مولر و میدلتون (۱۹۹۴) با بهره گرفتن از مدل زنجیره ای مارکوف به این نتیجه رسیدند که می توان به نسبت تبدیل کاربری های مختلف و امکان پیش بینی آنها در آینده رسید. براون و همکاران (۲۰۰۱) با پیش بینی تغییرات کاربری، توانستند میزان گسترش و تخریب منابع را مشخص و این تغییرات را در مسیرهای مناسب هدایت کنند. تینگ وی ژانگ در تحقیقی تحت عنوان «نیروهای بازار زمین و نقش حکومت در پراکندگی» به بررسی پراکندگی در شهرهای چین و مقایسۀ آنها با شهرهای آمریکا پرداخته است. حاصل تحقیقات او این است که ۸/۵ میلیون هکتار اراضی کشاورزی از بین رفته یا تغییر کاربری داده، که از این مقدار یک پنجم آن در اثر الگوی گسترش افقی و پراکندگی در طی سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۶ به زیر ساختارهای شهری رفته است. (Ting Wei Zhang,2000).جنرت و همکارن (۲۰۰۱) به منظور درک چگونگی تغییر چشم انداز بیابانها در مرکز آریزونا به واسطۀ گسترش مناطق شهری، به آنالیز مکانی مجموعه هایی از الگوی کاربری اراضی از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۹۵ پرداختند. نتایج گسترش مناطق شهری با نتایج افزایش جمعیت در این دوره مطابق بوده است. در این تحقیق، به منظور شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی، از مدل Markov- cellular automata استفاده شد) Jenerette and all, 2001). الدین و الدراندالی در سال ۲۰۰۴ یک سیستم جدید را که در آن بکارگیری فرایند سلسله مراتبی تحلیل (AHP) از طریق کاربرد یک سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)یکپارچه شده است را برای تعیین مکان بهینه به منظور یک تسهیلات خاص ارائه کردند.این سیستم دو ابزار اصلی AHP و GIS را در روش به کار می گیرد که دخالت کاربر را با عنصر دیگر و نیز سطح مهارت مورد نیاز برای کار با کامپیوتر را کاهش می دهد (الدین و الدراندلی ،۲۰۰۴).
حبیبی در سال ۱۳۸۰ با بهره گرفتن از GIS، توسعه کالبدی-فضایی شهر سنندج و روند الگوی توسعه شهری آن را بررسی کرد. وی برای شروع این تحقیق پنج فرض را در نظر گرفت: ۱٫ عوارض طبیعی و توپوگرافی در جهت دهی به توسعه فیزیکی شهر سنندج و تبدیل آن از الگوی قطاعی به الگوی کهکشانی همراه با خطی مؤثر بوده است. ۲٫ به نظر میرسد که بکارگیری ابزارهای تحلیلی GIS می تواند با در نظر گرفتن خصایص طبیعی، محیطی و انسانی الگویی مطلوب برای توسعه های شهری آینده این شهر ارائه نماید. ۳٫ روند فعلی توسعه شدید شهری سنندج ،باعث هجوم به روستاهای حاشیه شهر، پایانه حمل و نقل و فرودگاه و…. جذب و ادغام آنها در داخل مناطق شهری خواهد گردید. ۴٫ به نظر میرسد که مهاجرتهای روستایی و شهری (درون استانی) طی سالهای پس از انقلاب اسلامی باعث تشدید توسعه فیزیکی شهر سنندج گردیده است. ۵٫ طرحها و برنامه های رسمی (طرح جامع شهری و تفصیلی) نقش اساسی در توسعه فیزیکی شهر سنندج داشته است. بعد از انجام تحقیق، حبیبی به این نتیجه رسید که این فرضها صحت دارند. همچنین عوامل طبیعی، مرکزیت سیاسی، طرح های توسعه شهری اجرا شده را در توسعه فیزیکی شهر سنندج مؤثر دانسته است. و با تهیه لایه های اطلاعاتی متعددی مانند شیب، گسل، زمین شناسی، تناسب اراضی، خاک شناسی و … و تلفیق این لایه ها، با بهره گرفتن از مدل منطق فازی و مدل همپوشانی لایه ها، الگوی مناسب توسعه شهر را از طریق مکانیابی یک پهنه ۱۲ کیلومتر مربعی در شمال غرب سنندج ارائه داد.( حبیبی :۱۳۸۴، : توسعه کالبدی – فضایی شهر سنندج با بهره گرفتن از جی آی اس، انتشارات دانشگاه کردستان.)
