- سیستم شعاعی[۴۲]
در این نوع سیستم، خیابانها از یک هسته مرکزی منشعب میشوند. توسعه، توسط ادامه خیابانها و یا شعاعهای فرعی دیگری که اضافه میشوند به صورت محدود امکان پذیر است. پیوند شبکه با یکدیگر از طریق هستهمرکزی شکل میگیرد. فرم شهر به صورت ستارهای است. اغلب شهرهای قدیمی با بافت ارگانیک دارای این سیستم شبکه میباشند و با وجود ترافیک دارای معایب زیادی است (قریب،۱۶:۱۳۷۶). به طور مثال وسایل نقلیه برای دسترسی از یک خیابان دیگر، نخست باید به مرکز مراجعه نمایند و سپس به خیابان موردنظر دسترسی پیدا کننند. شبکه ارتباطی شهر مقدس مشهد از این نوع است (سعیدنیا،۱۳۸۲). شبکه های شعاعی نمونه بسیاری از شهرها هستند. با مسیرهایی که از مرکز شهر پخش میشوند در حالی که، جهت اتصالات به منطقه تجاری مرکزی از حومهها مشخص هستند اتصالات از حومه به حومه ممکن است مشکلآفرین باشد مگر اینکه اتصالهای محیطی با قطاعی در سرتاسر شهر ایجاد شود (جوتینخیستی و کنتلال،۱۳۸۱:۹۰۴). در این نوع از شهرهای شعاعی، سعی می شود جهت غیرمرکزی نمودن شبکه، قسمتهایی از معابری که شعاعها را به هم مرتبط میسازند و در بافت قدیم شهر به صورت معابر تنگ و فرعی وجود دارند، به صورت خیابانهای عریض و حلقهای شکل[۴۳] تغییر دهند. به وجود آمدن اینگونه حلقهها قسمت اعظم تردد وسایط نقلیه دور مرکز شهر انجام خواهد گرفت و میدانهای تاریخی و مرکزی شهر و بخش تجاری را میتوان به عنوان مسیر عابرپیاده و خالی از تردد وسایط نقلیه در نظر گرفت در این سیستم حلقهها توسط شعاعها قابلیت عملکرد پیدا می کنند و تعداد حلقهها نمودار توسعه شهر میباشد. مانند شبکه ارتباطی شهر همدان (قریب،۱۷:۱۳۷۶). شهرهای تبریز و خرمشهر نیز دارای سیستم نیمه شعاعی میباشند (دانشنامه رشد،۱۳۸۹).
- سیستم شطرنجی[۴۴]
این فرم سابقهای بسیار طولانی دارد و به عنوان پایه شهرهای یونانی، امپراطوری رم، شهرهای نو قرون وسطی، شهرهای ایدهآل رنسانس، بخش جدید شهرهای قدیم و توسعه شهرهای استعماری اروپایی به خصوص شهرهای آمریکایی مورد توجه است. این طرح متأثر از افکار دانشمندان آمریکایی است. واضع این طرح فرانک لویدرایت است. با تأکید بر توسعه شبکه راه ها و ساختن جادههای متعدد، گسترش شهرها و نواحی جمعیتی آنها به صورت پراکنده پیشنهاد شد. آنچه در طرح شطرنجی مشاهده می شود عدم وجود سیمای شهری در مرکز شهر است. (زیاری و همکاران،۱۳۸۹). سیستم غیرمرکزی است که تعداد زیادی گره یا نقطه تقاطع وجود دارد. کلیه نقاط توسط شبکه پوشش داده شده و توسعه شبکه به هر سمت و به صورت نامحدود امکان پذیر است. در مناطق مرکزی و یا تجاری مسیرهای فراوانی برای تردد وجود خواهد داشت، از خیابانهای مورب جهت کوتاهکردن راه های دور و سفرهای طولانی استفاده میگردد، اگرچه خیابانهای مورب باعث بوجود آمدن تقاطعهای متراکم