که موجودی به نام زن صرفاً برای آگاهانه خانه داری آفریده شده است و لزومی ندارد در خارج از منزل به فعالیتی مشغول باشد.
عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی، قانونی و فرهنگی ویژه ای در جامعه وجود دارد که مانع از افزایش مشارکت زنان در فعالیت اقتصادی می شود. این موانع به سه گروه تقسیم می شود: الف ) موانع اقتصادی؛ ۲ ) موانع اجتماعی، قانونی؛ ۳ ) موانع اجتماعی و فرهنگی؛ که در مورد اول به طور کلی در زنان رکود اقتصادی، نیروی کار کمتری مورد نیاز است و تعداد زیادی از افراد جویای کار، شغل نمی یابند و وعدهای از افراد کار و شغل خود را از دست می دهند. اولین گروهی که کار خود را گروهی که کار خود را از دست می دهند و یا اصلاً کار به اضافی نمی آوردند معمولا زنان هستند. تبعیض جنسی در اشتغال از عوامل بسیار موثر است عدم افزایش مشارکت اقتصادی زنان است. براساس باورها و عقاید ها حاکم بر جامعه ما هر حیطه کاری، مناسب حضور زنان نیست و یقیناً دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی حاکم بر ذهن بر خلاف، آنچه در غرب رایج است. حضور زنان را در محیط های کارگری نامناسب، منع می کند و نسبت به آن نظر مخالف دارد. بنابراین مکانی را که زن در آن مشغول به فعالیت است باید از دو لحاظ موافق با هنجارهای اسلامی و منطبق با شئونات زن باشد و مبنای تقوایی و فرهنگ دینی را از زن بگیرد.
برای آغاز هر گونه در ساخت اقتصادی و اجتماعی جامعه زنان باید یک تحول در بینش عمومی نسبت به حقوق و جایگاه زن به وجود آورد. در تغییر نگرش جامعه نسبت به مشاغل زنان توجه به موارد زیر قابل ذکر است:
ریشه کنی بی شوادی؛
زنان خودشان را باور داشته باشند و با حضور مداوم خود در اشتغال و مدیریت ها گاهی در جهت توسعه گشود بردارند.
زنان در جهت افزایش حقوق خود تلاش کنند، از توان زنان در امور قضایی، وکالت و … استفاده شود.
بیان مسئله :
این پژوهش در پی ان است که آیا شاغل بودن در سلامت روانی زنان تاثیر دارد یا خیر؟
آیا زنان شاغل از سازگار اجتماعی و سلامت روانی بیشتری بر خوردارند یا زنان غیر شاغل؟
انسان برای اینکه در جامعه با آرامش زندگی کند و بتواند استعدادهای بالقوه اش را به بالفعل برساند و از حداکثر نیرو و گون ذهنی و جسمی خود استفاده کند باید از سلامت جسمی و روحی برخوردار باشد.
اگر مشکل و اختلافی در کارکرد اعضای بدنش باشد مطمئناً در زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی و حرفه ای اثر نامطلوب خواهد گذاشت به همین دلیل بر غلبه برای ارتقاء سلامت جسم خود در نظر گرفته و به کار می بندد.
همچون: ورزش، تفریحات سالم، تغذیه مناسب و آرامش و رفاه اقتصادی و غیره.
برای سلامت روحی نیز اقداماتی هر چند کم و کوچک صورت گرفته است ام راهکارهای مساوی برای حد انسانها با شرایط مختلف روحی و جسمی تقریباً غیر ممکن است مگر راه ها و ایده های کلی با فطرت و سرشت همه انسانها مطابق باشد. خداوند خالق بشر است و بیشتر از هر کس صلاحیت و برنامه ریزی برای سعادت دنیوی و اخروی بشر دارد بنابراین استفاده از تعالیم الهی و توصیه های دینی و تحریف نشده بهترین و برترین برنامه و برنامه ریزهای را در اختیار انسان قرار می دهد.
راههایی برای آرامش روح از جمله به یاد خدا بودن و توکل به او و اعتماد به اینکه نیروی مافوق بشریه زندگی او نظارت دارد و هنگام نیاز او را تنها نمی گذارد. بشر امروز آنقدر در پرتو گستردگی جوامع بشری و رشد تکنولوژی و پیچیدگی زندگی روزمره آنقدر درگیر جهان بیرون از خود بوده که دنیای درون خود را به مرحله فراموشی سپرده است.
