از آنجایی که ماهیت ارتباط سرمایه گذاری و عدم اطمینان مالی و پیچیدگی های آن در شرایط گوناگون و زوایای مختلف مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است، در این میان، متغیرهای نقدینگی، هزینه های نمایندگی، عدم تقارن اطلاعات ، فاینانس داخلی و خارجی و گرایش تصمیم گیرندگان نسبت به ریسک عوامل کلیدی در فهم ارتباط سرمایه گذاری و عدم اطمینان می باشند. هرچند که به دلیل وجود کانال های(مکانیزم ها ) انتقال متعدد جهت هدایت اثر عدم اطمینان بر سرمایه گذاری نمی توان به قطعیت قضاوت نمود؛ اما بسیاری از تحقیقات بر وجود یک رابطه منفی توافق دارد . به د لیل گستردگی این کانالهای انتقال، در بسیاری از تحقیقات، محقق مجبور به تحمیل یکسری از فرضیات همچون رفتار خنثی سرمایه گذار در برابر ریسک (بیتفاوتی در برابر ریسک ) شده است . برخی از محققان با اعمال روش های متفاوت بر روی عدن اطمینان بازار سهام کار کرده اند و عدهای از آنان مدعی اند که رابطه سرمایه گذاری و عدم اطمینان، پیچیده تر از آن است که بتوان آن را درک کرد.
نقش سود
یک مبتکر از قدرت ابتکار خود برای کسب سود استفاده میکند. سود (به مثابه مازاد درآمد به هزینه) تابعی از پیشرفتهای فنی است. به عقیده شومپیتر «تحت شرایط تعادل رقابتی قیمت هر یک از محصولات برابر است با هزینههای تولید و در نتیجه هیچ سودی وجود نخواهد داشت. سود تنها زمانی افزایش مییابد که تغییرات دینامیک که نتیجه یک ابداع و نوآوری است، صورت گیرد. این سود همواره تا زمانی که نوآوری ادامه دارد، وجود خواهد داشت.»
در واقع مدل شومپیتر با شکسته شدن جریان دوری توسط یک مبتکر و در جهت کسب سود از طریق نوآوری در تولید کالاهای جدید شروع میشود. برای این که بتوان جریان دوری را شکست، مبتکرین باید از طریق اعتبار بانکی از نظر مالی پشتیبانی شوند. از آن جا که سرمایهگذاری در شیوههای نوین تولید با ریسک و خطر همراه است، مسلماً هزینه هایی را در بر دارد.
زمانی که ابداع و نوآوری به موفقیت برسد، سایر تولیدکنندگان نیز در همان راستا گام خواهند گذاشت. نوآوری در روش تولید یک کالا یا صنعت ممکن است به نوبه خود به طور همزمان موجب افزایش سرمایهگذاری در سایر صنایع شود (در این جا به نوعی به پیوندهای پسینی و پیشینی اشاره شده است). اما گسترش یک نوآوری و اختراع جدید یک باره صورت نخواهد گرفت، بلکه گسترش آن به تدریج و سیستماتیک خواهد بود. از سوی دیگر از آن جایی که فرض بر این است که سرمایهگذاری از طریق احداث بانکهای اعتباری تامین مالی میشود، این امر سبب افزایش قیمتها، و درآمدهای پولی خواهد شد که گسترش همهجانبه اقتصادی را در پی خواهد داشت. همگام با افزایش قدرت خرید مصرفکنندگان، تقاضا برای محصولات تولید شده در صنایع قدیمی متناسب با عرضه افزایش مییابد لذا قیمتها افزایش یافته و سود این صنایع نیز بالا میرود. در این شرایط صنایع قدیمی با به کارگیری منابع اعتباری از سیستم بانکی ظرفیت و حجم تولید خود را افزایش خواهند داد و این امر خود موجب موج ثانویه تورم پولی خواهد شد که بر موج اولیه نوآوری تحمیل میشود. خوشبینی و انتظارات امیدوارکننده در مورد بازار آینده بر دوران رونق خواهد افزود. بعد از یک دوره انتظارات محصولات جدید به بازار سرازیر خواهند شد. به طور طبیعی در این شرایط تقاضا برای محصولات قدیمی کاهش خواهد یافت و قیمتهای آنها کاسته میشود؛ در نتیجه بنگاههای قدیمی یا مجبور به تغییر خط تولید شده و یا از بازار خارج میشوند. زمانی که ابتکار جدید شروع به سوددهی کند، وامهای بانک ها از طریق سود ایجاد شده پرداخت خواهند شد، حجم پول کاهش مییابد و در نتیجه قیمتها نیز شروع به کاهش میکنند. در این حالت سود کم شده و ناامنی و ریسک افزایش مییابد. (سود حاصل از نوآوری جدید کاهش مییابد و این روند تا صفر شدن سود ادامه مییابد) و رکود اقتصادی به وجود میآید.
