جمع امتیازات به حروف :……………………………………… |
فصل اول
کلیات تحقیق
پیش در آمد :
انسان موجود ی است اجتماعی و ادامه زندگی به صورت انفرادی برای او تقریباً غیر ممکن است به محض تولد و با دریافت نخستین مکان در رابطه با دیگران قرار می گیرد منتها این دیگران در ابتدا محدودند و شامل گروه کوچک می شوند و پس در مراحل بعدی یا گروه ها بزرگتری روبرو می شوند.
رشد اجتماعی مهمترین جنبه رشد وجود ی شخص است که آنها در سازگاری با اطرافیانی که هم اکنون کودک با آن سر و کار دارد موثر است. بلکه بعدها در میزان موفقیت شغلی و پیشرفت اجتماعی است نیز تاثیر دارد.
بررسی های انجام شده مبین است که وجود یک سلسله ویژگی های شخصیتی می تواند فرایند کنار آمده فرد پافشاری روانی او را بهبود بخشید احساس کارآیی (یعنی نسل به اهداف اش را در خود پژوهش های انجام گرفته نشان می دهد که افرادی که از حمایت اجتماعی و سلامت روانی بالایی برخوردارند به هنگام مراجعه با رویدادهای فشار زا فشار روانی کمتری را تحمل می کنند.( شاملو ۱۳۸۲)).
تاثیر اشتغال بر عملکرد و روحیات زنان :
امروزه مشارکت روز افزون زنان در بیرون از خانه باعث تقویت حس اعتماد به نفس و استعمال و افزایش قدرت تصمیم گیری و بر خورد غالب با رویدداهای و حوادث زندگی اثر مطلوب بر روابط خانوادگی بر جای اثر گذار است.
در مواقع زن با کار و فعالیت اجتماعی قدرت خلاقیت کارآیی و استعمال بیشتری می یابد چرا که زن در ازای دریافت وجه حاصل از فعالیت اجتماعی و همچنین تبادل اطلاعات علم و آگاهی و تعامل اجتماعی استعمال محل بیشتری می یابد می تواند در برابر مشکلات خانه و محیط تصمیم گیری و مداخله نماید.
به طور کلی باید گفت هر چه زنان بیشتر وارد عرصه اجتماعی شوند به همان نسبت بحران فردی و اجتماعی، افسردگی و اترواکرایس، بیزاری از نظام اجتماعی، بی اعتمادی و بد بینی به قوانین و قواعد حاکم در این قشر عظیم کاسته خواهد شد.
هر فرد بر حسب موقعیت خویش در گروه و جامعه باید الگوهای عملی خاصی را رعایت کند، کم آن «نقش» می شوند. مجموعه حقوق و تکالیف نقش «انتظارات نقش» نام دارد.
مهمترین مساله ای که در اشتغال زنان باید مورد توجه قرار گیرد وجود نقش های متعددی است که زنان باید به عنوان همسر و مادر و گرداننده خانواده به عهده گیرند. نقش هایی که در جامعه ما به صورت سنتی به آن نگریسته می شود و گاهی با نقش مدرن زن به عنوان یک فرد شاغل در خارج از خانه نا هماهنگ می باشد.
زنان شاغل در حالی که نقش های دو گانه ای را ایفا می کنند، در زمینه انجام وظیفه و مسئولیت های ناشی از نقش های خانگی و شغلی رد تا حد متوسطی دچار دو گانگی نقش می شوند. زنان شاغل میزان مشارکت همسرانشان را در امور منزل و خانه دار کم ارزیابی کرده اند. زنان شاغل بار عمده ایفای مسئولیت سنگین خانه داری در کنار وظایف شغل و مسئولیت های حرفه ای و کار به تنهایی بر روش آنان قرار می گیرد و آنان در قبال این وظایف خود را مسئول می ببینند و مایلند خود را حفظ کنند و به هر ترتیبی ادامه دهند بنابراین در وضعی قرار می گیرند که از یک قادر به پاسخگویی کامل به انتظارات هر دو نقش خویش نیستند و از سوی دیگر مایلند که هر دو نقش را به خوبی ایفا نمایند.