این روند انسان را از مهمترین مقوله کار آمد زندگی خود یعنی سلامت روانی دور می نماید.
مهمترین مقوله کار آمد زندگی خود یعنی سلامت روانی دور می نماید مهمترین ماله اینکه سلامت روان این است.که بشر فقط به فکر ترقی اوضاع و شرایط بیرونی نباشد بلکه به تعالی وجود خویش نیز اندیشه کند. در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۱ توسط روبرت آل دبلیو و همکاران انجام شده حدود از ۶۹ هزار دانشجوی پزشکی آمریکا از علائم بیماری روانی در رنج هستند همین مطالعه از ۴۷% از دانشجویان پزشکی آمریکا حداقل یک مشکل سلامت روان یا سوء استفاده از مواد دارند.
اهمیت و ضرورت تحقیق : روابط انسانی برای ارضاء نیاز های اساسی ما ضروری است داشتن روابط مثبت و سلام با دیگران می تواند کلید رشد و کمال آدمی باشد.
چنین رفتارهایی ما را به صورت یک انسان اجتماعی شکل می دهد. هم چنین در منحصر به فرد بودن، شخصیت هویت و مفهوم خویشتن ما نقشی مهم دارد. در حقیقت دیگران برای ساختن ما نقشی آینه دارند.
یعنی اینکه ما را هم به خودمان نشان می دهند و هم الگوی تقلیدی ما هستند.
گروه های مختلف زندگی (خانواده و همسالان) ابزار خود شناسی هستند.
در عین حال باید دانست که همین روابط گاهی هسته مرکزی اکثر مشکلات ، اختلاف و ناراحتی های روان ما را نیز تشکیل می دهد.
تمام مشکلات انسانی عمدتاً اجتماعی و ناشی از ارتباط با دیگران است به همین دلیل شکست در رشد مهارت های اجتماعی و مهارتهای ارتباطی پیش بینی کننده بسیار قوی برای بهداشت روانی در حال و آینده هستند از طرف دیگر نگاهی به تعریف بهداشت روانی ارتباط آن را با سازگاری نشان می دهد.
«آرتور» معتقد است که : (واژه سلامت روانی در کل جهت تخصیصی بر فردی است که در سطح بالایی از سازگاری و مطابقت هیجانی و رفتاری قرار داشته است.)
سلامت روانی به معنی مقابله با سازگاری و مهارت های اجتماعی برای جایگاه شغل در این مقوله از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
اهداف کلی تحقیق :
هر پژوهشی اهدافی به دنبال دارد. پژوهش مورد نظر ما نیز دارای اهدافی می باشد.
نخست اینکه برخوردار بودن از سلامت روانی چه تاثیری در رفتار ما در جامعه دارد؟
پزشک باید با توجه به آزمایشات انجام شده بیماری را بطور صحیح تشخیص دهد و سپس داروی متناسب با آن را تجویز نماید. بعضی از بیماریهای قارچی پوستی و «اگزما» شبیه هم هستند و در صورتی که پزشک مجرب نباشد، در تشخیص دچار اشتباه میگردد که موجب تشدید بیماری میشود. مثلاً اگر بیماریهای قارچی پوستی به اشتباه «اگزما» تشخیص داده شود و داروی «کروتیکواستروئید» تجویز شود بیماری تشدید می گردد و در نتیجه پزشک ضامن خواهد بود.
برخی از فقهاء اعتقاد دارند که ضمان پزشک، در صورتی است که بیمار، به قول طبیب مغرور شده باشد. اما اگر بیمار با احتمال اشتباه پزشک در تشخیص بیماری و تجویز دارو، خودش دارو را بخورد یا تزریق کند، پزشک ضامن نیست. عدهای دیگر از فقهاء نیز معتقدند که در موردی که پزشک، با قاطعیت و ایجاد اطمینان در بیمار، به بهبودی بیماری، او را امر به نوشیدن دارو نماید، براساس قاعده غرور، ضامن است.