شومپیتر معتقد بود پستی و بلندیهای زیادی در جریان اقتصادی وجود دارد. هر نوسان افزایشی زمانی رخ میدهد که هنوز مراحل اولیه خود را طی میکند و تولید هنوز برای بازار، جدید است؛ سازمان تولید جدید است؛ مواد اولیه و کالاهای واسطهای جدید وجود دارد و از همه مهمتر بازارهای جدید وجود دارند. (به عبارت دیگر منابع متنابهی برای تودههای مردم وجود دارد.) در کلام شومپیتر تولید انبوه به معنی تولید برای تودههاست. وقتی که نوسان افزایشی، اثر خود را از دست بدهد و منحنی شیب نزولی خود را آغاز کند، روند جدیدی شروع میشود. نیروهای طبیعی (ابداع جدید) شرایطی را ایجاد میکنند که مجدداً شرایط رونق قبلی بر اقتصاد حکمفرما گردد. به عبارت دیگر برخی از بنگاههای خلاق و مبتکر با طرحهای جدید همان روند را ایجاد میکنند تا رونق قبلی ایجاد گردد.
جریان دورانی توسعه اقتصادی شومپیتر در نمودار زیر آمده است. بر روی محور عمودی درآمد و روی محور افقی زمان قرار دارد. بر روی این منحنی میتوانیم جریان انهدام ساختار قدیمی و شکلگیری ساختار جدید اقتصادی بر روی این خرابیها را مشاهده کنیم. به دلیل وجود خوشبینی و انتظارات بیش از حد توسعه اقتصادی در دوران رونق با سرعت بیشتری افزایش مییابد. زمانی که رکود اقتصادی حاکم شد منحنی نوسانات اقتصادی شیب نزولی خود را آغاز میکند، تا این که به نقطه حضیض برسد. سپس نوآوری جدید، رونق اقتصادی ایجاد میکند. این جریان به همین ترتیب ادامه خواهد داشت.
بدین ترتیب پیشرفت تکنولوزی به طور نامحدود تولید را افزایش میدهد، از آن جا که از نظر تاریخی قانون نزولی بودن بازده در مورد پیشرفتهای فنی مصداق ندارد، این نوسانات کماکان تا نهایت ادامه خواهد یافت. تا هر زمان که پیشرفتهای فنی ادامه یابد، نرخ سود کماکان مثبت خواهد بود. لذا نه کاهش در منابع برای سرمایهگذاری به وجود خواهد آمد و نه فرصتهای سرمایهگذاری جدید از بین خواهند رفت. «بنابراین سقف درآمدی در جوامع سرمایهداری به وجود نخواهد آمد و نهایتا رشد سرمایهداری موجبات گندیدگی (فساد) سیستم را فراهم خواهد کرد. چون روند توسعه سرمایهداری ارزشها و نهادها و سازماندهی تولید را در جامعه تضعیف کرده، در نتیجه بقای آن را به خطر خواهد افکند.»
آینده سرمایه گذاری
به عقیده شومپیتر سرمایهداری تا آن جا میتواند پیش برود که قوه ابتکار در جامعه وجود داشته باشد و مبتکرین بتوانند از بلوغ فکری و اندیشه خود در جهت توسعه اقتصادی کمک بگیرند، ولی خود این مبتکرین نیز در سیستم سرمایهداری خود از بین خواهند رفت، چون بیش از حد از خرد و دانش خویش برای حل معضلهای اجتماعی و اقتصادی کمک میگیرند. این قدرت تحقیق، طرز تفکر مبتنی بر خرد و فیلسوفانه اندیشیدن به سراسر سیستم نفوذ خواهند کرد. عواملی چون از بین رفتن قدرت ابتکار، جایگزین شدن مدیران و سرمایهداران بزرگ به جای مبتکرین و نابودی چارچوب سازمانی خانواده، سرمایهداری موجب فرسوده گشتن نظام سرمایه داری میشود. شومپیتر در آخرین ارزیابیهای خود در مورد آینده سرمایه داری چنین نتیجه گیری کرد که آینده سرمایه داری بسیار تیره و تار است. به عقیده وی سرمایهداری، سازمان اجتماعی که از آن حمایت میکند را دست کم میگیرد و متعاقبا شرایطی میآفریند که زیست آن را دچار مشکل خواهد کرد و مستقیماً به طرف سوسیالیسم که به مثابه جانشین آن به شمار میآید، کشیده خواهد شد.»
پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق داخلی
تأثیر کارآفرینى بر رشد اقتصادى بیشتر به طور نظرى مورد بررسى قرار گرفته و پژوهش هاى تجربى کمترى درباره آن انجام شده است. در ادامه، مهمترین پژوهش هاى پیشین درباره این موضوع به طور خلاصه مرور شده است.
ترقبان و مبارکی در در سال (۱۳۹۱) پژوهشی به بررسی اثر کارافرینی بر رشد اقتصادی ایران با بهره گرفتن از رویکرد میانگین گیری بیزی انجام دادند نتایج این پژوهش نشان می دهد که نتایج به دست آمده نشان می دهد که عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی عبارتند از : تورم، نیروی کار، سرمایه گذاری دولت، کارآفرینی، صادرات، مخارج بهداشتی دولت، سرمایه گذاری در نفت و گاز و سرمایه گذاری مستقیم خارجی. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کارآفرینی در کنار وجود ۲۷ متغیر دیگر اثر معنی داری بر رشد اقتصادی داشته است . این نتیجه نشان می دهد که می بایست به ایجاد زمینه ی کارآفرینی در کشور در کنار سایر عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی توجه ویژه ای شود.
نجارزاده (۱۳۹۱)، در مقاله با عنوان نقش کارآفرینی مولد و غیر مولد در رشد اقتصادی با روش داده های تابلویی برای شصت کشورمنتخب توسعه یافته در دوره ۱۶۶۹-۲۰۰۸ به این نتیجه دست یافته است که خود اشتغالی اثر منفی و نوآوری اثری مثبت بر رشد اقتصادی دارد.
شهمرادی و مصطفی پور (۱۳۸۹)؛ در مطالعه ای در باب نقش کارافرینی در بهره وری و رشد اقتصادی به این نتایج دست یافت که ،یافته های پژوهش های متعدد در اقصی نقاط دنیا نشان می دهد که کارآفرینی به طور معنی داری اشتغال را افزایش می دهد، رشد بهره وری را تسریع می کند، در ایجاد نوآوری و فرایند تجاری سازی آنها نقش قابل انکاری دارد و در مجموع از مهمترین توضیح دهنده های رشد اقتصاد است. تغییرات مهم در مولفه های مربوط به نیروهای محرک رشد اقتصادی، ویژگی های محیطی، و مکانیسم کارکرد بنگاهها دراین تحول بنیادین درنگاه به رشد موثر بوده است و دلایل و شواهد تجربی نیز به نحو روز افزونی در حال افزایش است.
ربیعى (۱۳۸۸) با بهره گرفتن از مدل رشد درونزاى رومر، اثر کارآفرینى و نوآورى را بر رشد اقتصادى ایران مورد بررسى قرار داد. وى که از آمار سرى زمانى اقتصاد ایران در دوره ۸۳-۱۳۴۷ استفاده کرد، نتیجه گرفت که به ترتیب، کالاهاى واسطه اى، نیروى کار، سرمایه انسانى، سرمایه فیزیکى و واردات ماشین آلات، باعث افزایش تولید در اقتصاد ایران مى شود.
طالبی و همکاران (۱۳۸۸)؛ در مقاله ای با عنوان مقایسه تصمیم گیری کارافرینان و غیرکارافرینان در شرایط عدم اطمینان محیطی مطرح کرده است که این پژوهش با به کارگیری انواع سوء گیری های شناختی در حسابداری ذهنی با موضوع های گوناگون، قضاوت و تصمیم گیری کارافرینان را به چالش کشیده است و یافته های ارزشمند را در مورد شهود کارافرینانه ارائه می دهد. دو متغیر عمده این تحقیق اثرات حسابداری ذهنی به عنوان متغیر مستقل و تصمیم گیری و قضاوت کارافرینان و غیر کارافرینان به عنوان متغیر مستقل وابسته می باشد. اطلاعات لازم به وسیله روش تحقیق کمی از ۱۲۰ نفر گردآوری و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد میزان تاثیر اثرات حسابداری ذهنی بر تصمیم کارافرینان کم است.