طاهری در سال ۱۳۸۱ به ارزیابی الگوی توسعه فیزیکی شهر رامشیر از سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۰ و ارائه الگوی مناسب توسعه آن پرداخت، وی پژوهش خود را با این فرضیات شروع کرد: ۱٫ الگوی توسعه فیزیکی شهر رامشیر بیشتر متأثر از موقعیت استقرار آن بوده و کمتر از الگوی برنامه ریزی شده پیروی کرده است. ۲٫ الگوی توسعه فیزیکی شهر رامشیر از نظام سلسله مراتبی مناسب خدماتی پیروی نمیکند. ۳٫ توسعه فیزیکی شهر رامشیر از قیمت زمین در حاشیه شهر نیز پیروی کرده است. با بررسی انجام شده مشخص شد سه فرضیه فوق صحیح میباشند و همچنین مشخص شد که در دهه ۱۳۴۰ الگوی شکل شهر بصورت هستهای متمرکز در جوار رودخانه جراحی قرار گرفته بود و در سالهای بعد از آن به علل خاصی شهر از الگوی هستهای خارج و الگوی رشد خود را بصورت خطی ادامه داده است. همچنین به این نتیجه رسیده است که با توجه به شکل خطی شهر رامشیر و مشکل رفت و آمد بسیار شهروندان به مرکز شهر و هزینه های مالی و زمان، که بر این شهروندان دارد و اینکه از گسترش شهر جلوگیری شود، به نظر میرسد ترکیب الگوی مراکز خطی چند هستهای از راه حلهای مناسب باشد. طاهری در پایان نامۀ کارشناسی ارشد خود به ارزیابی الگوی توسعۀ فیزیکی شهر رامشیر و مشکلاتی که برای شهروندان ایجاد کرده، پرداخته و در پایان یک الگوی مناسب عرضه کرده است. (طاهری: ۱۳۸۱، ارزیابی الگوی توسعه فیزیکی شهر رامشیر و ارائه الگوی مناسب آن، پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا). عبدالامیر با بهره گرفتن از رویکرد ارزیابی چندمعیاری (MCE) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (ساج- gis) و با هدف شناخت نواحی اولویت دار و مناسب جهت توسعۀ کالبدی برای استفادۀ برنامه ریزان شهری و تصمیم گیرندگان فضایی، به بررسی و تحلیل تناسب زمین برای توسعۀ کالبدی در محور شمالغرب شیراز پرداخت. (عبدالامیر، ۱۳۸۴ :۹۳-۱۰۶).
موسوی در سال ۱۳۸۴ نقش عوامل جغرافیایی را در توسعه کالبدی-فیزیکی شهر ایذه مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که شهر ایذه دارای فرمی شعاعی بوده و عوامل جغرافیایی (انسانی و طبیعی) در توسعه کالبدی شهر نقش مؤثری داشته اند. همچنین بهترین جهت برای توسعه فعلی شهر را قسمت های غربی شهر دانسته و در بخش پایانی عملکرد طرح جامع را در هدایت توسعه شهر مثبت ارزیابی کرده است. موسوی:۱۳۸۴، نقش عوامل جغرافیایی در توسعه کالبدی فیزیکی شهر ایذه، پایان نامه کارشناسی ارشد
عباسپور و همکاران (۱۳۸۴) به عرضۀ مدلهای توسعه شهری، با کاربرد سامانه های GIS و RS و مدلهای زیست محیطی پرداختند. در این مقاله، با توجه به انواع عملکردهای شهری، با ملاحظۀ دیدگاه توسعه پایدار، توجه ویژه ای به ظرفیتهای طبیعی منطقه از دیدگاه بوم شناختی و زیست محیطی شده و مدلهای مناسب برای توسعه شهری در ایران و قابل استفاده در سامانه های اطلاعات مکانی، با درنظرگرفتن ملاحظات و استانداردهای محیط زیست، عرضه شده است. (عباسپور و همکاران، ۱۳۸۴: ۵۴-۶۱). پورمحمدی در مقاله ای تحت عنوان ارزیابی گسترش فضایی _ کالبدی شهر تبریز با تأکید بر تغییر کاربری زمین طی دورۀ ۱۳۸۴-۱۳۵۵، به پیش بینی و نمایش دینامیسم های زمانی و فضایی – کالبدی گسترش شهر تبریز در مقیاسهای متفاوت پرداخته است. (پور محمدی و همکاران، ۱۳۸۷ : ۲۹-۴۶).