خطای در معالجه
پزشک در معالجه بیمار، باید اصول مسلم پزشکی را رعایت کند اگر پزشک در انتخاب معالجه از نظریه اساتید فن طب تبعیت نموده باشد و به موفقیتی نایل نگردد عدم توفیق او خطا محسوب نمی گردد بلکه نقص در علوم پزشکی است که به حد کمال نرسیدهای. ولی انجام مطالعه یا عمل جراحی که بین اطباء متروک شدهای، خطائی است که منجر به مسؤولیت پزشک می شود. در سال ۱۹۰۴، محکمه جنحه لیون، پزشکی را به اتهام قتل خطئی محکوم کرد؛ زیرا برای انجام عمل جراحی او را با ۲ گرم از کلید کوکائین در محلول ۴۰ گرمی(یعنی به نسبت ۵%) بیهوش نمود و در نتیجه بیمار فوت نمود. پزشک در اثبات بی گناهی خود ابراز داشت که کتاب یکی از اساتید خویش را ملاک عمل قرار دادهای و سرانجام دادگاه رأی به برائت او داد.
خطا در عمل جراحی
پزشکی که اقدام به عمل جراحی می کند، در حین عمل، باید از تمامی اطلاعات ضروری متعلق به بیمار آگاهی داشته باشد و اطلاعات مربوط به او را بدست آورد. عمل جراحی، دارای سه مرحله است: مرحله اول، آمادگی برای عمل جراحی است که نیاز به کمک گرفتن از پزشک بیهوشی دارد. شرط کامل بودن کار متخصص بیهوشی آن است که بیمار، پس از جراحی از حالت بیهوشی، خارج شود. این شرط لازم و واجب است و پزشک متخصص به طور کامل ملزم به آن می باشد. وی در قبال زیانی که ناشی از افراط یا تفریط باشد ضامن است. مرحله دوم، مرحله عمل جراحی است. در این مرحله، پزشک ملزم به انجام عمل جراحی مطابق با اصول علمی است. مثلاً در مورد جراحی تیروئید، اگر جراح از تبحر کافی برخوردار نباشد، ممکن است باعث پارگی عصب راجعه حنجره شود و در نتیجه، بیمار را به طور دایم از موهبت سخن گفتن محروم نماید. مرحله سوم، مرحله نظارت و مراقبت است. پزشک باید مطمئن شود که عفونتهای بیمار، از بین رفته و حال بیمار مساعد است. در این هنگام می تواند اجازه ترخیص دهد. اگر بیمار، نیاز به کنترل پزشکی داشته باشد و پزشک مدام به او سرکشی ننماید، از مصادیق ترک درمان محسوب می شود و موجب مسؤولیت است (ساکت، ۱۳۷۸، ۱۱۴).
عدم اخذ رضایت
مهمترین وظیفه پزشک قبل از شروع به درمان اخذ رضایت از بیمار است. عدم اخذ رضایت از بیمار، یک خطای پزشکی محسوب می شود. بنابراین پزشک باید اطلاعاتی را که برای بیمار لازم است به او ارائه کند و بیمار را از همه جوانب امر آگاه نماید تا او، آگاهانه به درمان خویش رضایت دهد. البته قلمرو رضایت تا جایی است که جان بیمار به خطر نیفتد. در این قسمت مفهوم حقوقی اخذ رضایت و انواع آن و نیز آگاهانه بودن رضایت و قلمرو آن بررسی میشود (شجاعپوریان، ۱۳۷۳، ۴۵).
وجود رابطه علیت میان ضرر و فعل پزشک
هنگامی پزشک مسؤول خسارات وارده شناخته میشود که میان خطای او و فعل زیانبار، رابطه علیت وجود داشتهباشد. رابطه علیت میان خطا و ضرر، یا به مباشرت است یا به تسبیب (حسینینژاد،۱۳۷۰، ۹۲).
اساس بیمه نامه مسئولیت حرفهای پزشک
بیمهگر
شرکت بیمهای که نام و مشخصات آن در این بیمه نامه قید گردیده و جبران خسارت ناشی از مسئولیت مدنی حرفهای بیمهگذار را بر عهده دارد.
بیمهگذار
شخصی است که با تکمیل و امضاء پیشنهاد بیمه پرداخت حق بیمه مقرر، جبران خسارتهای ناشی از مسئولیت حرفهای خود را به بیمهگر محول می نماید.