مداح(۱۳۸۷)؛ با ارائه مدلى با عنوان آموزش عالى، کارآفرینى و رشد اقتصادى، نقش کارآفرینى را در رشد اقتصادى چهارده کشور منتخب مورد بررسى قرار داد. وى که ضریب همبستگى خطى میان نرخ رشد شرکتهاى تازه تأسیس را به عنوان شاخص جانشین فعالیتهاى کارآفرینى و نرخ رشد اقتصادى در چهارده کشور تحت بررسى محاسبه کرد، نتیجه گرفت که ضریب همبستگى میان کارآفرینی و رشد اقتصادی، ۰٫۷۹ است. یعنی بهبود شاخص کارآفرینی، موجب رشد اقتصادی می شود.
داوری و رضایی (۱۳۸۵) در پژوهشی با عنوان نقش دولت و خط مشی ههای دولتی در توسعه کارافرینی به این نتایج دست یافت که تأکید این مقاله بر نوع شناسی خط مشی های دولتی است که منجر به توسعه کارآفرینی می شود. همچنین الگوهای مهم خط مشی های دولتی بررسی توسعه کارآفرینی، از دید گاه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت با بهره گرفتن از ادبیات موضوع مدلی برای استفاده سیاستگذاران توسعه کارآفرینی ارائه می شود.
چراغعلی (۱۳۸۳)؛ نشان می دهد که مواردی چون عدم دسترسی به منابع مالی وامکانات بنیادین و مقررات مناسب حمایت کننده از کارآفرینان، همچنین نبود فرهنگ و روحیه کارآفرینی و عدم آشنایی کارآفرینان بالقوه با مهارتهای مدیریتی باعث کاهش کارآفرینی در بخشهای صنعت و کشاورزی شده است.
اشرفی (۱۳۸۱) در مقاله ای در باب طراحی و تبیین الگوی اثربخشی سازمان در شرایط عدم اطمینان محیطی در شرکت های ساخت کامپیوتر عنوان می کند که سنجش و اندازه گیری عدم اطمینان محیطی اهمیت خاصی دارد بدین منظور ابزارهای زیر پیشنهاد شده است ۱٫ ابزار سنجش عدم اطمینان محیطی لارنس و لورش ۲٫ ابزار سنجش عدم اطمینان دونکن ۳٫ ابزار سنجش مایلز و اسنو. هر کدام از این ابازرها شرایط و ویژگی خاص خود را دارند.
عابدی (۱۳۸۰)در مطالعه خود نشان داد که انگیزه پیشرفت و تمایل به ریسک پذیری در بین کارآفرینان صنایع کوچک، متوسط و بزرگ، به طور معنی داری با یکدیگر متفاوت است. همچنین بین ریسک پذیری و میزان اشتغال ایجاد شده توسط کارآفرینان رابطه معنی داری وجود دارد.
پیشینه تحقیق خارجی
آکس و همکاران[۱۳] (۲۰۱۲)؛ در مطالعه ای با عنوان رشد و کارافرینی نتایج نشان می دهد که انتشار دانش ممکن است به طور خودکار به همان صورت که در مدل های رشد درونی رخ می دهد نباشد. یک مکانیزم نیاز است که تا بتوان تجاری سازی دانش و انتشار آن را در منبع ایجاد کننده ی آن انجام داد تا شرکت ها بتوانند ایده های جدید خود تجاری سازی نمایند. در این مقاله کارافرینی به عنوان مکانیزمی در نظر گرفته شده که انتشار دانش را تسهیل می کند. با بهره گرفتن از داده های کارافرینی از ۱۸ کشور، شواهد تجربی نشان می دهد که علاوه بر براوردهای تحقیق و توسعه و سرمایه انسانی، فعالیت های کارافرینانه را نیز برای ارتقای رشد اقتصادی به کار می گیرد.