فرج زاده و فلاح (۱۳۸۷)، در پژوهشی به ارزیابی تاثیر تغییرات کاربری و پوشش اراضی بر رژیم سیلابی رودخانه تجن با بهره گرفتن از تکنیک سنجش از دور پرداختند و به این نتیجه رسیدند که افزایش رواناب بیشتر بدلیل کاهش جنگل و مرتع بوده که در این میان نوع خاک نیز آنرا تشدید نموده است و عوامل آب و هوایی تاثیر قابل توجهی در آن نداشته است.
علی نژاد طیبی در سال ۱۳۸۹ به بررسی روند توسعه کالبدی–فیزیکی شهر فیروز آباد پرداخت، وی پژوهش خود را با این دو فرضیه شروع کرد: ۱- به نظر میرسد طرح جامع شهر در جهت دهی توسعه فیزیکی شهر، نقش عمدهای را ایفا کرده است. ۲- به نظر میرسد توسعه فیزیکی شهر با گسترش تجهیزات شهری هماهنگ نبوده است. و با بررسیهای که انجام داد، مشخص شد که هر دو فرض درست بوده است. و همچنین به این نتیجه رسیده است که، روند توسعه فیزیکی شهر در گذشته معلول عوامل مختلفی از جمله اسکان عشایر و اتصال روستاهای اطراف به شهر، روند رشد طبیعی شهر و… بوده است. و بافت فعلی شهر فیروزآباد را از نظر گونه شناسی از نوع هستهای و متمرکز میداند. وی همچنین با بهره گرفتن از مدل AHP و در محیط نرم افزار ArcGIS و با بررسی لایه های مختلفی مثل کاربری زمین، شیب، جهت شیب، توپوگرافی، رودخانه، آثار باستانی، جاده، گسل و فاصله روستاهای اطراف با شهر، پیش بینی کرده که گسترش شهر در آینده به صورت خطی و در امتداد ارتفاعات نزدیک شهر و به طرف شرق و شمال شرقی صورت میپذیرد. (علی نژاد طیبی:۱۳۸۹، تحلیلی بر روند توسعه کالبدی – فیزیکی شهر فیروزآباد، پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا).
۵-۱- اهداف تحقیق
هدف اصلی از این مطالعه ارزیابی گسترش شهر بندرترکمن از سال های ۱۳۶۶ تا ۱۳۹۱و پیش بینی چگونگی گسترش آن تا سال ۱۴۰۴ و در نهایت ارائه الگویی مناسب برای مکانیابی بهترین جهات گسترش شهر بندرترکمن با بهره گرفتن از داده های سنجش از دور (RS)[4] وسیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)می باشد.
۱-بررسی موانع توسعه و تعیین جهت های گسترش شهر بندرترکمن
۲-ساماندهی توسعه فیزیکی شهر بندرترکمن به منظور جلوگیری از پیامدهای منفی آن(تخریب اراضی کشاورزی،هزینه بالای زیرساخت های شهری و…
۳- ایجاد شرایطی برای گسترش مناسب و معقول به منظور حفظ منابع بالفعل یا بالقوۀ محیطی شهر بندرترکمن.