موضوع بیمه
عبارت است از بیمه مسئولیت مدنی حرفهای بیمهگذار در قبال اشخاصی که به علت خطا، اشتباه، غفلت و یا قصور بیمهگذار در تشخیص، معالجه، مداوا، اعمال جراحی و بطور کلی انجام امور پزشکی دچار صدمات جسمانی یا روانی گردیده و یا فوت شوند.
مدت بیمهنامه
مدت این بیمه نامه یکسال شمسی است و تا ریخ شروع و انقضا آن ذر شرایط خصوصی مشخص میگردد.
مبلغ بیمه
حق بیمه این بیمهنامه و الحاقیههای بعدی آن را نقداً بپردازد مگر اینکه در شرایط خصوصی به نحو دیگری توافق شده باشد.
تکمیل پرسشنامه
جهت صدور ابتدا پرسشنامه و پیشنهاد بیمه بایستی توسط بیمهگذار تکمیل و امضاء گردد.
پرداخت خسارت
موسسه بیمه موظف است ترتیبی اتخاذ نماید که کلیه مراکز پرداخت خسارت آن با یکدیگر در ارتباط باشند به نحوی که دریافت خسارت از کلیه مراکز پرداخت خسارت آن شرکت امکان پذیر باشد.
تصفیه خسارت
شامل بندهای زیر است:
بین دو متغیر سفارشی سازی خدمات و کیفیت درک شده در سطح ۹۵% رابطه معنیدار وجود دارد، شدت این رابطه برابر ۹/۰ است. با توجه به اینکه، میزان آمارهی t در مدل ساختاری تحقیق در حالت اعداد معنیداری برابر با ۹۶/۱۵ می باشد و از آنجا که خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد، این فرضیه تایید می شود. در نتیجه با بهبود کیفیت خدمات ارائه شده بهگونه ای که بتواند نیازهای نهایی مشتریان را تامین کند، کیفیت ادراک شده افزایش میابد. همچنین در تحقیقی که کولهو و هنسلر در سال ۲۰۱۳ در بخشهای صنعتی- خدماتی مختلف در غرب اروپا انجام دادند نشان داده شد که سفارشی سازی خدمات منجر به افزایش کیفیت ادراک شده می شود که با نتایج تحقیق همسو است.
فرضیه دوم: سفارشیسازی خدمات بر رضایت مشتریان شعب بانک ملی استان گیلان تأثیر دارد.
بین دو متغیر سفارشی سازی خدمات و رضایت مشتری در سطح ۹۵% رابطه معنیدار است، شدت این رابطه برابر ۸۵/۰ است. با توجه به اینکه، میزان آمارهی t در مدل ساختاری تحقیق در حالت اعداد معنیداری برابر با ۱۸/۱۶ می باشد و از آنجا که خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد؛ لذا این فرضیه تایید می شود. در نتیجه با افزایش سفارشیسازی خدمات در شعب بانک ملی استان گیلان، میتوان رضایت مشتری را افزایش داد. در این راستا تحقیقی توسط باصری در سال ۱۳۹۱ در شعب بانک مسکن انجام داد نشان داد که سفارشی سازی منجر به افزایش رضایت مشتری می شود.
فرضیه سوم: سفارشی سازی خدمات بر اعتماد مشتریان شعب بانک ملی استان گیلان تأثیر دارد.
بین دو متغیر سفارشی سازی خدمات و اعتماد مشتری در سطح ۹۵% رابطه معنیدار است، شدت این رابطه برابر ۸۱/۰ است. با توجه به اینکه، میزان آمارهی t در مدل ساختاری تحقیق در حالت اعداد معنیداری برابر با ۶۷/۱۴ می باشد و از آنجا که خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد؛ لذا این فرضیه تایید می شود. در نتیجه با افزایش سفارشیسازی خدمات در شعب بانک ملی استان گیلان، میتوان اعتماد مشتری را افزایش داد. تحقیقی توسط پلیت و همکاران(۲۰۱۳) در موسسات مالی نروژ انجام شد که نتایج نشان داد سفارشی سازی منجر به اعتماد بیشتر مشتریان می شود که با نتایج تحقیق همراستا است.