اما آیا زنان موفق عمل می کنند؟ و تاثیر اشتغال زنان در تربیت فرزندان چیست؟ و آیا اشتغال زن خللی و تربیت فرزندان ایجاد می کند؟ ما در وسیعترین دنیای روانی و اجتماعی کودک است و از نظر کودک هم چون کسی است که از تمام نقاط این جهان اطلاع دارد اشتغال ما در موجب اختلال در تکوین شکل گیری دلبستگی کودک نسبت به مادر می شود.
چرا که مراقبت کودک از حالت انفرادی به حالت گروهی در می آید و نتیجتاً دلبستگی نسبت به مادر از حالت طبیعی خارج می شود اما باید دید چه موانعی بر سر راه اشتغال زنان جامعه است؟ مسائلی که سر راه زنان در کارایی می شود نگرش ها و باورهای نا صحیحی است که برخی از مردم دچار آنند برخی عقیده که موجودی به نام زن صرفاً برای آگاهانه خانه داری آفریده شده است و لزومی ندارد در خارج از منزل به فعالیتی مشغول باشد.
عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی، قانونی و فرهنگی ویژه ای در جامعه وجود دارد که مانع از افزایش مشارکت زنان در فعالیت اقتصادی می شود. این موانع به سه گروه تقسیم می شود: الف ) موانع اقتصادی؛ ۲ ) موانع اجتماعی، قانونی؛ ۳ ) موانع اجتماعی و فرهنگی؛ که در مورد اول به طور کلی در زنان رکود اقتصادی، نیروی کار کمتری مورد نیاز است و تعداد زیادی از افراد جویای کار، شغل نمی یابند و وعدهای از افراد کار و شغل خود را از دست می دهند. اولین گروهی که کار خود را گروهی که کار خود را از دست می دهند و یا اصلاً کار به اضافی نمی آوردند معمولا زنان هستند. تبعیض جنسی در اشتغال از عوامل بسیار موثر است عدم افزایش مشارکت اقتصادی زنان است. براساس باورها و عقاید ها حاکم بر جامعه ما هر حیطه کاری، مناسب حضور زنان نیست و یقیناً دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی حاکم بر ذهن بر خلاف، آنچه در غرب رایج است. حضور زنان را در محیط های کارگری نامناسب، منع می کند و نسبت به آن نظر مخالف دارد. بنابراین مکانی را که زن در آن مشغول به فعالیت است باید از دو لحاظ موافق با هنجارهای اسلامی و منطبق با شئونات زن باشد و مبنای تقوایی و فرهنگ دینی را از زن بگیرد.
برای آغاز هر گونه در ساخت اقتصادی و اجتماعی جامعه زنان باید یک تحول در بینش عمومی نسبت به حقوق و جایگاه زن به وجود آورد. در تغییر نگرش جامعه نسبت به مشاغل زنان توجه به موارد زیر قابل ذکر است:
ریشه کنی بی شوادی؛
زنان خودشان را باور داشته باشند و با حضور مداوم خود در اشتغال و مدیریت ها گاهی در جهت توسعه گشود بردارند.
زنان در جهت افزایش حقوق خود تلاش کنند، از توان زنان در امور قضایی، وکالت و … استفاده شود.
بیان مسئله :
این پژوهش در پی ان است که آیا شاغل بودن در سلامت روانی زنان تاثیر دارد یا خیر؟
آیا زنان شاغل از سازگار اجتماعی و سلامت روانی بیشتری بر خوردارند یا زنان غیر شاغل؟
انسان برای اینکه در جامعه با آرامش زندگی کند و بتواند استعدادهای بالقوه اش را به بالفعل برساند و از حداکثر نیرو و گون ذهنی و جسمی خود استفاده کند باید از سلامت جسمی و روحی برخوردار باشد.
اگر مشکل و اختلافی در کارکرد اعضای بدنش باشد مطمئناً در زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی و حرفه ای اثر نامطلوب خواهد گذاشت به همین دلیل بر غلبه برای ارتقاء سلامت جسم خود در نظر گرفته و به کار می بندد.