و نامتعادلی خواهند شد (قریب،۱۷:۱۳۷۶). در این سیستم سلسله مراتب خیابانها را میتوان به راحتی امکان پذیر نمود. بنابراین، فشار ترافیک در محورها بر نقاط خاصی از شبکه تحمیل نمی شود و بار ترافیک به صورت نسبتاً متوازی در سطح شبکه توزیع میگردد. این مدل نمیتواند بدون انتها مطرح باشد و اگر گسترش آن بی انتها باشد مرکز آن متراکم گردیده و رفتوآمد افزایش خواهد یافت و فشار بر تمام خیابانهایی که هیچ فرقی با هم ندارند وارد خواهد آمد وقتی تمام خیابانها مشابه یکدیگر باشند رفتوآمدهای غیرمعقولی به وجود می آید و نواحی درونی همه بلوکها مورد هجوم قرار خواهد گرفت (زیاری و همکاران،۱۳۸۹). شبکه های شطرنجی بر مبنای شبکه خیابان موجود توسط مسیرهایی که از میان منطقه تجاری مرکزی عبور می کند بوجود میآیند. بسیاری از سفرها نیاز به انتقال از مسیری به مسیری دیگر داشته و بیشتر مسیرها مستقیم هستند (جوتینخیستی و کنتلال،۱۳۸۱: ۹۰۴). در شبکه ارتباطی شهرهای ایلام، گنبدکاووس، شهرکرد، فریمان، سلماس، بافت جدید دزفول و محلاتی از تهران (تهراننو، نارمک و تهرانپارس) و برخی دیگر از شهرها این سیستم دیده می شود (فرید، ۱۳۸۸).
از محاسن سیستم مذکور میتوان به ارتباط مستقیم با قسمتهای دورتر شهر، استفاده بهینه از زمین (فاقد پرتزمین)، ایجاد آب نماها، پارکها، باغها و یا مجسمههای یادبود در محل تقاطع خیابانهای مورب که به زیبایی شهر میافزاید و همچنین به دلیل کمی موانع، عملیترین سیستم محسوب می شود اشار نمود. عیب اصلی این سیستم وجود تقاطعهای خطرناکی است که در محل اتصال خیابانهای مورب و شطرنجی پدید می آید. علاوه بر این، تعداد تقاطعها نیز در خیابانهای شطرنجی زیاد است (هیراسکار،۱۳۸۷).
- سیستم حلقوی[۴۵]
با روند توسعه این فرم مجتمعهای شهری، فواصل شبکه های ارتباطی و منشعب شده از مرکز زیاد می شود و لازم است جهت ارتباط این شبکه ها در نقاط مختلف، آنها را توسط رینگهای متوالی حلقوی به یکدیگر متصل کرد. به منظور جلوگیری از ترددهای بیمورد وسایط نقلیه به مرکز شهر و همچنین حرکت وسایط نقلیه در دور مرکز شهر در صورتی که شبکه ارتباطدهنده به صورت یک یا چند رینگ تمامی این شبکه را به یکدیگر متصل میسازد سیستم ارتباط شهری به صورت حلقوی در خواهد آمد. در دسترس بودن سازمانها و امکانات شهری از مشخصات و امتیازات شهرهای حلقوی محسوب می شود. نمونه کامل شهرهای حلقهای در اروپا آمستردام، روتردام و لندن است (زیاری و همکاران،۱۳۸۹). در شهرهایی که شبکه ارتباطی آنها شعاعی است، سعی می شود برای غیرمرکزی کردن شبکه، در قسمتهایی از معابر، شعاعها را به صورت خیابانهای عریض و حلقهای شکل به هم مرتبط سازند. در این سیستم حلقهها توسط شعاعهایی قابلیت عملکرد پیدا می کنند و تعداد حلقهها می تواند مشخص کننده میزان توسعه شهر باشد (سعیدنیا،۱۳۸۲).