فرضیه چهارم: سفارشی سازی خدمات بر وفاداری مشتریان شعب بانک ملی استان گیلان تأثیر دارد
با توجه به اینکه، میزان آمارهی t در مدل ساختاری تحقیق در حالت اعداد معنیداری برابر با ۱۷/۸ می باشد و از آنجا که خارج از بازه ی ]۹۶/۱&96/1- [قرار دارد؛ لذا این فرضیه تایید می شود. در نتیجه بین دو متغیر سفارشی سازی خدمات و وفاداری مشتری ارتباط معنیداری وجود دارد و شدت ارتباط بین آنها برابر ۶۶/۰ است، همچنین در تحقیقی که کولهو و هنسلر در سال ۲۰۱۲ در بخشهای صنعتی- خدماتی مختلف در غرب اروپا انجام دادند نشان داده شد که سفارشیسازی خدمات منجر به بالا رفتن وفاداری مشتریان می شود که با نتایج بدست آمده در پژوهش حاضر همراستا است.
فرضیه پنجم: رضایت مشتریان از خدمات بانک ملی استان گیلان باتوجه به سفارشی سازی خدمات بر وفاداری آن ها تأثیر دارد.
در گام اول مشخص گردید که بین سفارشی سازی خدمات و وفاداری مشتری ارتباط معنیداری وجود دارد. و شدت ارتباط بین این دو متغیر برابر ۵/۴۹ درصد است. در گام دوم متغیر رضایت مشتری به مدل اضافه می شود. مشخص گردید که پس از ورود رضایت مشتری به مدل شدت ارتباط به میزان ۸۸/۰ افزایش میابد. بنابراین با احتمال ۹۵% سطح اطمینان می توان گفت که رضایت مشتری ارتباط بین سفارشی سازی خدمات و وفاداری مشتری را تعدیل می کند. در تحقیقی که کولهو و هنسلر در سال ۲۰۱۲ در بخشهای صنعتی- خدماتی مختلف در غرب اروپا انجام دادند نشان داده شد که رضایت مشتری، منجر به بیشتر شدن ارتباط بین سفارشیسازی خدمات و وفاداری مشتریان می شود. که با نتایج بدست آمده در پژوهش حاضر مطابقت دارد.
فرضیه ششم: اعتماد مشتریان بانک ملی استان گیلان به این بانک باتوجه به سفارشی سازی خدمات بر وفاداری آن ها نسبت به بانک تأثیر دارد.
در گام اول مشخص گردید که بین سفارشی سازی خدمات و وفاداری مشتری ارتباط معنیداری وجود دارد. و شدت ارتباط بین این دو متغیر برابر ۵/۴۹ درصد است. در گام دوم متغیر اعتماد مشتری به مدل اضافه می شود. مشخص گردید که پس از ورود اعتماد مشتری به مدل شدت ارتباط به میزان ۱۲۴/۰ افزایش میابد. بنابراین با احتمال ۹۵% سطح اطمینان می توان گفت که اعتماد مشتری ارتباط بین سفارشی سازی خدمات و وفاداری مشتری را تعدیل می کند. نتایج تحقیقات باصری در سال ۱۳۹۱ که در شعب بانک مسکن انجام گرفت و همچنین تحقیقی که کولهو و هنسلر در سال ۲۰۱۲ در بخشهای صنعتی- خدماتی مختلف در غرب اروپا انجام دادند نشان داد که اعتماد مشتری ارتباط بین سفارشی سازی خدمات و وفاداری مشتری را تعدیل می نماید. بنابراین با نتایج پژوهش حاضر همراستا بوده و مطابقت دارد.