همچون: ورزش، تفریحات سالم، تغذیه مناسب و آرامش و رفاه اقتصادی و غیره.
برای سلامت روحی نیز اقداماتی هر چند کم و کوچک صورت گرفته است ام راهکارهای مساوی برای حد انسانها با شرایط مختلف روحی و جسمی تقریباً غیر ممکن است مگر راه ها و ایده های کلی با فطرت و سرشت همه انسانها مطابق باشد. خداوند خالق بشر است و بیشتر از هر کس صلاحیت و برنامه ریزی برای سعادت دنیوی و اخروی بشر دارد بنابراین استفاده از تعالیم الهی و توصیه های دینی و تحریف نشده بهترین و برترین برنامه و برنامه ریزهای را در اختیار انسان قرار می دهد.
راههایی برای آرامش روح از جمله به یاد خدا بودن و توکل به او و اعتماد به اینکه نیروی مافوق بشریه زندگی او نظارت دارد و هنگام نیاز او را تنها نمی گذارد. بشر امروز آنقدر در پرتو گستردگی جوامع بشری و رشد تکنولوژی و پیچیدگی زندگی روزمره آنقدر درگیر جهان بیرون از خود بوده که دنیای درون خود را به مرحله فراموشی سپرده است.
این روند انسان را از مهمترین مقوله کار آمد زندگی خود یعنی سلامت روانی دور می نماید.
مهمترین مقوله کار آمد زندگی خود یعنی سلامت روانی دور می نماید مهمترین ماله اینکه سلامت روان این است.که بشر فقط به فکر ترقی اوضاع و شرایط بیرونی نباشد بلکه به تعالی وجود خویش نیز اندیشه کند. در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۱ توسط روبرت آل دبلیو و همکاران انجام شده حدود از ۶۹ هزار دانشجوی پزشکی آمریکا از علائم بیماری روانی در رنج هستند همین مطالعه از ۴۷% از دانشجویان پزشکی آمریکا حداقل یک مشکل سلامت روان یا سوء استفاده از مواد دارند.
اهمیت و ضرورت تحقیق : روابط انسانی برای ارضاء نیاز های اساسی ما ضروری است داشتن روابط مثبت و سلام با دیگران می تواند کلید رشد و کمال آدمی باشد.
چنین رفتارهایی ما را به صورت یک انسان اجتماعی شکل می دهد. هم چنین در منحصر به فرد بودن، شخصیت هویت و مفهوم خویشتن ما نقشی مهم دارد. در حقیقت دیگران برای ساختن ما نقشی آینه دارند.
یعنی اینکه ما را هم به خودمان نشان می دهند و هم الگوی تقلیدی ما هستند.
گروه های مختلف زندگی (خانواده و همسالان) ابزار خود شناسی هستند.
در عین حال باید دانست که همین روابط گاهی هسته مرکزی اکثر مشکلات ، اختلاف و ناراحتی های روان ما را نیز تشکیل می دهد.
تمام مشکلات انسانی عمدتاً اجتماعی و ناشی از ارتباط با دیگران است به همین دلیل شکست در رشد مهارت های اجتماعی و مهارتهای ارتباطی پیش بینی کننده بسیار قوی برای بهداشت روانی در حال و آینده هستند از طرف دیگر نگاهی به تعریف بهداشت روانی ارتباط آن را با سازگاری نشان می دهد.
«آرتور» معتقد است که : (واژه سلامت روانی در کل جهت تخصیصی بر فردی است که در سطح بالایی از سازگاری و مطابقت هیجانی و رفتاری قرار داشته است.)
سلامت روانی به معنی مقابله با سازگاری و مهارت های اجتماعی برای جایگاه شغل در این مقوله از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
اهداف کلی تحقیق :
هر پژوهشی اهدافی به دنبال دارد. پژوهش مورد نظر ما نیز دارای اهدافی می باشد.
نخست اینکه برخوردار بودن از سلامت روانی چه تاثیری در رفتار ما در جامعه دارد؟