سندکویچ و همکاران (۲۰۱۲)، در مطالعه ای در باب رفتار با محوریت کارافرینی شومپیتر و کرنرین در بازارهای صادرات بی ثبات ؛ یافته های این پژوهش نشان می دهد که نظر کرنرین در رابطه با EOB رابطه مثبت و قوی با سود صادرات زمانی اتفاق می افتد که بازارها به طور نسبی پایدار باشند. اما شومپیتر در رابطه با EOB معتقد است که رابطه مثبت و قوی با سود صادرات زمانی که بازارها عمدتا پویا باشند برقرار می شود.
هسلز و وان استل (۲۰۱۱)؛ در مطالعه ای در باب کارافرینی، صادرات و رشد اقتصادی می پردازد و مطرح می کند که این مطالعه رابطه میان ظهور فعالیت های جدید اقتصادی و میزان رشد اقتصادی پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که براساس رابطه مثبت میان فعالیت های کارافرینی در حالت عمومی و متعاقباً رشد اقتصاد خرد، یک اثر اضافی مثبت از کارافرینی صادرات محور در کشورهای با درامد بالا وجود دارد. اگر چه اثری در کشورهای با درامد پایین تر مشاهده نشده است.
مینیتی و موسکو[۱۴] (۲۰۱۰)؛ در مقاله ای در باب انواع کارافرینی و رشد اقتصادی؛ نتایج این پژوهش نشان می دهد که در این پژوهش مدلی را نشان داده می شود که در آن کارافرینان ممکن است تحقیق محور و یا تعدیلگر باشند و هنگامی که بازده مخارج R&D پایین باشد همانند بسیاری از نظام های اقتصادی نوظهور، حضور تعدادی زیادی کارافرین تقلیدگر که رقابت را افزایش می دهند و ایجاد عرضه می نمایند.
کری و ترک (۲۰۱۰)؛ در مطالعه ای در باب اثرات کارافرینی بر رشد اقتصادی مطح کرده است که این مطالعه با نتایج کارافرینی برای رشد اقتصادی خرد سروکار دارد. این بخش شامل ۶ قسمت عمده تشکیل شده است که در ابتدا به اثرات رشد اقتصادی بر کارافرینی و انواع کارافرینی و روابط آن ها بر رشد اقتصادی و اثرات انتخاب میان کارافرینی و اشتغال و چهارم کارافرینی از مدل های رشد درون زا، رشته ی مدارک تجربی و ساختارهای تاثیر زانی تشکیل شده است.
مارتین و همکاران(۲۰۱۰)؛ در پژوهش خود، اثر کارآفرینى را بر رشد اقتصادى بیست و پنج کشور منتخب در دوره۲۰۰۶-۲۰۰۰ مورد آزمون قرار دادند. آنها که از شاخص کل فعالیت هاى کارآفرینى(TEA) به عنوان شاخص کارآفرینى استفاده کردند، با برآورد مدل هاى رگرسیونى مطرح شده با روش آثار ثابت نتیجه گرفتند که کارآفرینى از طریق رونق سرمایه گذارى بخش خصوصى، اثر مثبت غیرمستقیمى بر رشد اقتصادى دارد.
لی و همکاران (۲۰۰۹)؛ در پژوهش خود با در نظر گرفتن ثبت اختراعات به عنوان معیار کارآفرینى، به بررسى ارتباط میان کارآفرینى و رشد اقتصادى در کشور چین پرداختند. آنها این ارتباط را با بهره گرفتن از داده هاى پانل و تخمین زننده GMM ،براى بیست و نه استان کشور چین در دوره اى بیست ساله (۱۹۸۳-۲۰۰۳)مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و نتیجه گرفتند که در دوره مورد بررسى، کارآفرینى بر رشد اقتصادى چین، اثر مثبت و معنى دارى داشته است.
وان استل و همکاران(۲۰۰۴)؛ در پژوهشى اثر کارآفرینى را بر رشد اقتصادى سى و شش کشور جهان در دوره ۲۰۰۳-۱۹۹۹ مورد بررسى قرار دادند. پژوهشگران مذکور، شاخص کل فعالیت هاى کارآفرینى (TEA)را به عنوان شاخص کارآفرینى در نظر گرفتند و پس از برآورد مدل رگرسیونى مورد نظر با روش GMM نتیجه گرفتند که کارآفرینى بر رشد اقتصادى تأثیر مى گذارد، اما این تأثیر به سطح درآمد سرانه کشورها منوط است. به این معنى که در کشورهاى فقیر، بین سطح کل فعالیت هاى کارآفرینى و رشد اقتصادى رابطه اى منفى وجود دارد، در حالى که این ارتباط براى کشورهاى ثروتمند و با درآمد سرانه بالا مثبت است. بر اساس این نتیجه، پژوهشگران بیان کردند که اثر کل فعالیت هاى کارآفرینى بر رشد اقتصادى پیچیده است و براى بررسى نقش کارآفرینى در رشد اقتصادى، باید تأثیر انواع کارآفرینى را به طور مجزا مورد بررسى قرار داد.