۵-۴) پیشنهادات در راستای نتایج تحقیق
با توجه به فرضیه های تحقیق مشخص گردید که بالاتر رفتن سفارشیسازی خدمات منجر به بهبود کیفیت ادراک شده و بالاتر رفتن سطح رضایت و اعتماد و وفاداری مشتری می شود و همچنین رضایت و اعتماد مشتری خود می تواند منجر به بیشتر شدن وفاداری مشتریان در جامعه آماری مورد پژوهش گردد. بنابراین به جهت افزایش وفاداری مشتریان در شعب بانک ملی استان گیلان می توان پیشنهاداتی را در خصوص افزایش سفارشی سازی خدمات، رضایت مشتریان و اعتماد مشتریان با توجه به ادبیات نظری، سوالات پرسشنامه و بر اساس جدول Case Summaries ارائه داد:
باتوجه به اینکه سفارشی سازی با وفاداری مشتری رابطه دارد؛ شعب بانک باید با ارائه خدمات متنوع این امکان را برای مشتریان فراهم کنند تا آنها بتوانند عناصر اساسی مربوط به خدمات و آرایش آن را درون مجموع مدلهای ارائه شده انتخاب، اصلاح و یا تعدیل نمایند.
با توجه به اینکه سفارشی سازی با رضلیت مشتری رابطه دارد. بانکها باید روش اصلاح ارائه خدمات توسط مشتری را در دستور کار خود قرار داده، (خدمات طبق سلیقه مشتریان ارائه گردد). در واقع مشتریان را به سازنده خدمات تبدیل کنیم نه گیرنده خدمات. بدین نحو بانکها تعامل و مشارکت با مشتری را اصل اساسی و خدشه ناپذیر به شمار آورده و بطور عملی موجبات تعامل میان مشتری، محصول و واحد طراحی را میسر و تسهیل مینمایند و منجر به رضایت مشتری میگردند.
بانکها باید به دنبال تولید ایده و خلق ارزش و ارائه بالاترین کیفیت خدمات باشند، به نحوی که مشتریان به این باور برسند که ارائه خدمات مشابه در موسسات دیگر(رقیب) امکان پذیر نیست.
بانکها همواره باید نظرسنجی و طرح سوالاتی از مشتریان راجع به خدمات سفارشی و نحوه سفارش و زمان تحویل سفارش و…. را در دستور کار خود قرار دهند.
بانکها میتوانند با ارائه خدمات با کیفیتتر و متنوعتر، و با ثبات منجر به بالارفتن سطح وفاداری مشتری شوند.
بانکها باید، خدماتی را به مشتریان ارائه دهند، به نحوی که نیازهای ایمنی و رفاهی، ظاهر فیزیکی، میل به تمایز و منحصر به فرد بودن و نهایتاً نیازهای خاص و نهایی آنها را برآورده و تأمین کند
هر تماس مشتری به عنوان لحظهای برای بالارفتن وفاداری و فرصتی برای راضی یا ناراضی کردن به شمار میرود. در نتیجه، بانکها باید برای ارتقاء وفاداری مشتریان، اطلاعات واضح و روشن را در اختیار آنها قرار دهد.
ارتباط حضوری مدیران عملیاتی و میانی سازمان به طور مستمر برای ملاقات با کارکنان شعب و تجزیه و تحلیل شکایتها از سوی مشتریان یک رویه بسیار متداول و مناسب برای ارتقاء کیفیت خدمات و ارائه دهندگان آن است.
مدیران و روسای شعب باید به رفتار پرسنل توجه داشته باشند و کارکنان را به داشتن شخصیتی دوستانه و حرفهای ترغیب نمایند.
وجود نگاه راهبردی و برنامه ریزی بلندمدت برای از میان برداشتن موانع توسعه بانکداری الکترونیکی و سنجش میزان پیشرفت کارها همراه با نظارت دائم و مستمر بر فرایند اجرای پروژه های بانکداری الکترونیک
مدیران شعب باید این اطمینان را به مشتریان بدهند که اطلاعات آنها به صورت محرمانه حفظ می شود.
طراحی وب سایت بانک باید به گونه ای صورت گیرد تا اولاً برای مشتریان قابل درک بوده و ثانیاً بتوانند از خدمات مختلف بانکی استفاده نمایند و همچنین مشتریان قادر به دریافت گزارشات و صورت حسابهای مالی خود در هر زمان از شبانه روز باشند.
۵-۵)محدودیتهای تحقیق
به محققین آتی پیشنهاد می شود که ارزش درک شده را مورد آزمون قرار دهند.
این تحقیق فقط در بانک ملی انجام شده است.
این تحقیق یک طرح مقطعی است.