از مزایای این سیستم راه های حلقوی که نقشی واسطهای بین جادههای مورب و جادههای محلی شهری دارند ترافیک را در بزرگراههای مختلف پخش می کنند، بنابراین از نظر ترافیکی بسیار مناسباند (فرید،۱۰۱:۱۳۸۸).
معایب این سیستم بدینگونه است که، قطعات کوچک زمین به صورت ذوزنقهای شکل میگیرند، و بهره برداری نامنظم از زمین، موجب به هدر رفتن مقدار زیادی از اراضی شهری میگردد و از لحاظ احداث واحدهای مسکونی مقرون به صرفه نیست (هیراسکار،۱۳۸۷). شبکه ارتباطی شهر همدان نمونه بارزی از این سیستم است و شهرهای تبریز و خرمشهر نیز دارای سیستم نیمه شعاعی میباشند (فرید،۱۰۲:۱۳۸۸).
- سیستم ارگانیک (آشفته)
سیستمی است که در طرح و تنظیم آن اندیشه انسانها به کار گرفته نشده است، بلکه تکوین شهر به طور اتفاقی انجام یافته و راه ها، خیابانها و کوچههای تنگ آن با پیچوخمهایی در یکدیگر تنیدهاند (فرید،۱۳۸۸: ۱۰۳). اطلاق نام «ارگانیک» به این علت است که این طرح به یک تصویر میکروسکوپی، نظیرآن چیزی که ساختمان سلولی بافتهای گیاه و حیوان را نمایش میدهد، تشبیه می شود. در این سیستم خیابانها دارای انحناست و گاه عرض آنها متفاوت و در فواصل مختلف فضاهای باز نامنظم و به شکل ناپیوسته دیده می شود (هیراسکار،۱۳۸۷). بافت شهرهای شوشتر، رشت و لار و بافت قدیم برخی از شهرهای ایران دارای سیستم ارگانیک است (فرید،۱۳۸۸).
۲-۱۷. دیدگاه ها و نظریههای مرتبط با حمل و نقل شهری
بررسی سوابق تحقیقاتی مرتبط با حمل و نقل شهری عمدتاً کلی و عمومی بوده و به صورت جزءنگر روند موضوعی، خاصی را مورد ارزیابی قرار نداده است. مهمترین دیدگاه ها و نظریات مرتبط با حمل و نقل شهری را میتوان به ترتیب در سه دوره زمانی نام برد:
از ابتدای پیدایش شهرها تا دهه۱۹۱۰.
از دهه ۱۹۷۰ تا۱۹۲۰.
از دهه ۱۹۸۰ تاکنون.
میتوان دوره اول شروع و دوره دوم را زمان تثبیت رویکرد حمل و نقل خودرومدار دانست و دوره سوم تغییر گرایشی به سمت توسعه حمل و نقل همگانی به حساب آورد. دوره اول، رویکردهای اصلی نظری بر توسعه مسیرها و زیرساختهای حمل و نقلی متناسب با رشد شهرها متمرکز بوده است. دوره دوم، بر چگونگی ارتباط میان حرکت سواره و پیاده و گسترش شبکه های ترابری وسایل نقلیه موتوری تأکید گردید. در دوره اخیر به شدت بر توسعه متمرکز بر مسیرها و گرههای حمل و نقل همگانی و ملاحظات حمل و نقل پایدار توجه شده است (کاشانیجو و مفیدیشمیرانی،۱۳۸۸). به اختصار سه دوره زمانی نظریه های حمل و نقل شهری همراه با شرح در جداول شمارههای (۲-۲)، (۲-۳) و (۲-۳) آورده شده است.