بلانچفلور(۱۹۹۸) ، با بهره گرفتن از داده هاى سرى زمانى مربوط به بیست و سه کشور عضو OECD به بررسى اثر کارآفرینى بر رشد اقتصادى کشورهاى مذکور در دوره ۱۹۹۶-۱۹۶۶ پرداخت. وى که خوداشتغالى را معیارى براى کارآفرینى در نظر گرفته بود، پس از برآورد مدل مورد نظر خویش نتیجه گرفت که رابطه معنى دارى بین خوداشتغالى و رشد اقتصادى وجود ندارد.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
ما در این پژوهش به بررسی نقش کار آفرینی در نرخ رشد اقتصادی با تکیه بر شرایط عدم اطمینان بازار پرداختیم که در این فصل لازم است به این مسئله بپردازیم و بیان کنیم که شیوه ی انجام دادن هر کار و یا طرز اجرای هر هدف و برنامه را «روش» می نامند. مسلم است که انجام دادن کار و اجرای هدف بر اساس اصول و قواعدی صورت می پذیرد، لذا کارهایی را که از روی عادت و بدون آگاهی و با پیروی از نظم و سیاق معینی انجام می دهیم نمی توانیم روش دار بنامیم. انواع روش ها را انسان ها طراحی یا ابداع کرده اند و به کار می گیرند و لذا وجه مشخصه ی روش این است که از آگاهی و درک انسان سرچشمه گرفته باشد. کاربرد مجموعه و یا ترکیبی از روش ها برای رسیدن به اهداف بالاتر و پیچیده تر را «روش شناسی» گویند، مانند روش تحقیق درباره ی انسان و یا روش نظریه پردازی. (علی اکبر آقاجانی افروزی، ۱۳۹۰)
در واقع پایه ی هر علمی روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روش شناختی مبتنی است که در آن علم به کار می رود… انتخاب روش تحقیق بستگی به هدف ها و ماهیت موضوع تحقیق و امکانات اجرایی آن دارد. بنابراین هنگامی می توان در مورد بررسی و انجام یک تحقیق تصمیم گرفت که ماهیت، موضوع تحقیق، هدف ها و نیز وسعت و دامنه آن مشخص باشد. به عبارت دیگر، هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق روشن نماید چه روش و شیوه ای او را دقیق تر، سریع تر و آسان تر در دستیابی به پاسخ پرسش های تحقیق مورد نظر یاری نماید.
روش ها و روش شناسی علوم انسانی بسیار پیچیده و نامشخص هستند. خلق این روش ها بیشتر مبتنی بر اصول اخلاقی و دانش های انسانی، ایدئولوژی و جهان بینی بوده و به جز در موارد بسیار ساده و استثنایی قابلیت تکرار پذیری ندارند. لذا روش شناسی علوم انسانی بیشتر هنر است تا فن و بسیار متنوع و متغیر است و در موارد و شرایطی هم که به طور نسبی بتوان آنها را آموزشی و اکتسابی کرد، به طور مشابه و تقریبی به شکل هنجارها هستند تا روش علمی، زیرا موضوع روش شناسی علوم انسانی، تحقیق درباره ی انسان و رفتار انسان است. (میرزایی، ۱۳۸۵)
متدولوژی از دو واژه ی متدوس و لوژی گرفته شده است. واژه ی Method ابتدا در زبان لاتین و سپس در در زبان فرانسه میانه از زبان یونانی به صورت اقتباس و در نهایت به همان شکل وارد زبان انگلیسی شده است. در زبان یونانی عبارت Methodos از دو واژه ی meta به معنای خیلی عظیم و بزرگ و hodos به معنای راه و شیوه تشکیل شده است و ترکیب آنها به معنی راه اصلی و راه درست و مستقیم است که معادل دقیق آن در زبان و ادبیات عرب صراط المستقیم است. چون در صراط مستقیم کسی گمراه نمی شود، فلسفه ی وجودی مفهوم متدولوژی به معنی شناخت شیوه ها و یافتن راه اصلی هر کاری است که در اصطلاح به روش شناسی تعبیر می شود و روش شناسی یعنی شناخت نظام مند راه ها و شیوه های انجام کارهای درست. یعنی برای شناخت کارهای درست ملاک هایی را در اختیار ما قرار می دهد نه معیارهایی برای درست انجام دادن کارها. (همان، ۲۶-۲۵)
۳-۲- روش تحقیق
به طور کلی روش های تحقیق در علوم رفتاری را می توان از سه منظر هدف، میزان کنترل متغیرها و روش گردآوری داده ها مورد بررسی قرار داد. این تحقیق بر حسب دستاورد ها و نتایج از نوع کاربردی و با توجه به اهداف از نوع توصیفی می باشد.