۴- بررسی روند گسترش شهر بندر ترکمن.
-
-
- کاربرد نتایج تحقیق
-
نتایج این تحقیق الگویی روشن و منطقی در فهم مسائل پیچیده و در حال تغییر شهر ارائه میدهد، همچنین می تواند به عنوان ابزاری در اختیار مدیران و برنامه ریزان مرتبط با امور شهری قرار گیرد تا ضمن آگاهی از مسائل و مشکلات موجود و پیش روی توسعه شهر بندرترکمن، با بهره گرفتن از راهبردهای اجرائی و الگوی ارائه شده توسعه کالبدی – فیزیکی شهر را در جهاتی بهینه هدایت کنند. بنابراین کاربردها را می توان چنین صورت بندی کرد:
- آشنا ساختن مدیران شهری با توانمندیها و محدودیت های گسترش فیزیکی شهر بندرترکمن.
- پیش بینی جهات بهینه توسعه شهر بندرترکمن در چارچوب تحلیلهای GIS.
- تهیه طرحی منطقی جهت هدایت و کنترل رشد و توسعه کالبدی شهر.
- هدایت شرکتهای پیمانکاری و تعاونیهای مسکن و سایر طرح های تامین مسکن در نواحی مستعد توسعه .
- ارائه راهبردهای اجرائی و الگوی مناسب برای توسعه متعادل و تعیین جهات بهینه گسترش شهر بندرترکمن با بهره گیری از هم پوشی لایه های مختلف اطلاعاتی شهر بندرترکمن( خاک، ، تناسب اراضی، کاربری اراضی، توپوگرافی و….).
- به عنوان منبعی برای دوستداران علم دانش در مراکز علمی و دانشگاهی
- جهت استفاده مهندسین مشاور
به عنوان یک منبع در تهیه طرحهای شهری مانند طرح جامع طرح تفصیلی و…
-
- روش انجام تحقیق
-
در این پژوهش نوع تحقیق کاربردی است و روش آن توصیفی- تحلیلی است.
هدف اصلی از این مطالعه ارزیابی گسترش کالبدی شهر بندرترکمن طی سال های۱۳۹۱-۱۳۶۶ و پیش بینی چگونگی گسترش آن تا سال ۱۴۰۴ و در نهایت ارائه الگویی مناسب برای مکانیابی بهترین جهات گسترش شهر بندرترکمن، با بهره گرفتن از داده های سنجش از دور(RS ) وسیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)می باشد. منبع اصلی داده ها RS، تصاویر ماهواره ای لندست)ETM1366،۱۳۷۸، ۱۳۹۱) می باشد که پس از اعمال تصحیحات رادیومتری و هندسی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به اهداف این تحقیق، ابتدا نقشه ی کاربری زمین در دوره ی زمانی مورد مطالعه، با بهره گرفتن از مدل FUZZY ARTMAP تهیه شد.سپس تغییرات کاربری ها در طی مدت مورد مطالعه با بهره گرفتن از مدل LCM محاسبه گردید. سپس با توجه به روند کنونی رشد فیزیکی شهر برای پیش بینی گسترش شهر تا سال ۱۴۰۴ از مدل CA-MARKOV استفاده گردید.سپس با انتخاب معیارهای لازم جهت تعیین گسترش بهینه ی شهر و به کمک مدل ANP بهترین مکان، مشخص و پیشنهادات لازم ارائه گردید.
-
-
- مشکلات و تنگناهای تحقیق
-
هر تحقیق علمی با توجه به موضوع تحقیق، زمان تحقیق، محدوده مورد مطالعه و مسایلی از این قبیل با مشکلاتی مواجه است. از جمله مهمترین مشکلاتی که از شروع کار تا تدوین نهایی رساله، نگارنده با آن مواجه بوده عبارتند از:
- فقدان اطلاعات و تحقیقات کافی از شهر بندرترکمن
- عدم همکاری برخی از سازمان ها، موسسات همچون شهرداری و سازمان آب منطقه می توان اشاره کرد.