تنها احتمال وجود مزیت رقابتی سفارشی سازی (وفاداری مشتری) مورد بررسی قرار گرفته است
۵-۶)پیشنهاداتی برای محققین آینده
متغیر ارزش درک شده در فرضیات مورد بررسی قرار نگرفته است.
از آنجایی که انتظار میرود اهمیت نسبی رضایت، اعتماد و سفارشیسازی در سایر بازارها، متفاوت باشد، به محققین آتی پیشنهاد می شود که جوامع دیگر را مورد بررسی قرار دهند.
پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی از یک طرح طولی استفاده شود؛ چرا که تحقیق طولی می تواند به طور کامل ماهیت پویایی و تعاملی بسیاری از متغیرها را مشخص کرده و روابط علّی آنها را بیان کند.
به محققین آتی پیشنهاد می شود که سایر پتانسیلها و پیامدهای مطلوب سفارشی سازی از قبیل شکلهای مختلف تعهد، بازاریابی و تبلیغ دهان به دهان و فواید اقتصادی آن همچون برگشت سرمایه، را مورد بررسی قرار دهند
منابع و مآخذ
منابع فارسی
ادب،حسین، ۱۳۹۰،رضایت مشتری تابع رضایت کارکنان، مجله تدبیر، دوره ۱۶، شماره۱۶۴، صص ۵۱-۴۶٫
البدوی، امیر و همکاران، ۱۳۹۲،ارزیابی اثرات مدیریت ارتباط با مشتری و و موانع شخصیسازی در موسسات مالی، نشریه بانک و اقتصاد، دوره ۳، شماره ۷۰، صص ۵۳-۵۰٫
ابراهیمزاده بهجت و هوبخت اکرم،۱۳۹۲، مثالهای سفارشیسازی، دوفصلنامه بازاریابی نوین، دوره ۲، شماره ۴، صص۶۳-۵۱٫
باصری،بیژن و همکاران،۱۳۹۱، ایجاد وفاداری مشتریان از طریق سفارشی سازی خدمات، کنفرانس بین المللی بازاریابی خدمات بانکی،fsmcenter.com، ۱۱/۰۴/۱۳۹۳
باقری، احسان، ۱۳۹۱، عوامل موثر بر اعتماد مشتریان بانکی،دنیای اقتصاد، شماره ۶۳، صص ۳۱-۲۸٫
بشیری، مهدی و همکاران، ۱۳۹۳، بررسی اثر اعتماد مشتریان شهر تهران بر پذیرش بانکداری اینترنتی بر پایه مدل TAM،(مطالعه موردی:بانک ملت)، دوماهنامه دانشور رفتار، دوره۱۷،شماره ۴۱، صص۴۶۱-۴۴۳٫
پاکفر، کامران،۱۳۹۱، کیفیت خدمات: کلیدی برای بازاریابی موفق،marketingarticles.ir، ۲۲/۰۷/۱۳۹۳
تاج زاده، شهرام، ۱۳۸۹، بررسی وفاداری مشتریان (مطالعه موردی: بانک تجارت شهر تهران)، فصلنامه علمی پژوهشی بازاریابی نوین، دوره ۴، شماره۴، صص ۳۱-۲۳
ترکمندی، حمیدرضا،۱۳۹۱،مشتریمداری و راهکارهای کسب رضایت مشتریان،نشریه کسب وکار موفق، دوره۱، شماره ۵، صص ۹۳-۸۵٫
جوانمرد، حبیبالله و سلطانزاده، علیاکبر، ۱۳۹۲، بررسی ویژگیهای برند اینترنتی و وبسایتها و تاثیر آن بر اعتماد و وفاداری مشتریان، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، دوره ۱۳، شماره۵۳، صص ۲۵۶-۲۲۵٫
جیپ، بل، ۱۳۸۰، مشتری در جایگاه شریک، ترجمه غلامرضا صالحی، تهران: خدمات فرهنگی رسا، چاپ دوم.
حاجی کریمی، علی، ۱۳۹۳، عوامل مؤثر بروفاداری مشتریان به مارک تجاری، نشریه پیام مدیریت، دوره ۹، شماره ۱۶/ ۱۵، صص ۱۶۴-۱۲۹٫
حافظنیا، محمدرضا، ۱۳۸۶، مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران، انتشارات سمت.