۲-۱۷-۱. نظریه های حمل و نقل شهری تا دهه ۱۹۱۰
مهمترین وسایل حمل و نقل در این دوران متکی به نیروی انسان و حیوانات بوده و اختراع چرخ را شاید بتوان در سیر تحول اینگونه ابزارها به عنوان نقطه عطف به شمار آورد. در سال ۱۸۵۰ جغرافیدان آلمانی، جی.جی.کوهل مجموع شبکههای شاخهشاخه به منظور استفاده در سکونتگاههای شهر- ناحیه، ایدئال خود را ابداع کرد. تقریباً یک قرن بعد والتر کریستالر از ایدههای او اقتباس کرد و در طرح خویش در سیستم شهرها، به کار برد. از آن پس دستاندرکاران دیگر به گسترش و کمال این ایدهها پرداختند (هاگت،۱۳۷۹: ۳۲۸). بعضی از جنبههای طرح کوهل و کریستالر شایان توجه هستند. از جمله شبکههای حمل و نقل سلسله مراتبی مرکب از معدودی معابر مورد استفاده سنگین و بسیاری معابر تغذیهدهنده مورد بهرهبرداری سبک یا معابر انشعابی (شاخه تابع) که از آنها، مانند دیگر سیستمهای شهر بهرهبرداری میشد را نام برد (هاگت،۱۳۷۹: ۳۲۹). نظریه شهر خطی که در اواخر قرن ۱۹ توسط سوریاایماتا مطرح گردید شاید جزء اولین ایدههایی بود که بر توسعه شهرها با محوریت مسیرهای حمل و نقل عمومی تأکید داشت (کاشانیجو و مفیدیشمیرانی،۱۳۸۸).
در ایده باغشهر که توسط ابنزر هاوارد ارائه شد، اساس نظام حمل و نقل و استقرار مرکز کالبدی و اجتماعی شهر بر مبنای شبکه ترابری عمومی ریلی قرار داده شده بود. هم در لچورث به عنوان نخستین باغشهر به سال ۱۹۰۴ و هم در ولوین، دومین باغشهر به سال ۱۹۲۰ و نخستین شهرک اقماری لندن شبکه راهآهن شهر را، به چهار بخش تقسیم میکرد (اوستروفسکی،۱۳۷۱: ۴۲-۴۰). اوژن انارد یکی دیگر از اولین صاحبنظرانی بود که در ابتدای قرن بیستم و هنگامی که حمل و نقل موتوری در شهرها در حال افزایش و راهآهن زیرزمینی در مرحله ساخت قرار داشت به مسائل آمد و شد توجه نشان داد و راهکارهایی را برای حل مشکل زادگاهش پاریس، پیشنهاد داد. جداسازی انواع ترافیک، ایجاد تقاطع غیرهمسطح و طرح فلکه از پیشنهادهای اصلی انارد بود که نخستین بار توسط وی ارائه گردید (کاشانیجو و مفیدیشمیرانی،۱۳۸۸).
جدول (۲-۲) : نظریه های مرتبط با حمل و نقل شهری از ابتدای پیدایش شهرها تا دهه ۱۹۱۰
دوره زمانی ارائه نظریه | نظریهپرداز | عنوان/ شرح نظریه | ایده/ تألیف اصلی | مهمترین اقدامات و پیشنهادات مرتبط |
از پیدایش شهرها تا ۱۸۶۰ | - | حمل و نقل شهری غیرموتوری | - حرکت پیاده شکل غالب جابجایی افراد در شهرها. | - وضع اولین قوانین محدودیت آمد و شد وسایل حملبار )ارابهها( در شهرهای رومی. - ابعاد گذرهای شهری متناسب با مقیاس عابر پیاده. |
۱۸۸۰-۱۸۶۰ | - | شروع حمل و نقل ریلی درونشهری |
- تبدیل ایستگاههای قطار و راهآهن به مراکز مهم ترافیکی و دروازههای ورودی شهر. | - ایجاد ارتباط بین ایستگاههای راه آهن و مراکز بازار قدیمی شهر. - تسهیلات بهتر مسیرهایریلی سبب تمرکز صنعت و جمعیت در شهرها. |