تحقیق توصیفی که گاهی به عنوان تحقیق غیرتجربی نامیده میشود، با روابط بین متغیرها، آزمودن فرضیهها، پروراندن مفاهیم و قوانین کلی، اصول و یا نظریههائی که دارای روائی جهان شمول است، سروکار دارد. چنین تحقیقی به روابط تابعی توجه دارد. انتظار میرود که اگر متغیرx به طور سیستماتیک با متغیرy مربوط باشد، احتمال پیشبینی پدیدهای امکانپذیر بوده و نتایج حاصل احتمالا فرضیه جدیدی را مطرح میکند که باید مورد آزمایش قرار گیرد. برخلاف طرح تجربی، محقق در اجرای یک طرح تحقیق توصیفی، متغیرها را دستکاری نمیکند و یا برای وقوع رویدادها، شرایطی را به وجود نمیآورد.
در واقع، اگر هیچ گونه مشاهده یا تحلیلی نیز انجام نمیگرفت، وقایعی که مشاهده و توصیف میشوند اتفاق میافتادند. تحقیق توصیفی شامل وقایعی است که قبلا اتفاق افتادهاند که ممکن است به وضعیت زمان حال ارتباط داده شوند.
در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است که شامل جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سوالات مربوط به وضعیت فعلی موضوع مورد مطالعه میشود تحقیقات توصیفی هم جنبه کاربردی دارند و هم جنبه مبنایی که در بعد کاربردی از نتایج این تحقیقات در تصمیمگیری ها و سیاستگذاری ها و همچنین برنامهریزی ها استفاده میشود.
۳-۳- روش های جمع آوری اطلاعات
یکی از ضرورت های انجام هر مطالعه و تحقیقی وجود اطلاعات قابل اتکاء و سرعت و سهولت دسترسی به آن می باشد. با داشتن این اطلاعات، فرصتی برای محقق فراهم می شود که جریان مطالعه و تجزیه و تحلیل داده ها را برای ارزیابی اهداف و فرضیه های تحقیق پیگیری نماید. همچنین محقق این امکان را به دست می آورد که با صرف هزینه و وقت به اهداف مورد نظر دست یابد (امینی، ۱۳۸۴)
مرحله گردآوری اطلاعات آغاز فرایندی است که طی آن محقق یافته های میدانی و کتابخانه ای را جمع آوری می کند و به روش استقرایی به طبقه بندی و سپس تجزیه تحلیل آنها پرداخته و فرضیه های تدوین شده خود را مورد ارزیابی قرار می دهد و در نهایت حکم صادر می کند و پاسخ مسئله خود را به اتکای آنها می یابد، به عبارتی اتکای اطلاعات گردآوری شده واقعیت و حقیقت را آن طور که هست کشف می نماید، بنابراین اعتبار اطلاعات اهمیت به سزایی دارد زیرا اطلاعات غیر معتبر مانع از کشف حقیقت و واقعیت شده و مسئله مورد نظر محقق به درستی معلوم نمی گردد (حافظ نیا ،۱۳۷۷)
الف) روش کتابخانه ای
روش کتابخانهاى در تمامى تحقیقات علمى مورد استفاده قرار مىگیرد، ولى در بعضى از آنها در بخشى از فرایند تحقیق از این روش استفاده مىشود و در بعضى از آنها موضوع تحقیق از حیث روش، ماهیتاً کتابخانهاى است و از آغاز تا انتها متکى بر یافتههاى تحقیق کتابخانهاى است
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با بررسی نقش کارآفرینی در نرخ رشد اقتصادی با تاکید ...